اقدامات رئیسی شروع خوبی برای ترمیم شکاف‌هاست

گروه سیاسی/ حسن غفوری فرد از چهره‌های باسابقه جریان اصولگرا معتقد است که اولویت اصلی سید ابراهیم رئیسی در دولت سیزدهم باید محقق کردن حکمرانی مطلوب باشد. او در گفت‌و‌گو با روزنامه «ایران» می‌گوید که برای این کار هم اول از هر چیز باید از بازسازی اقتصاد شروع کرد. اقتصادی که به‌نظر این سیاستمدار باسابقه به‌جایی رسیده که باعث نارضایتی تمام اقشار جامعه، از ضعیف‌ترین کارگران تا حتی سرمایه داران و کارخانه دارها شده. غفوری فرد می‌گوید با محقق شدن حکمرانی مطلوب و بهبود وضعیت اقتصادی، خود به خود سرمایه اجتماعی هم ترمیم خواهد شد.
٭٭٭
آقای رئیسی در دوره انتقالی قدرت نشان داده که می‌خواهد از عموم ظرفیت‌های کشور بهره بگیرد. جلساتی که با وزرای دولت مستقر بوده یا نظرخواهی از منتقدان و این دست اقدامات را شاهد هستیم. اینها به نظر شما چقدر جدی است و البته چقدر می‌تواند مؤثر باشد؟
اگر نخواهیم با خودمان تعارف داشته باشیم باید بگوییم کشور در وضعیت مناسبی نیست. بازدهی کشور بسیار ضعیف شده و سرمایه اجتماعی ما در شرایط خوبی قرار ندارد. تمام بار فشار هم روی دوش مردم است. رهبر معظم انقلاب زمانی صحبتی فرموده بودند تقریباً با این مضمون که بمب اتمی ما همین مردم هستند. بارها هم ایشان اشاره داشتند که پایه اصلی قدرت کشور مردم هستند. خب الان در جریان این شرایط کشور، چیزی که در حال ضعیف شدن است همین جامعه است.


به لحاظ اقتصادی جامعه تحلیل رفته. به‌ لحاظ اجتماعی اوضاع خوب نیست و بحران‌هایی داریم که روشن است. از لحاظ فرهنگی هم همین‌طور. از لحاظ سیاسی اعتماد کم شده و اینها همه برای ما زنگ خطر هستند. علی‌الخصوص در 4 سال اخیر جامعه و سرمایه اجتماعی ما آسیب‌های زیادی دید. بحث تحریم‌ها بود، بحث انباشت مطالبات از قبل بود، کرونا هم در ادامه اضافه شد و در این میان عملکرد دولت هم مطلوب نبود چون معتقدم در همین شرایط هم می‌شد اوضاع را بهتر مدیریت کرد.
در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 یک دوقطبی در کشور شکل گرفت که متأسفانه بعد از انتخابات هم خیلی تعدیل و ترمیم نشد. الان برای من جای امیدواری است که در دوره انتقالی دولت با این حرکت‌هایی که شروع شده، آن گسست‌هایی که عموماً در هر انتخاباتی شکل می‌گیرد، ترمیم شود. حالا اگر دولت هم در آن 4 سال اشتباهاتی داشته، نباید از حق بگذریم که در این دوره انتقالی به‌نظر می‌رسد تیم دولت در این کار همراهی خوبی دارد. اینکه به این شکل از سوی رئیس جمهوری منتخب به مردم مراجعه شده تا اگر افراد شایسته‌ای را می‌شناسند معرفی کنند، یا از منتقدان خواسته شده تا نظرات خود را بدهند یا این جلساتی که با دولت مستقر انجام می‌شود، شروع خوبی برای ترمیم شکاف هاست به شرطی که هم مستمر باشد و هم اینکه ساختارمند شود.
 امیدوار هستید که این اتفاق بیفتد یا اینکه هنوز نشانه‌ای دال بر استمرار آن نمی‌بینید؟
 من امیدوار هستم. ببینید یک سری چیزهای‌ ریزی هست که وقتی کسی آنها را در نظر می‌گیرد باعث امیدواری می‌شود. مثلاً در جریان رقابت‌های انتخاباتی غیر از تخریب‌های معمول، اهانت‌هایی به آقای رئیسی شد اما ایشان در اولین فرصت همه رقبا را دعوت کردند و حتی در آن جلسه صندلی‌ها را دایره وار چیده بودند تا کسی صدر مجلس یا انتهای مجلس نباشد و مثلاً فرد پیروز بالاتر از بقیه قرار نگیرد. اینها پیام دارد و پیامش این است که آقای رئیسی برای ترمیم شکاف‌ها جدیت و اهتمام لازم را دارند.
به هر حال تا اینجا شروع خوبی داشته‌اند. همین ملاقات‌ها و همین دیدارها بخشی از مشکلات کشور را حل می‌کند. باور کنید بخشی از مشکلات ما ناشی از عدم ارتباط است. ایده‌ها هم البته از همین جلسات همفکری شروع می‌شوند. بله من هم معتقدم باید طوری شود که ما به شکل سیستماتیک شرایط و مکانیسم‌هایی داشته باشیم که نگذارند شکاف‌ها از حدی بیشتر شوند.
من نمی‌دانم برای ایجاد چنین مکانیسم‌هایی تیم آقای رئیسی چه ایده‌ای دارند اما وقتی می‌بینم یک اهتمام و جدیتی در این عرصه هست امیدوار می‌شوم که به آن ایده هم دیر یا زود خواهند رسید. الان ضروری است که دولت و مردم به هم نزدیک شوند. اینکه در انتخابات ما، مشارکت زیر 50 درصد برسد اصلاً خوب نیست، حتی در شرایط کرونا. این مشارکت پایین قطعاً ناشی از مسائل اجتماعی و سیاسی بوده و با اقدامات اصلاحی در این حوزه‌ها باید پر شود. این ضرورت را به نظر می‌رسد تیم آقای رئیسی و خود ایشان دریافته‌اند.
 با این توضیحات به‌نظر شما اولویت دولت آقای رئیسی باید روی چه موضوعی متمرکز باشد؟ خیلی‌ها عقیده دارند که همین بازسازی سرمایه اجتماعی باید در اولویت کارها قرار بگیرد. شما چه عقیده‌ای دارید؟
بله موضوع سرمایه اجتماعی بسیار اهمیت دارد اما من این اولویت را با واژه دیگری تعریف می‌کنم که وسیع‌تر از بحث سرمایه اجتماعی است و آن هم حکمرانی خوب یا مطلوب است که این روزها زیاد درباره‌اش صحبت می‌شود. ما اگر بتوانیم کشور را خوب اداره کنیم به‌صورت اتوماتیک سرمایه اجتماعی هم افزایش می‌یابد. این خوب اداره کردن هم فقط یک جنبه ندارد. هم اقتصادی است، هم فرهنگی، هم اجتماعی و هم سیاسی. اما در شرایط فعلی بازسازی حکمرانی خوب باید از اقتصاد و معیشت شروع شود چون این حوزه‌ای است که دارد بیشترین فرسایش را در سرمایه اجتماعی ما ایجاد می‌کند. مردم ما نارضایتی‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هم دارند اما حجم نارضایتی یا مطالبات اقتصادی معیشتی بسیار بیشتر است.
مثلاً الان شما اگر درست دقت کنید حتی قشرهای سرمایه دار کشور هم رضایت اقتصادی ندارند. درست است آنها در معیشت روزانه خودشان مشکلی ندارند اما وقتی کسب و کارشان با رکود مواجه شده، بازدهی اقتصادی لازم را ندارند، به سختی می‌توانند کار کنند و به سختی می‌توانند حق و حقوق کارگر و کارمند خود را بدهند و چشم‌انداز هم ندارند بنابراین ناراضی می‌شوند. من معتقدم به جز یک عده بسیار خاص و اندک که از این شرایط سود می‌برند، امروز نارضایتی اقتصادی از ضعیف‌ترین قشرهای جامعه تا بالاترین دهک‌ها را شامل می‌شود. آن کارگر ساده بابت نان شب خودش معترض و ناراضی است و آن کارخانه دار و سرمایه دار که از راه درست فعالیت می‌کند بابت چشم‌انداز آینده و سخت شدن شرایط کارش. تغییر عاجل در وضعیت اقتصادی بخش زیادی از فرسایش سرمایه اجتماعی را جبران می‌کند. من فکر می‌کنم آقای رئیسی در حوزه بازسازی سرمایه اجتماعی در دوره ریاست قوه قضائیه کارنامه مطلوبی از خود به‌جای گذاشته. ضمن اینکه در بحث‌های اقتصادی هم در احیای مراکز تولید تعطیل شده خوب عمل کردند. اساساً سرمایه اجتماعی چیزی جدا از همین دست مسائل نیست، ما اگر به‌عنوان حاکمیت خوب عمل کنیم آن وقت سرمایه اجتماعی افزوده می‌شود.
شما اشاره کردید به مسائل اقتصادی و اولویتی که برای کشور دارند. در این زمینه فکر می‌کنید دولت بعد باید چه سیاست مشخصی را در پیش بگیرد؟
چند مورد کلی به ذهن من می‌رسد. مهم‌ترین چیز این است که مدیریت اقتصادی ما بویژه از دوران آقای احمدی‌نژاد سال هاست تعادل خود را از دست داده. باید این تعادل برگردد. حالا یعنی چه؟ یعنی اینکه نه اجازه دهیم شعار و آرمان‌گرایی بدون پشتوانه جای برنامه را بگیرد و نه اینکه به بهانه مشکلات، آرمان‌ها و ایده‌های بلند پروازانه داخلی را فراموش کنیم. در دولت آقای احمدی‌نژاد خیلی به سمت شعارزدگی رفتیم و در دولت بعد بیش از اندازه به اسم واقع گرایی، از ایده‌های خود دست کشیدیم.
این شعارها الان هیجان زیاد و جذابی دارند اما تیم آقای رئیسی نباید اجازه رشد به آنها بدهد. نکته بعد اینکه باید از ظرفیت نیروی انسانی کشور و انباشت تجربی کشور بهره گرفته شود و نگاه حذفی به حوزه منابع و نیروی انسانی نداشته باشیم. مسأله شفافیت و مبارزه با فساد و اصلاح قوانین و مقررات کشور هم بسیار ضروری است. تیم اقتصادی آقای رئیسی را باید نخبگان واقعی اقتصادی تشکیل دهند نه آنهایی که در اقتصاد شعارهای قشنگ و بزرگ می‌دهند. برخی سهم خواهی‌ها هم می‌تواند برای دولت بعدی یک سم مهلک باشد که امیدوارم آقای رئیسی به دام آن نیفتند. ضمن اینکه ادامه همان جدیتی که در مبارزه با فساد به‌عنوان رئیس قوه قضائیه داشتند در اینجا هم مهم و حیاتی است.
چون بحث اقتصاد و بهبود آن مطرح است این سؤال را هم بپرسم که شما مسائل سیاست خارجی را کجای این موضع می‌دانید؟ به عبارتی فکر می‌کنید با تغییر نگاه دولت فعلی در دولت بعد، این مسأله چه تأثیری در اقتصاد خواهد گذاشت؟
نگاه تعاملی عملاً آورده‌ای برای ما نداشته. نمی‌خواهم بگویم نگاه تقابلی می‌تواند خوب باشد. مسأله این است که چقدر واقع بین باشیم. همان قدر که شعار «تحریم‌ها کاغذ پاره است»، غیر واقع بینانه بود این نگاه که «با برجام همه چیز حل می‌شود» هم غیر واقع بینانه است. من معتقدم آقای رئیسی احتمالاً در دولتش به‌سمت هیچ کدام از این دو نگاه نخواهد رفت و راه سومی را در پیش می‌گیرد که هم متوجه ظرفیت داخل است، هم سیاست خارجی را صرفاً در غرب خلاصه نمی‌کند و هم اینکه از آن طرف به سمت تنش بی‌جهت و بدون حاصل نخواهد رفت.
این مسیر عقلانی است که فکر می‌کنم تأثیر مثبت تری هم بر اقتصاد بگذارد. ما هم در داخل ظرفیت‌های بسیاری برای فعال کردن داریم و هم در کشورهای اطراف خودمان یا بخش‌های دیگر دنیا. من معتقدم در دولت آقای رئیسی قطعاً این ظرفیت‌ها معطل برخی اقدامات نخواهد ماند.