روزنامه شرق
1400/04/27
چه کسی مقصر است؟
چه کسی مقصر است؟ سعید ساویز . کارشناس انرژی تالاب هورالعظیم یا همان هورالمیسان از دیرباز گهواره بخش مهمی از تمدن منحصربهفرد بینالنهرین بوده است. طوایف عرب که در دو سمت این هور عظیم برای قرنها به کشاورزی، گاومیشداری، صیادی و تجارت مشغول بودند، بخشی از هویت جنوب بوده و زیست سازگار با محیط بخشنده هور، تور ماهیگیری، قایق و خانههای شناور روی آب، شاخصترین اجزای این هویت هستند؛ اما روزگار طلایی هور با سرکارآمدن صدام در عراق و عزمش برای خشکاندن هورهای جنوب که مزیت شیعیان مخالف او به حساب میآمد و بعدتر جنگ ایران و عراق به سر آمد و از آن بهشت گمشده چیزی باقی نماند جز هوری خشکیده، میادین مین، سیمهای خاردار و ریزگردهایی که نفس ایران و عراق را به شماره انداخت. فروردین 98 بر اثر بارشهای قابل توجه در بالادست، سیل عظیمی به راه افتاد که در مسیر خود تا هورالعظیم، همه زمینها را شست و وقتی به هور رسید، همه حوضچهها آن را لبریز کرد. هورالعظیم با احداث جاده، پل، دریچه و دایک در زمان توسعه میادین نفتی به پنج حوضچه تقسیم شده است و این حوضچهها از طریق کالورت و لولههایی که در زیر جادهها کار گذاشته شده است با هم در ارتباط هستند. بیشتر مساحت حوضچه اول در منطقه شهرستان رفیع قرار دارد و تنها در انتهای آن ناحیه نفتی آزادگان شمالی آغاز میشود و پس از آن به ترتیب، آزادگان جنوبی، یاران شمال و جنوب قرار دارند و پس از اتمام حوضچه پنجم، میدان نفتی یادآوران در منطقهای مرتفع به نسبت سایر مناطق و در منطقهای کاملا خشک توسعه یافته است. مطالبی را که زین پس در این نوشتار میآید، مشاهدات عینی فردی بدانید که با بحران سیل درگیر بوده و به گزارشهای ارتفاع آب، مدل گردش جریان در منطقه و وضعیت شهرستان رفیع و روستاهای اطرافش دسترسی داشته است. از همان ابتدا در فضای مجازی، صحبتهایی بود مبنی بر اینکه، نفت برای حفاظت از تأسیساتش، راه را بر آب بسته است. توضیح اینکه ارتفاع منطقه هورالعظیم تنها چند متر بالاتر از سطح دریاهای آزاد است و به نسبت دشت اهواز در گودال قرار دارد. طبیعی بود که تئوری مطرحشده بهلحاظ توپوگرافی از هیچ منطقی تبعیت نمیکند و در زمان سیل هیچ محدودیتی برای ورود آب به حوضچههای پنجگانه وجود نداشت.آبی که در زمان سیل وارد هور شد، بسیار بالاتر از حجمی بود که پیشتر و در پروتکلهای سازمان محیط زیست ذکر شده بود، ازاینرو و بهلحاظ کنترل شرایط و پرهیز از وقوع بحران، چاههایی که در منطقه سیلاب قرار داشتند، تا عادیشدن شرایط بسته شد. توجه به این نکته ضروری است که نفت تمام تمهیداتی را که محیط زیست برای توسعه الزام کرده بود، رعایت کرده و برای مثال اگر به نفت ضروریات زیستمحیطی سختگیرانهتر ابلاغ میشد، قطعا برنامهریزی برای آن صورت میگرفت؛ اما هزینه توسعه بیشتر میشد و این درست همان چیزی است که دولتها از آن پرهیز دارند. همچنین هیچکس در روزهای سیل حرفی از متولی اصلی مدیریت آب در کشور یعنی وزارت نیرو به میان نیاورد. درحالیکه به عقیده بخشی از کارشناسان تنها محیط زیست و نیرو باید پاسخگوی شرایط میبودند. در روزهای پایانی فروردین 98 با توجه به بیم ادامهداربودن بارندگیها و به جهت افزایش تابآوری شهرستان رفیع در مقابل سیل، تصمیم بر آن شد تا بخشی از آب هور با شکستن دایک مرزی به بخش عراقی منتقل شود تا در صورت ادامه بارندگی، بحران شدیدتر نشود. آن روزهای سخت گذشت و هورالعظیم تا همین اواخر پرآب بود، تا اینکه سوءمدیریت در آبخیزداری و عدم پرداخت حقابه از سوی وزارت نیرو و سد کرخه باز هم شرایط این اکوسیستم پویا را اینبار با خشکسالی بحرانی کرد و عکسهای منتشرشده از مرگ ماهیان و گاومیشها و سوگ اهالی منطقه از مرگ این هویت، بار دیگر فضای مجازی را به لرزه درآورد. اگرچه همچنان عدهای زمزمه میکنند نفت، نفت اما دیگر به بخش کارشناسی و کنشگران متخصص محیط زیست باید ثابت شده باشد که نفت در این بازی کارهای نیست و برای چنین اتفاقاتی محیط زیست و وزارت نیرو باید پاسخگو باشند. اگر بناست برای حفظ محیط زیست در مناطق نفتی تمهیداتی جدیتر اتخاذ شود، میتوان خواستار اجرای آن از سوی وزارت نفت بهعنوان مسئولیت اجتماعی بود؛ اما آیا دولت حاضر میشود اندکی از پول نفت را جهت حفظ بیشتر محیط زیست در پروژههای نفتی سرمایهگذاری کند؟
سایر اخبار این روزنامه
مجلس بهدنبال خروج از مذاکرات وین؟
دولت بدون دولت
کدهای «رئیسی» در حمایت از بازار سرمایه
انتصاب حجتالاسلام ربانی به نمایندگی ولی فقیه در جهاد کشاورزی
جایگاه ایران در اقتصاد جهانی از مبالغهگویی تا واقعیت
شورای نگهبان به دنبال افزایش اختیارات
ادامه اعتراض و درگیری در خوزستان تشنه
ایران در دوراهی جنگ - آتشبس
ماجرای بیسکویتهای یکونیم میلیونتومانی
تازهترین اظهارات ۲ پناهنده مشهور ایرانی
تعدد و موازیکاری دستگاههای اطلاعاتی
دولت آینده و مصائب استان خوزستان
مدیریت شهری تهران؛ هنگامه تغییر پارادایم!
چه کسی مقصر است؟