وقت‌كشي ايالات متحده مذاكرات را به تاخير انداخت

بهزاد صابري، مديركل حقوقي وزارت خارجه در همايش سالروز «انجمن ديپلماسي ايران» درباره چشم‌انداز ديپلماسي هسته‌اي ايران و وضعيت مذاكرات هسته‌اي در وين پس از شش دور مذاكره ميان ايران و 1+4 به شكل مستقيم و ايالات متحده به شكل غير مستقيم توضيحاتي داد. متن اين سخنراني به شرح زير است: 
ديپلماسي هسته‌اي ايران در چند سال اخير چند هدف را دنبال كرده كه از قضا همان اهداف و اركان اصلي معاهده عدم اشاعه (ان‌پي‌تي) است. ابتكار اين معاهده از سوي دو ابرقدرت وقت يعني ايالات متحده و اتحاد جماهير شوروي سابق بود كه به‌شدت نگران اشاعه سلاح هسته‌اي و دست يافتن ساير كشورها به اين سلاح بودند. توانايي هسته‌اي در زمينه سلاح خاصيتي دارد كه محاسبه‌هاي عادي و متعارف نظامي را به هم مي‌زند. دستيابي يك كشور حتي كوچك به سلاح هسته‌اي مي‌تواند برتري‌هايي چون سايز ارتش كشورها، تعداد نفرات نظامي و كميت و كيفيت تجهيزات نظامي را زير سوال ببرد. يك كشور كوچك اگر به سلاح هسته‌اي به شكل كارآمد مجهز شود مي‌تواند رقيب قدرتمندي براي قدرت‌هاي بزرگ باشد و از اين حيث ابرقدرت‌ها به‌شدت به دنبال محدود‌سازي آن كشور خواهند بود.ابتكار معاهده عدم اشاعه مشتركا از سوي دو ابرقدرت امريكا و شوروي مطرح و پيگيري شد اما ساير كشورها نگران بودند كه بحث عدم اشاعه و عدم دستيابي به سلاح از سوي كشورهاي دارنده سلاح هسته‌اي، آنها را از برخورداري از انرژي صلح‌آميز هسته‌اي محروم كند. معاهده منع تكثير تسليحات هسته‌اي پس از مذاكرات طولاني بر چند پايه استوار شد كه مي‌توان آن را نوعي از مصالحه ميان كشورهاي دارنده سلاح هسته‌اي و كشورهاي فاقد اين سلاح دانست. در اين معاهده، كشورهاي داراي سلاح هسته‌اي متعهد شدند به هيچ‌وجه اين سلاح را در اختيار ساير كشورها قرار ندهند، به آنها براي دسترسي به سلاح از روش‌هاي مختلف از جمله آموزش فني يا صادرات سلاح كمك نكنند. از سوي ديگر، كشورهاي فاقد سلاح هسته‌اي متعهد شدند به هيچ‌وجه و به هيچ عنوان در جست‌وجوي سلاح هسته‌اي نباشند، سلاح هسته‌اي نسازند و سلاح هسته‌اي دريافت نكنند. اين دو ماده بنيان‌گذار قسمت عدم اشاعه‌اي معاهده ان پي تي شدند. 
 همزمان كشورهاي دارنده سلاح هسته‌اي متعهد شدند در گام اول به سمت كاهش تسليحات هسته‌اي و در گام دوم به سمت خلع سلاح حركت كنند. در ماده 4 معاهده «ان‌پي‌تي »‌ هم حق كشورهاي فاقد سلاح‌هسته‌اي براي استفاده كامل از انرژي صلح آميز هسته‌اي تصريح و به رسميت شناخته شد. 
سرلوحه ديپلماسي هسته‌اي ايران نيز همين موارد قيد شده در ان‌پي‌تي است. ديپلماسي هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران به‌طور جدي به دنبال بحث عدم اشاعه است . ايران براساس آموزه‌هاي ديني و انساني و هم بر اساس دكترين راهبردي و نظامي خود به دنبال سلاح هسته‌اي نبوده و نيست. در دكترين نظامي ايران اين باور جا افتاده كه سلاح هسته‌اي همانطور كه براي رژيم اسراييل، پاكستان و شوروي امنيت نياورد، تامين‌كننده امنيت ايران نيز نخواهد بود. ايران به لحاظ قدرت‌هاي متعارف در همسايگي خود جايگاه برتر را دارد و كسب سلاح هسته‌اي در اين زمينه نه تنها به ايران كمك بيشتري نمي‌كند بلكه ممكن است كشورهاي منطقه را به سمت دستيابي به سلاح هسته‌اي سوق داده و در نتيجه توازن نظامي به نفع ايران را معكوس كند. 


ايران علاوه بر آنكه به دنبال سلاح هسته‌اي نيست با اشاعه تسليحات هسته‌اي هم مخالف است. برهمين اساس ما در مسير تقويت عدم اشاعه از فعال‌ترين كشورها بوديم. راهبرد ديگر ديپلماسي ما بحث خلع سلاح و كنترل تسليحات است. از آنجا كه هروقت صحبت از ديپلماسي هسته‌اي شده نگاه‌ها به سمت برنامه هسته‌اي ايران، مذاكرات هسته‌اي و برجام چرخيده، شايد كمتر اين ابعاد از برنامه ديپلماسي هسته‌اي ايران مورد توجه قرار گرفته در صورتي كه ايران در اين حوزه‌ها ديپلماسي بسيار فعالي داشته است. 
اما نكته‌مهم‌تر آنكه اين يك تبعيض در «ان‌پي‌تي» است كه 5 كشور به عنوان دارندگان سلاح هسته‌اي و مابقي به عنوان غير دارندگان سلاح هسته‌اي طبقه‌بندي شدند. كشورهاي غير دارنده سلاح هسته‌اي با اين قيد كه آن 5 كشور دارنده سلاح هسته‌اي هم به تدريج به سمت كنترل تسليحات و خلع سلاح حركت كنند، اين تبعيض رسمي و آشكار را پذيرفتند. اين نكته بديهي است كه ديپلماسي هسته‌اي ايران همواره به آن توجه داشته است. از سوي ديگر ديپلماسي هسته‌اي ايران همواره اين مطلب را برجسته و پيگيري كرده كه عدم عضويت در «ان‌پي‌تي» نبايد به امتيازي براي يك كشور تبديل شود چرا كه در اين‌صورت سنگ‌بناي «ان‌پي‌تي» متزلزل مي‌شود. ايران مشخصا در اين‌ سال‌ها اظهار نگراني درباره تسليحات هسته‌اي رژيم صهيونيستي را دنبال كرده است.
 ركن دوم ديپلماسي هسته‌اي ايران پس از بحث عدم اشاعه، بحث خلع و كنترل سلاح هسته‌اي است.
ركن سوم ديپلماسي هسته‌اي ايران همان بحثي است كه در ماده چهار «ان‌پي‌تي» به آن اشاره شده است. ايران به دنبال تثبيت حق كشورهاي غير دارنده سلاح هسته‌اي از جمله خود در جهت استفاده كامل از انرژي صلح آميز هسته‌اي است و از ديد ما اين حق شامل چرخه كامل سوخت هسته‌اي هم مي‌شود. اما در چند دهه گذشته تلاش‌هايي براي ارايه تفسير متفاوت از ماده 4 «ان پي تي » و از سويي اصلاح ضمني آن از طريق رويه بعدي دولت‌هاي عضو صورت گرفته است. 
شواهد متعددي وجود دارد كه نشان مي‌دهد در سال‌هاي اوليه پس از تبيين «ان پي تي» تفسير غربي‌ها و اروپايي‌ها اين بود كه براساس ماده 4 معاهده، همين‌كه دولت‌ها به سمت سلاح هسته‌اي نروند كافي است و غير از اين مورد مي‌توانند هر نوع استفاده‌ صلح‌آميزي از انرژي هسته‌اي داشته باشند. به تدريج تلاش‌هايي براي تغيير اين روند شكل گرفت و از سال‌هاي بعد به تدريج قدرت‌هاي بزرگ و غربي‌ها در گام نخست شروع به ارايه اين تفسير كردند كه اين حق مطلق نيست بلكه قيد و بندهايي دارد و در گام دوم تلاش كردند اين نكته را جا بيندازند كه ولو چنين تصريحي در «ان‌پي‌تي » شده اما رويه قبلي كشورهاي عضو نشان مي‌دهد كه كشورها ديگر به اين تفسير پايبند نيستند و نگاه ديگري دارند. بنابراين ماده 4 معاهده و بحث‌ها پيرامون آن به موضوع زورآزمايي كشورها در عرصه حقوق بين‌الملل و جامعه بين‌الملل تبديل شد. به عنوان نمونه يكي از مباحث مطرح شده اين بود كه كشورها طبق اين ماده حق دسترسي به يك چرخه مناسب و مقتضي را در زمينه سوخت هسته‌اي و نه چرخه كامل سوخت را دارند. 
وضعيت امروز مذاكرات براي احياي برجام 
وضعيت ما به شمول ايران، 1+4 و ايالات متحده در مذاكرات پيچيده است. از يك سو تمام طرف‌ها بازگشت به برجام را مناسب‌ترين گزينه براي برون‌رفت از وضعيت فعلي مي‌دانند. وضعيت فعلي نه براي ايران به معناي برد است و نه براي هيچ‌كدام از طرف‌هاي مقابل. ايران منافع اقتصادي برجام را از دست داده و طرف مقابل هم به هدف تعيين شده كه براي رسيدن به آن سراغ اهرم فشار و سياست فشار حداكثري رفت نيز نرسيده است . 
 امروز وضعيت نامطلوبي براي همه حاكم است و اگر ايالات متحده از توافق هسته‌اي كنار نكشيده بود ما امروز شاهد اين وضعيت نبوديم. 
نكته مدنظر من اين است كه تاخير در مذاكرات در چه چيزي ريشه دارد؟ اگر اين روزها اخبار را پيگيري كنيد، عمدتا دليل تاخير مذاكرات را روند انتقال قدرت در ايران مي‌دانند و از آن طرف ايران را به از سرگيري مذاكرات دعوت مي‌كنند گويي كه مقصر قرار داشتن همه در اين وضعيت و تاخير مذاكرات، ايران است. 
دولت جو‌بايدن از زمان پيروزي در انتخابات رياست‌جمهوري ايالات متحده تا روزي كه قدرت را در دست گرفت طبيعتا به دليل قوانين داخلي امريكا نمي‌توانست مذاكرات و رايزني‌ها با متحدان اروپايي درباره برجام را آغاز كند. اما كابينه بايدن از روز آغاز به كار رسمي به جاي آنكه بلافاصله روند اصلاح سياست‌هاي غلط را تصحيح كنند از همان سياست‌ها به عنوان اهرم و ابزار فشار استفاده كردند تا ميوه سياست‌هاي نادرست ترامپ را بچينند. اين رويكرد دولت بايدن در نگاه سياسي يك اشتباه بزرگ بود. 
تيم بايدن در هفته‌هاي نخست آغاز به كار، بازگشت امريكا به برجام را مشروط كرد. به عنوان نمونه از لزوم تن دادن ايران به گفت‌وگوهاي تازه يا پذيرش تاريخ‌هاي جديد در برجام يا مذاكرات در حوزه‌هاي غيرهسته‌اي سخن مي‌گفتند. اين موضع‌گيري‌ها بعضا از سوي اروپايي‌ها هم مطرح شد اما ايران با تاكيد بر اين نكته كه ما شروط جديد را نمي‌پذيريم، آب پاكي را بر دستان آنها ريخت. 
نكته ديگر اين بود كه دولت بايدن تا حداقل دو ماه آماده آغاز مذاكره براي احياي برجام نبود. نه تيم جديد شكل گرفته بود، نه مقام‌هاي مرتبط با اين پرونده مشخص شده و نه از سنا تاييد گرفته بودند. اين زمان بسيار ارزشمندي بود كه به هدر رفت. ايران در آن مقطع در تماس‌هايي كه با 1+4 داشت مدام اين پيام را منتقل مي‌كرد كه وقت را نبايد از دست داد و از طرف مقابل دعوت مي‌شد كه اگر در ادعاي بازگشت به برجام صادق هستند سياست‌هاي غلط را اصلاح كرده، به اجراي تعهدات بازگردند و آماده از سر‌گيري تعهدات شوند. امريكايي‌ها تا اواخر اسفندماه آمادگي ورود به مذاكرات را نداشتند لذا مذاكرات تازه از اواسط فروردين‌ماه آغاز شد. ايران در آن مقطع هم هشدار مي‌داد كه به تعويق افتادن مذاكرات براي احياي برجام منجر به نزديك شدن به زمان انتخابات در ايران خواهد شد و امريكا تنها كشوري نيست كه انتقال قدرت در آن صورت مي‌گيرد و در هر كشور سياست داخلي زمان ورود به دوره انتخابات پررنگ‌تر مي‌شود. 
در حال حاضر شش دور مذاكره برگزار شده اما ايالات متحده انعطاف لازم را از خود نشان نداد. ايران هيچ چيزي فراتر از حقوق خود وفق برجام و قطعنامه 2231 نمي‌خواهد. اگر امريكايي‌ها زودتر انعطاف لازم را نشان داده بودند، مذاكرات چند دور قبل به نتيجه رسيده بود. به عنوان نمونه يكي از مطالبه‌هاي ايران، اخذ تضمين از ايالات متحده است. اين يك واقعيت است كه در حقوق بين‌الملل اخذ تضمين قطعي و عملياتي براي يك موضوع ممكن نيست. حقوق بين‌الملل پليس قضايي ندارد اما اين مانع نمي‌شود كه كشوري مانند امريكا با سابقه بدعهدي، حداكثر تضمين‌هاي مقتضي را ارايه نكند. چه تضميني وجود دارد كه در صورت بازگشت به برجام، ايالات متحده خطاي كنار كشيدن از توافق را دوباره تكرار نكند يا از مكانيسم بازگرداندن قطعنامه‌هاي پيشين سوءاستفاده نكند؟ ايالات متحده چه اطمينان خاطري به فعالان اقتصادي، تاجران و شركت‌هاي اقتصادي ساير كشورها مي‌دهد كه از كار با ايران و سرمايه‌گذاري در ايران نترسند. ايران در مذاكرات از اين جنس تضمين‌ها مطالبه كرد و همزمان فرمول‌هايي را هم ارايه داد و اعلام كرد كه آماده شنيدن فرمول‌هاي هر كدام از طرف‌هاي مقابل براي حل اين مشكل است. 
ما اميدوار هستيم كه پس از دوران گذار سياسي در ايران و انتقال قدرت اگر سياست ايران همچنان ادامه مذاكرات بود طرف مقابل به اين درجه از عقلانيت رسيده باشد كه طرح‌هايي كه عناصر فشار و ارعاب را در خود جاي داده‌اند ره به جايي نخواهند برد.