پس از طوفان!

سرویس سیاسی جوان آنلاین: کسری بودجه، بدهی بالا، بازپرداخت اوراق قرضه، تورم، نقدینگی بالا، تحریم، برجام نصفه و نیمه، ارز گران، کرونای باقی مانده، ناامیدی مردم، دوقطبی‌سازی‌های هشت ساله از مردم و هزار و یک مشکل ریز و درشت دیگر توصیف دولتی ا‌ست که حسن روحانی قرار است تا کمتر از سه هفته دیگر تحویل سید ابراهیم رئیسی بدهد. رئیسی برای اداره کشور و بلکه ساخت ویرانی‌های برجای مانده از این هشت سال بی تدبیری و شعارزدگی، راه سختی در پیش دارد و شاید بیراه نباشد اگر پیشنهاد دهیم برای روز‌های پیش رو، مصراع «دوباره می‌سازمت وطن» را شناسنامه دولت خویش بداند؛ مفهومی که در خود، هم از ویرانی دیروز می‌گوید و هم از تلاش امروز برای آبادی فردا. بنابراین، این حرف‌ها بهانه تراشی برای نتوانستن‌ها و نشدن‌های احتمالی نیست؛ مرثیه خوانی از «وضعیت موجود» است برای واقعی کردن انتظارات، برای یادآوری آنچه وجود دارد و فاصله‌اش با آنچه باید باشد و اینکه برای ساخت آنچه باید باشد، رئیسی و دولتمردانی که خواهد آورد، چه زمان زیادی را باید فقط صرف آواربرداری بی تدبیری‌های این هشت سال کنند. از این رو، دولت رئیسی روی آوار بنا می‌شود، پس از طوفانی که همه چیز را زیر و رو کرده است. آیا مردم تاب صبوری برای این آواربرداری را خواهند داشت؟ تجربه می‌گوید بله، اگر تلاش برای آبادی را ببینند. ذخایر گندم کم است؛ برنامه‌ریزی برای گوشت و مرغ و مایحتاج مردم انجام نشده و در ماه‌های آینده، از نتیجه عمکرد دولت روحانی، احتمالاً روز‌های دشواری از این نظر خواهد بود؛ اوراق قرضه‌ای که دولت روحانی برای جبران کسری بودجه‌اش فروخته و سرمایه مردم را جمع کرده، پایان امسال نوبت سررسیدشان است و این فقط بخشی از بدهی انبوهی است که روحانی برای رئیسی به ارث می‌گذارد؛ خزانه خالی و صندوق توسعه مدام مورد برداشت قرار گرفته را هم باید به آن اضافه کرد؛ این میانه، برجامی نصفه و نیمه و مذاکراتی بی نتیجه و سرگردان هم روی دست سیاست خارجی دولت رئیسی سنگینی خواهد کرد؛ مشکلات زیست محیطی، کمی آب و برق، مسکن‌های ساخته نشده و خودرو‌های داخلی گران قیمت، فساد ریشه دوانده، نارضایتی‌های کارگری و... رئیسی باید خیلی تلاش کند تا این میراث ویران، دولتش را به قهقرا نبرد و از مسیر تحول منحرف نکند.
نه بهانه‌تراشی و نه بالا بردن انتظارات
ترسیم دقیق وضعیتی که دولت سیزدهم با آن روبه‌رو است و چهار سال سختی که کابینه رئیسی برای اداره کشور با آن روبه‌رو است و میراث هشت سال دولت روحانی است، کاری ا‌ست که رسانه‌ها و دولتمردان و فعالان مجازی و البته خود سید ابراهیم رئیسی باید انجام دهند. این امر بدان معنا نیست که باید سال‌ها فقط با کلیدواژه «دولت قبل» جمله ساخته شود و همزمان دست روی دست گذاشته و هیچ کاری نکنند. رئیسی هم نشان داده که اهل بهانه تراشی نیست. آنچنان که اهل بالا بردن انتظارات مردم هم نیست. در میانه دو قطب «بهانه تراشی» و «بالا بردن انتظارات» منش میانه‌رو و واقع گرای ابراهیم رئیسی بروز می‌کند و سابقه‌ای که نشان می‌دهد او مسیر آواربرداری و ساختن را همزمان طی می‌کند. او وقتی بر کرسی ریاست قوه قضائیه نشست، از ساختن بیشتر گفت و از خرابی آنچه تحویل گرفته بود، کمتر گفت و همزمان راه «تحول» را پیش روی دستگاه قضایی ترسیم کرد. حالا هم انتظار از او همین است و بعید هم به نظر می‌رسد او برنامه دیگری داشته باشد. وضعیت موجود خوب نیست، اما مردم به روز‌های روشن فردا با دولت رئیسی امید بسته‌اند، نباید ناامیدشان کرد. تجربه می‌گوید باید با مردم حرف زد، این ملت حرف حق را می‌پذیرد و البته تلخی وضعیت موجود را با همه وجود خود لمس کرده است. وقتی ببینند دولتمردان همزمان با بیان واقعیات موجود، مشغول کار و جبران گذشته هستند و فقط حرف نمی‌زنند، به آنان اعتماد خواهند کرد. امید‌های واهی و کذایی هم نباید برای مردم ایجاد کرد، آن‌ها باور می‌کنند و بعد که تحقق نمی‌یابد، ناامید می‌شوند. هشت سال همین گونه با مردم بازی شده است، حالا وقت وعده‌های قابل تحقق و صداقت و امیدآفرینی است.
سایه وعده‌های روحانی روی دولت رئیسی


یکی از مشکلات اصلی دولت روحانی که اصلاح‌طلبان و حتی خود حسن روحانی بر آن می‌افزایند، این است که تصور می‌شود دولت رئیسی قرار است جبران دولت روحانی باشد. بسیاری انتظار دارند وعده‌های تحقق نیافته روحانی را رئیسی اجرایی کند. شاید خود هم ندانند انتظارشان چنین است، اما ناخودآگاه پی چنین چیزی هستند. فهرستی از خواسته‌ها و آرزو‌هایی را که روحانی طی دو انتخابات سال‌های ۹۲ و ۹۶ وعده داد و نتوانست محقق کند، اکنون از دولت جدید می‌خواهند بی آنکه از خود بپرسند آیا ابراهیم رئیسی اصلاً وعده‌ای در این زمینه داده است یا نه.
طی هشت سال وعده‌های ماورایی به مردم داده شد و هر چه رهبری فرمودند مطابق توانایی‌های خود و امکانات موجود کشور وعده بدهید و انتظارات را بالا نبرید، گوش ندادند و حالا همان وعده‌ها تبدیل به خواست مردم شده است و از دولت جدید هم انتظار دارند. حال آنکه گرچه برخی امور وظایف ذاتی همه دولت‌هاست، اما در باقی امور باید دید آیا رئیس‌جمهور جدید وعده و وعیدی در آن زمینه داده یا خیر. هر کسی را باید با شعار‌ها و وعده‌های خودش سنجید. حال چه وعده ندادن در یک موضوع خاص، ناشی از اعتقاد نداشتن باشد و چه به دلیل علم به عدم امکان برآورده کردن آن. نگاهی به مواضع ابراهیم رئیسی در طول زمان تبلیغات انتخاباتی نشان می‌دهد او تلاشش را برای حرکت در مسیری واقع‌گرایانه و دوری از دادن وعده‌های عجیب و غریب معطوف کرده است، باقی دیگر بر عهده ماست که برای سنجش او، مواضع خودش را ملاک قرار دهیم.
برخی اصلاح‌طلبان و حتی خود روحانی در این روز‌های پس از انتخابات و مشخص شدن رئیس‌جمهوری بعد، به کنایه می‌گویند حالا از ۱۳ مرداد (روز تحلیف رئیسی) اوضاع خوب می‌شود. اما دولت رئیسی جبران دولت روحانی نیست؛ چه آنکه حتی اگر دولت رئیسی بهترین عملکرد را هم داشته باشد، هشت سال فرصت بر باد رفته این ملت از ۹۲ تا ۱۴۰۰ برنمی‌گردد.