روزنامه جوان
1400/04/29
چرایی جنگ روانی پرشدت دشمنان در آستانه انتقال قدرت در ایران
جمهوری اسلامی ایران در مرحله انتقال قدرت بهسر میبرد، یعنی مثل هر نظام مردمسالار دیگر، مردم ایران اسلامی در انتخابات ۲۸ خرداد ماه گذشته با رأی خود به آقای رئیسی، امکان تشکیل دولت جدید را فراهم کردهاند دولتی که از نیمه دوم مردادماه پیش رو قدرت را از دولت آقای روحانی تحویل خواهد گرفت. گرچه گرایش سیاسی آقای رئیسی و دولت او با دولت آقای روحانی متفاوت بوده و این به معنای چرخش در بسیاری از سیاستها است که خبر از تغییر درگفتمان سیاسی میدهد، اما انتقال قدرت به صورت آرام و منطقی در حال طی شدن است. نه تنها رقبای آقای رئیسی پس از انتخابات با او دیدار و به او تبریک گفتند، بلکه حاضر به ارائه برنامه و همکاری نیز هستند. همانگونه که رئیس دولت قبل و اعضای کابینهاش نیز با تبریک به وی و دیدارهای صمیمانه در حال انتقال تجارب و بیان وضعیت هستند که میتواند دولت جدید را در تنظیم سیاستها و برنامهها برای شروع کار کمک و یاری دهد.در همین حال امیدهای زیادی برای تغییرات به نفع حل مشکلات و همچنین شرایط همکاری و همافزایی قوا و نیروهای سیاسی برای عبور کشور از تنگناها و مسائل بهوجود آمده است. با وجود تغییر ریل گفتمانی و به قدرت رسیدن یک گرایش سیاسی جدید، آرامش بر کشور نیز حاکم است و این جابهجایی هیچگونه بیثباتی و تنشی پدید نیاورده است. البته چنین موقعیتی در مغایرت کامل با اهداف کینهجویانه دشمنان ایران اسلامی قرار دارد که برای تضعیف اقتدار ایران اسلامی، فشارهای حداکثری و تحریمهای ظالمانه را طراحی و با بهکارگیری عناصر نفوذی و حتی ترور مدیران، فرماندهان و کارشناسان کارآمد، تضعیف کارآمدی حاکمیت، نارضایتی مردم و فروپاشی داخلی را انتظار میکشیدند. هدف پلیدی که برای نیل به آن بهکارگیری جنگ نیابتی و استفاده از تروریسم تکفیری را نیز به عنوان سیاست تکمیلی فشار از بیرون طراحی و به اجرا گذاشته بودند.
اما برخلاف تصور دشمنان ایران اسلامی، ملت شریف ما در انتخابات خردادماه به گفتمان مقاومت و تداوم مسیر انقلاب و انقلابیگری و حفظ ارزشهای دینی و ملی رأی داد. گفتمانی که کلید حل مشکلات را تکیه بر ظرفیتهای درونی و تقویت قدرت درونی میداند. گفتمانی که معتقد است ایران قوی میتواند در مذاکره و چانهزنی دشمنان و رقبا را مجبور به پذیرش حق خود کرده و مجبور به دادن امتیاز به باجخواهان و قلدران نباشد. گفتمانی که دنیا را منحصر به امریکا و چند متحد غربی او نمیداند و تنظیم مناسبات با سایر کشورها را به نفع شکلدهی به موازنهای منطقی در سیاست خارجی خود، هدفگذاری کرده و به دنبال تعامل سازنده و عزتمند با تمامی کشورها به جز رژیم صهیونیستی است. این گفتمان مردم و رضایتمندی آنان را نیز از جمله مؤلفههای قدرت دانسته و تلاش برای حل مشکلات آنان را به عنوان یک ضرورت و تکلیف دنبال میکند.
در این وضعیت که رئیسجمهور منتخب در حال تشکیل تیم کاری، سازماندهی کابینه و تهیه طرحها و برنامهها و اولویتبندیهای خود بوده و آماده تحویل گرفتن مسئولیت از دولت قبل، برای پیادهسازی گفتمان موردنظر خود است، به ناگاه شاهد به راه افتادن موج پرشدتی از جنگ روانی و رسانهای هستیم که همزمان آرامش روانی جامعه، محاسبات دولت و دولتمردان آینده را نیز هدفگذاری کرده است؛ ادعاهایی مثل طرح حمله نظامی امریکا به ایران در شرایط شکست ترامپ در انتخابات، قرار داشتن مسئولیت هرگونه تأخیر در به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای وین برعهده ایران، آزادسازی داراییهای ایران در کشورهای کره و ژاپن و القای ناتوانی ایران در حل مشکلات و مسائل اساسی مردم، نمایشی معرفی کردن اقدامات ایران در ساخت واکسن و... نمونهها و محورهای این جنگ روانی پرشدت در آستانه انتقال قدرت به دولت آینده هستند که دشمن آن را به عنوان چاشنی التهاب افکنی و ایجاد تنش در جامعه و هراس و برهم زدن تمرکز و محاسبات دولتمردان دولت آینده به کار گرفته است. این جنگ روانی در حالی توسط بوقهای تبلیغی و رسانهای امریکا و متحدان آنها و برخی پادوهای فارسیزبانشان دنبال میشود که چالشهای انتخاباتی، انتخابات ریاست جمهوری امریکا، شکافهای وحشتناک سیاسی – اجتماعی امریکا را برملا ساخت و تبدیل شدن ساختمان کنگره در امریکا به دژ نظامی پس از اشغال آن توسط معترضان، افتضاح دموکراسی امریکایی را برملا ساخته و فرار کثیف و مفتضحانه امریکا در افغانستان افول واقعی قدرت این کشور و ناتوانی از ادامه هزینههای بهکارگیری قدرت نظامی را در معرض دید همگان قرار داده است.
همانگونه که کشته شدن بیش از صد نفر و مفقودی بیش از هزار نفر در سیل اخیر اروپا از واقعیتهای مربوط به متحدان اروپایی امریکا نیز پرده برداشته و امکان مقایسه عملی توانمندیها و ظرفیتهای واقعی و ادعاهای آنان را فراهم کرده است.
دشمنان ما برای انتقامجویی از مردم ایران در رأی دادن به گفتمان انقلاب و مقاومت چارهای جز جنگ روانی نمیبینند که شاید بتواند با التهابآفرینی و بازی با اعصاب و روان مردم حلاوت انتخاباتی آرام و رقم خوردن حماسهای بزرگ را بر آنان تلخ کرده و دولت جدید را نیز از تمرکز بر طراحی و برنامهریزی و تعیین اولویتها بازداشته و شرایط را به زعم خود برای تحمیل خواستههای خود در سایه هراس و شتابزدگی فراهم آورند. اما همان تجربهای که در سطح عمومی، مردم را تشویق به انتخاب گفتمان انقلابی و مقاومت کرده، جامعه دولتمردان را به بیاعتنایی به این موج جنگ روانی و پیگیری مطالبات برحق کشورمان از ناقضان برجام و بدعهدی دشمنان، ترغیب خواهد کرد. واقعیتهای فراتر از جنگ روانی و رسانهای نشاندهنده این واقعیت میباشد که اینک توپ در میدان امریکا و متحدان آنها است و آنها باید جفاها و خطاهای گذشته را جبران کند.
با انتقال قدرت و شکلگیری دولت جدید تکیه بر ظرفیتهای داخلی و استفاده از ظرفیتهای بیرونی با اولویتبخشی به شرق و حل چالشها با کشورهای همسایه اولویتهای ایران خواهد بود و هیچ تعجیلی در گفتگوهای برجامی وجود نخواهد داشت، مگر اینکه منافع ملت بزرگ ایران را به صورت تضمینی تأمین نماید.
سایر اخبار این روزنامه
بسیج بودجه و امکانات در راه خوزستان
فرصت نقد فنی دولتها و شجاعت تغییر
پاسخ به نیازهای مردم اولویت بسیج است
دولت ناگاه ثروتمند شد؟!
دنیای اسلام ۱۵۰ سال گذشته بی افتخار و شرمآور را جبران کند
نفوذیها خاتمی را مجبور به مشارکت در انتخابات کردند!
چرایی جنگ روانی پرشدت دشمنان در آستانه انتقال قدرت در ایران
مبارزه با فساد و فاسد مطالبه اصحاب رسانه از اژهای
مردودی کانون در آزمون وکالت با سؤالهای لو رفته!
محرز: اوضاع خراب است
نبرد نابرابر در توکیو
طرح امریکایی - سعودی - پاکستانی در افغانستان