تبانی و شرط‌بندی یار چندم فوتبال ایران؟!

حرف‌های بهت‌آور محمود فکری، سرمربی تیم فوتبال نفت مسجدسلیمان بعد از بازی این تیم مقابل ذوب‌آهن در خصوص کم‌کاری و شاید تبانی دو بازیکن تیمش مقابل حریف که به شکست مسجدسلیمانی‌ها منجر شد، حرف‌هایی نبود که به سادگی بتوان از آن‌ها گذشت.
آنچه محمود فکری فریاد زد اتفاقی بود که هرچند برای لیگ برتری‌ها تازگی داشت، اما سال‌هاست که تیم‌های لیگ‌های یک و دو فوتبال کشور با آن دست به گریبانند و جالب اینکه نه سازمان لیگ کاری انجام می‌دهد، نه کمیته انضباطی و اخلاق و نه حتی فدراسیون، همه آن‌ها فقط سکوت کرده‌اند و با این سکوت مهر تأیید می‌زنند بر این همه تخلف آشکار.
این سکوت وقاحت را به حد اعلی رسانده و کار به جایی رسیده که حتی مربی یک تیم دسته دومی با اینکه می‌داند و می‌بیند که شاگردانش در زمین بی‌تفاوت بازی می‌کنند کاری از دستش برنمی‌آید. دیدار تیم‌های شهید قندی یزد (که باید تأسف خورد که نام شهید روی این تیم گذاشته شده) و سردار بوکان نمونه بارز این تبانی بود. دیداری که تا وقتی به تماشای آن ننشیند، نمی‌تواند این میزان از وقاحت و بی‌شرمی را درک کنید. جالب آنکه امروز حتی خود بوکانی‌ها به این مسئله اعتراف کردند که با زدوبند مقابل یزدی‌ها ۱۰ بر یک شکست خورده‌اند. با این حال نام آن را تبانی نمی‌گذارند و ترجیح می‌دهند از واژه شرط‌بندی برایش استفاده کنند.
این اتفاقی است که حالا رسانه‌ای شده، در حالی که در طول سال‌های گذشته نیز شاهد چنین زدوبند‌ها و تبانی و حتی شرط‌بندی‌ها در لیگ‌های یک و دو بوده‌ایم. خب جلوی این کار‌ها گرفته نشد و حالا ردپای آن را می‌توان در لیگ برتر هم دید. اما سؤال اینجاست که در فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ چه خبر است که تیم‌ها، باندبازها، دلال‌ها و شرط‌بند‌ها با فراغ‌بال و خاطر‌آسوده هر کاری دل‌شان می‌خواهد انجام می‌دهند و اگر تا دیروز لیگ‌های یک و دو را به سبب دیده نشدن میدان تاخت و تاز خود کرده بودند حالا با گردنکشی تمام کار را به لیگ برتر هم توسعه داده‌اند.


حقیقت این است که کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال در تمام این سال‌ها تمام هم و غم خود را معطوف به حاشیه‌های لیگ برتر کرده و بقیه را به امان خدا رها کرده، گویی که انگار اصلاً مهم نیست که در سطح پایین فوتبال ایران چه می‌گذرد و چه اتفاقاتی رخ می‌دهد. ظاهراً برای آقایان فقط مهم این است که تیم در لیگ برتر حضور داشته باشد و جلوی چشم باشد و در لیگ‌های پایین‌تر تیم‌ها هر کاری دل‌شان خواست و انجام دادند اصلاً مهم نیست.
اتفاقات بازی نماینده یزد و بوکان اوج ابتذال و انحطاط فوتبال باشگاهی ایران است. ابتذالی که زیر سایه سکوت مسئولان فوتبال کشور از سال‌ها قبل آغاز شده و به مسئولان امروز ارث رسیده است. جلوی این ابتذال باید گرفته شود، آن هم نه با شعار و سفسطه، بلکه با برخوردی قاطع و درست تا یک‌بار برای همیشه بند و بساط این نابهنجاری‌های زشت و بی‌بندوباری‌های افسارگسیخته برچیده شود. البته نباید فراموش کرد که در این میان اصلاً نباید از قصور تمامی مسئولانی که در تمام این سال‌ها چنین حواشی زشتی را دیده‌اند و دم نزد‌ه‌اند هم به سادگی گذشت. آن‌ها باید پاسخگوی چنین سرنوشتی که فوتبال باشگاهی ایران به آن دچار شده، باشند.