«قادری» برای خدمت به هنر انقلاب منتظر هیچ کس نمی‌ماند

محمدرضا قادری را بی‌تردید باید از احیاکنندگان نقاشی دیواری دانست. آثاری از جمله تصویر حضرت امام خمینی (ره)، شهید بهشتی در خیابان هفتم تیر و بسیاری از تصاویر شهدا در دیوار‌های شهر تهران در کارنامه کاری آن مرحوم بود. این هنرمند فقید همچنین بسیاری از پوستر‌های ایام و اعیاد مناسبتی مرتبط با فضای انقلاب اسلامی را طراحی کرده است. طراحی خاطره‌برانگیز پاکت نامه‌ها در ایام هشت سال دفاع مقدس نیز از جمله خلاقیت‌های او بود. پشتکار و شجاعت ایشان بر اهالی حوزه تجسمی ستودنی و از ویژگی‌های برجسته‌اش به شمار می‌رفت. مرحوم قادری پیش‌تر نیز در یکی از خاطراتش گفته بود با شروع انقلاب دیگر فکر و ذکرش کشیدن تصاویر شهدای انقلاب و عکس امام خمینی (ره) شده بود، اما به خاطر آنکه منافق‌ها روی نقاشی‌هایش همواره رنگ می‌ریختند، مجبور می‌شد روی یک دیوار ۱۸- ۱۷ بار چهره‌ای که کشیده را بازسازی کند. محمدرضا قادری شامگاه یک‌شنبه ۲۱ تیرماه بر اثر حمله قلبی در سن ۶۳ سالگی جهان فانی را وداع گفت. «جوان» به همین مناسبت با مجید رجبی‌معمار، مدیرعامل فعلی خانه هنرمندان و از دوستان قدیمی و نزدیک وی گفتگو کرده است.
شما به عنوان یکی از دوستان نزدیک مرحوم قادری در مقاطعی از این سال‌ها همراه‌شان بودید، لطفاً کمی از خصوصیات برجسته و خاص ایشان بفرمایید.
من از سال ۶۱ با استاد محمدرضا قادری در تبلیغات سپاه آشنا شدم و از همان هنگام متوجه روحیه هنری و در عین حال مسئولیت‌پذیری و تلاش فوق‌العاده ایشان برای توسعه هنر‌های تجسمی سپاه و خلق آثار هنری جدید و متناسب با اقتضائات روز یاریگر انقلاب شدم، چون از یک طرف ما درگیر دفاع مقدس بودیم و هر روزه باید پوستر و تراکت و روی جلد کتاب و مجله آماده می‌کردیم و از طرف دیگر باید نیاز‌های فرهنگی و هنری تبلیغات جبهه و جنگ مانند طراحی و تولید انواع پرچم و پیشانی‌بند و کتیبه و آثار دیگر تبلیغی را فراهم می‌کردیم و محمدرضا قادری در طول سال‌های دفاع مقدس و پس از آن در طراحی، نقاشی و خلق آثار گرافیکی مربوط به انقلاب، دفاع مقدس و شهدا همواره در خط مقدم بود و با روحیه‌ای خلاق و مثال‌زدنی و در عین حال بدون اسم، عنوان و امضا، شریف و گمنام. شاید خیلی از هنرمندان و مردم ندانند که بسیاری از آرم‌ها و نشان‌های معروف از جمله علائم و درجات سپاه و نیرو‌های انتظامی کار مرحوم محمدرضا قادری است. طراحی و ساخت بسیاری از تندیس‌ها و جوایز جشنواره‌های انقلاب و دفاع مقدس کار او بود، قرائن روحیه و مسئولیت‌پذیری در سال‌های اخیر هم ادامه داشت.
مرحوم قادری به رغم آثار درخشان و بی‌نظیری که بسیاری از مردم در خیابان‌های شهر طراحی‌ها و نقاشی‌هایشان را به کرات دیده‌اند آنچنان که بایدوشاید معرفی و شناخته نشد، به نظر شما علت این گمنامی در بطن و متن جامعه چه بود، آیا خودشان چنین تمایلی داشتند یا علل دیگری داشته است؟


محمدرضا قادری در ایفای مسئولیت و نقش هنری خود منتظر کسی نمی‌ماند، تجربه‌های او در زمینه گرافیک و طراحی دکوراسیون مربوط به دوران نوجوانی و اوایل جوانی قبل از انقلاب بود که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب در سال ۵۸ به مجموعه فرهنگی سپاه پیوست. وی اواخر دهه ۸۰ نیز با این نهاد همکاری داشت. او در برپایی بسیاری از نمایشگاه‌های دهه‌های ۶۰ و ۷۰ نیز فعال بود و هنرمندان جوان و بااستعداد بسیاری را در دوران سربازی آن‌ها کشف می‌کرد و ارتقا می‌داد که همگی به او احساس دین می‌کنند.
در این سال‌های پایانی، مرحوم قادری چه فعالیت‌هایی داشتند و دغدغه این روزهایشان چه بود؟
در سال‌های اخیر نیز به‌رغم درگیری با بیماری قلبی همواره در تلاش برای خلق آثار جدید در عرصه نقاشی، گرافیک، مجسمه‌سازی و سفال بودند. امید دارم امکانی فراهم شود به زودی نمایشگاهی از آثار ایشان در خانه هنرمندان ایران برگزار شود و علاقه‌مندان هنر‌های تجسمی بیشتر با آثار و خدمات ایشان آشنا شوند.
کار‌های شاخص نقاشی دیواری مرحوم قادری هم‌اکنون نیز در برخی ساختمان‌ها حضور دارد و این نشان از نو و زنده بودن اثر دارد. به نظر شما به عنوان یک مدیر فرهنگی و هنری شرایط این نقاشی در حال حاضر در سطح شهر چگونه است و چه آینده‌ای را برای چنین هنری متصور هستید؟
در موضوع نقاشی دیواری دو اثر از آثار ماندگار روی ساختمان فعلی مرکز سنجش واقع در هفتم تیر قرار گرفته که تحت مسئولیت و نظارت مرحوم قادری انجام شده است و جزو کار‌هایی است که بیش از ۳۰ سال روی دیوار است و تجربیات زیاد و اقدامات فراوانی در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ صورت گرفت و بسیاری از این‌ها از جهت مضمون و محتوا بسیار هدفمند و ارزشمند با موضوعات دینی و انقلاب است و شاید بسیاری از آن‌ها از کیفیت مناسبی برخوردار نبودند که ماندگار نشدند، البته در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ از طریق بنیاد شهید و سازمان زیباسازی شهرداری و به تبع آن در سطح کشور نقاشی‌های بسیار خوبی کشیده شد که سال‌ها از آن استفاده می‌شود؛ آثاری که متعلق به هنرمندان نامداری می‌باشد و روی دیوار‌ها رفتند و این سبک از نقاشی که به عنوان بزرگ کردن آثار هنری شناخته شده است، در همه جای دنیا مرسوم است و با استفاده از متریال و امکانات مناسب شاید در یک دهه گذشته جای خود را به تابلو‌های بزرگ ال‌ای‌دی و ال‌سی‌دی دادند و آثار هنری به صورت برجسته و پرجلوه ارائه شد. مرحوم قادری در این زمینه تلاش‌هایی را داشت، البته هدایت و برنامه‌ریزی‌ای که در دهه ۶۰ برای فعالان این موضوع در سپاه و سایر نهاد‌ها داشتند، بسیار جلوه‌گر بود و به نظرم کماکان مجموعه سازمان‌های زیباسازی شهرداری تهران و شهرداری‌های سراسر کشور از این اقدام هنری باید حمایت کنند؛ هم از جهت انتخاب آثار مهم و برتر میراث فرهنگی، تاریخی و هم اینکه ارزش‌های هنری نقاشان و گرافیست‌های بومی را ترویج کنند، البته از متریال خوب و کیفیت اجرای برتر و رنگ‌های ماندگار باید استفاده شود تا آثاری شکل بگیرد که تا سال‌ها به عنوان آثار هنری نزد هنرمندان و هنردوستان شناخته شود تا بتواند مفاهیم ارزشمند هنری، اخلاقی، انسانی و معنوی را منتقل کند.
اگر موضوع ناگفته‌ای درباره این هنرمند فقید باقی مانده است، بفرمایید.
لازم می‌دانم این فقدان تأسفبار را به همسر و فرزندان و خصوصاً اخوی هنرمند ایشان استاد علیرضا قادری که از گرافیست‌ها و کاریکاتوریست‌های برجسته هستند، تسلیت عرض کنم.