مدیریت جهادی راهگشای مشکلات (یادداشت روز)

  «یکی از ویژگی‌های جنگ ما که نابرابری‌ها را کنار زد، ابتکاراتی بود که در صحنه دفاع مقدس اتفاق افتاد؛ فرق ما با ارتش‌های کلاسیک دنیا در یک کلمه بود؛ اگر بخواهیم فرق حاج همت متوسلیان، حاج‌ همت، فرماندهان گردان شهید را با یک فرمانده کلاسیک ارتش دنیا علاوه بر موضوعات معنوی و رفتاری بدانیم، کلمه «بیا و برو» بود؛ یعنی فرمانده ما در صحنه جنگ می‌ایستاد جلو و می‌گفت: «بیا» اما فرمانده کلاسیک می‌ایستاد، عقب و می‌گفت: «برو».ایستادن در جلو و گفتن «بیا» تأثیرات زیادی داشت و فداکاری‌های بزرگی را آورد. لذا حجم شهدای فرمانده ما با هیچ جنگی قابل مقایسه نیست؛ در دوران جنگ تحمیلی 12 لشکر تازه تأسیس داشتیم؛ از 12 لشکر تأسیسی زمان جنگ، 7 فرمانده لشکر، شهید شدند؛ از لشکر 27 چهار فرمانده لشکر پشت‌سر هم به شهادت رسیدند؛ یعنی بعد از حاج احمد متوسلیان، شهید چراغی، شهید همت، شهید حاج عباس کریمی، شهید غلامرضا صالحی و بعد هم رسید به حاج آقا کوثری که شهید زنده هستند؛ در فرمانده گردان‌ها نزدیک به 80 درصد شهید شدند؛ اگر خط‌شکنی و جلو ایستادن نبود، این اتفاق نمی‌افتاد؛ وقتی فرمانده می‌گفت: «بیا»؛ نقش آن فرمانده مانند یک ملکه زنبور عسل بود لذا تمام زنبور‌های عسل دور او جمع می‌شدند.»
فرازهای فوق بخش‌هایی از بیانات سردار دل‌ها شهید حاج قاسم سلیمانی است که چند سال قبل در یادواره فرماندهان شهید لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) ایراد کرد. حاج قاسم در این عبارات به دو نکته کلیدی در موضوع مدیریت(فرماندهی)‌ اشاره می‌کند که چه‌بسا امروزه گمشده بخش مهمی ‌از مدیریت اجرایی کشور است؛ پیشتاز در میدان عمل و داشتن ابتکارات برای رفع مشکلات. اگر مسئولان ما خصوصاً در بخش‌های اجرایی واجد این دو ویژگی باشند بسیاری از گره‌ها باز می‌شود مثلا زمانی که مشکل کم‌آبی در نقطه‌ای از کشور بروز می‌کند اگررئیس‌جمهور و وزرای مربوطه به جای نشستن در اتاق‌های دربسته و گرفتن تصمیماتی که معلوم نیست چقدر با واقعیت‌های میدان تطابق دارد و یا اساساً به چه میزان در صحنه عمل اجرا می‌شود بلافاصله در شهر یا استان موردنظر حضور یابند و از نزدیک ضمن لمس مشکلات مردم و شنیدن گلایه‌های آنان راهکارهای فوری و حتی در مواقعی مبتکرانه برای رفع مشکل اتخاذ کنند و تا حصول نتیجه دائما پیگیر موضوع باشند قطعا می‌توانند سریع‌تر به هدف برسند و آرامش را در منطقه برقرار کنند. اما متأسفانه در حال حاضر نه تنها این رویکرد در مدیران ارشد دولت وجود ندارد بلکه این افراد به نوعی به توجیه کوتاهی‌های مدیریتی خود نیز می‌پردازند. آقای رئیس‌جمهور دیروز در توجیه کمبود آب و برق در کشور به‌ویژه خوزستان گفتند: «امسال ما شرایط سختی را به‌خاطر خشکسالی می‌گذرانیم و در ۵۰ سال گذشته هم بی‌نظیر است. برای همین هم در زمینه آب و برق دچار مشکل شدیم.»
یقینا کسی منکر وقوع خشکسالی نیست اما فراموش نکنیم ایران کشوری است که از نظر جغرافیایی در منطقه خشک و نیمه‌خشک واقع شده و همواره در معرض تهدیدات اقلیمی‌ همچون خشکسالی و کم‌بارشی و در عین حال سیلهای ناشی از همین شرایط اقلیمی بوده است طبق آمارهای رسمی ‌میانگین بارندگی در کشور ما به حدود ۲۵۰ میلیمتر در سال می‌رسد بنابراین از مسئول اجرایی کشوری با چنین مختصات جغرافیایی پذیرفته نیست که از کم‌بارشی غافلگیر شود و احیانا تنها راهکارش ارسال‌ تانکرهای آب به مناطق کم‌برخوردار و اقداماتی از این جنس باشد که البته اینها خوب است اما مدیر میدانی و اهل درد باید از مدت‌ها پیش برای رفع اصولی این معضل با اجرای برنامه‌هایی همچون آبخیزداری، مقابله با برداشت‌های بی‌رویه از آب رودخانه‌های منتهی به خوزستان، اجرای سند ملی حفاظت از محیط‌زیست که رهبری سال‌ها قبل ابلاغ کردند و... همت می‌کرد.
یا وقتی مشکل کمبود برق پیش می‌آید مدیران اجرایی ما به سراغ ساده‌ترین کار یعنی خاموشی می‌روند بعد هم که سروصداها بلند می‌شود خاموشی‌ها را از خانه به کارخانه منتقل می‌کنند در حالی که اولا اینها چاره کار نیست و اتفاقا مشکل را مضاعف می‌کند مثلا همین چند روز اخیر به‌دلیل قطع برق کارخانه‌های سیمان قیمت هر پاکت سیمان از حدود 20 هزار تومان به بیش از 70 هزار تومان رسیده و یا قیمت فولاد و مشتقاتش نظیر میلگرد و تیرآهن به جهت کاهش برق چند برابر افزایش یافته است این گرانی‌ها البته تأثیر مستقیم در افزایش هزینه ساخت مسکن می‌گذارد و طبق گفته فعالان این بخش قیمت ساخت مسکن را 30درصد بالا می‌برد. ثانیا در همان موضوع خاموشی‌ها هم حداقل خواسته مردم پایبندی وزارت نیرو به جداول خاموشی بود که همین خواسته کوچک را هم دستگاه مربوط نتوانست برآورده کند. نمونه دیگری از همین مدیریت غیرمبتکرانه را در قضیه همه‌گیری کرونا می‌بینیم که با گذشت قریب 18ماه از آغاز شیوع کرونا در کشور همچنان تنها راه مدیریت اجرایی، تعطیلی‌های مکرر است و حال آن که با ابتکار می‌توان راه‌های دیگری نیز جستجو کرد و تا حد ممکن از خسارت‌های ناشی از تعطیلی‌ها جلوگیری به عمل آورد.


در این شرایط، مردم به‌ویژه کارگران و طبقه مزدبگیر آیا حق ندارند از تصمیم‌گیران بپرسند نمی‌شد دراین یک‌سال و نیم گذشته حداقل یک طرح ابتکاری برای جلوگیری از تعطیلی‌های کرونایی پیش‌بینی و طراحی
می‌کردید؟
جان کلام اینکه مدیریت نشسته در اتاق‌های دربسته و دور از واقعیت‌های میدان دیگر کارآیی لازم برای اداره کشور را ندارد و اگر قرار باشد این مدیریت در هر سطحی ادامه یابد یقینا زیان‌های سنگینی به کشور تحمیل می‌کند. مردم در انتخابات 28 خردادماه نشان دادند از این مدیریت‌ گریزانند و به شدت خواهان تغییر در شیوه حکمرانی کشور می‌باشند. ملت انقلابی مشتاقانه در آرزوی مدیریت میدانی و جهادی به شیوه فرماندهان دفاع مقدس خصوصاً سردار دل‌ها حاج قاسم عزیز هستند. رهبر عزیز و انقلابی‌مان چند سال پیش در همین زمینه تأکید کردند «ما جز با کار جهادی و کار انقلابی نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم. در همه‌ بخش‌ها، کمربسته بودنِ مثل یک جهادگر لازم است‌؛ این اگر بود، کارها راه می‌افتاد؛ این اگر بود، بن‌بست‌ها باز می‌شود، شکافته می‌شود؛ [یعنی] کار فراوان، پُرحجم، باکیفیّت، مجاهدانه و انقلابی».
کمال احمدی