« وزرا ی کار‌آمد» مهم تر از گرایش‌های جناحی

هادی حق‌شناس اقتصاددان حداقل در یک دهـه گذشتــه ثابت شد که مساله اقتصاد باید اولویت اول مسائــل ایران باشد و دولت آینده هم با حل مساله اقتصاد، شعارها و برنامه‌های خودش را تنظیم کرد. مساله اقتصاد ایران هم کاملا واضح است که چه اولویت‌هایی دارد و راهکارهای تحقق و اجرای اولویت‌ها چگونه باید باشد. در یک دهه گذشته، رشد اقتصادی ایران نزدیک به عدد صفر بوده، حال اینکه به چه دلیل و آیا دلایلش واقعی بوده یا غیرواقعی، مهم نیست. مهم این است که یک دهه اقتصاد ایران حداقل به دلیل اینکه نصف این یک دهه در تحریم‌های غربی‌ها بوده و صادرات، واردات و مبادلات پولی دچار مشکل شده، یکی از عوارض این تحریم‌های ظالمانه رشد اقتصادی نزدیک به صفر شد درحالی که قرار بود طبق اهداف برنامه پنجساله رشد اقتصادی 8 درصد را داشته باشیم. وقتی رشد اقتصادی 8 درصد تحقق پیدا نکرد، طبیعتا امروز اقتصاد ایران با عوارضی مثل نرخ بیکاری بالا، تورم بالا و حجم قابل توجهی از پروژه‌های نیمه‌کاره مواجه است. آنچه امروز مساله اول اقتصاد ایران است، بحث جذب سرمایه داخلی و سرمایه خارجی و در یک کلام سرمایه است. شرط جذب سرمایه این است که متغیرهای کل پولی دارای شاخص مطلوب باشد. نمی‌شود اقتصاد تورم دورقمی داشته باشد، رشد نقدینگی دورقمی داشته باشد، روابط اداری نامناسب داشته باشد و بعد انتظار داشته باشیم که به جذب سرمایه اقدام کنیم. استعداد و ظرفیت اقتصاد ایران برای جذب سرمایه قابل توجه است. اقتصاد ایران با توج'ه به ظرفیت خالی‌ای که حداقل در یک دهه گذشته با آن مواجه است، به‌خصوص در صنایع پتروشیمی، گاز، فولاد، معادن، گردشگری و حتی کشاورزی می‌تواند یک جهش اقتصادی را تجربه کند. اما شرط این تجربه این است که فضای کسب و کار مطلوب باشد. شرط مطلوب بودن فضای کسب و کار، بخشی به سیاست‌های داخلی و بخشی به سیاست‌های خارجی برمی‌گردد. اما مهم‌تر از این سیاست‌ها، این است که تیم اقتصادی عالم و مجربی بتواند سیاست‌های مناسب را اجرایی کند. امروز مشکل اقتصاد ایران صرفا نداشتن سیاست مناسب یا صرفا نشناختن مساله نیست، بلکه یک لزوم اراده سیاسی در کنار یک تیم مجرب اقتصادی است. اگر تیم اقتصادی دولت بتواند با اقتدار و در عین حال با ابزار علم و تجربه از فضای سیاسی که در دولت جدید ایجاد خواهد شد و نوعی اجماع که برای همراهی دولت در سایر قوا ایجاد شده است، بهره گیرد، یک فرصت بی‌نظیر است برای اینکه بتواند ابرچالش‌های اقتصاد ایران را حل کند. مهم این است که راهبرد درست انتخاب بشود. گرچه ما می‌دانیم این ابرچالش‌های اقتصاد ایران یک‌شبه، یک‌ماهه و یکساله ایجاد نشده است که در طی یک دهه، یک ماه و یک سال آینده حل بشود. اگر در مردم این انتظارات عقلایی شکل بگیرد که تیم اقتصادی دولت می‌تواند مساله اقتصاد ایران را حل بکند، همین نکته تبدیل به یک سرمایه اجتماعی بزرگ برای طی کردن مسیر حل مساله اقتصاد ایران می‌شود. لذا به طور خلاصه؛ اولا، مساله اقتصاد ایران مشخص است که چیست. ثانیا، راه حل هم مشخص است. ثالثا، یک اجماع فراقوه‌ای برای کمک به دولت شکل گرفته. رابعا، دولت اگر تیم مناسب انتخاب بکند، یقینا می‌تواند در کوتاه‌ترین زمان ممکن به اهدافی که خودش تعیین کرده، برسد.