خیز مرگبار کرونا در سایه کاهش رعایت پروتکل‌ها

پرستو رفیعی
خبرنگار
ایران به رنگ سرخ کرونایی درآمده است. دلتا کرونا ویروسی جهش یافته با قدرت سرایتی به مراتب بیشتر نسبت به کرونای انگلیسی این بار از مناطق جنوبی کشور سوار بر ارابه مرگ به تاخت می‌آید تا هیچ کس در گوشه و کنار این سرزمین در امان نماند. مسئولان بهداشت اما در راستای وظایف خود برای کنترل بیماری و نجات جان ایرانیان، افزایش سرعت تزریق واکسن را در اولویت قرار داده‌اند و از سوی دیگر همچنان مردم را به رعایت پروتکل‌های بهداشتی دعوت می‌کنند. چراکه ایمنی بخشی واکسن هم نیازمند زمان است و کرونای هندی منتظر نمی‌ماند. اما ناخوشایندتر اینکه واکسن هم یارای مقابله با بیماری را ندارد و به‌ جای ایمنی بخشی صددرصدی تنها از شدت بیماری می‌کاهد. از این‌رو رعایت پروتکل‌های بهداشتی همچنان در صدر راه‌های نجات و رهایی از بیماری کرونا به شمار می‌آید. به گفته معاون کل وزارت بهداشت، رعایت پروتکل‌های بهداشتی از سوی مردم بشدت کاهش یافته و در تهران و البرز این عدد به زیر 40 درصد رسیده است. حتی تعطیلی 6 روزه تهران و البرز هم نتوانست مانع از حضور مردم در خیابان‌ها، رستوران‌ها و دورهمی‌ها شود.
وقتی همه جا باز است اجرای پروتکل‌ها بی‌معنی است


در خیابان‌ها‌ی شهر آنچه دیده نمی‌شود رعایت پروتکل‌های بهداشتی است هرکس کار خودش را می‌کند بدون آنکه به خطرات مرگبار دلتا کرونا توجه کند به سراغ سیما زرین صاحب یک بوتیک لباس زنانه می‌روم. زنی خوشرو که ماسک بر صورت ندارد. از او می‌پرسم که چرا ماسک نمی‌زنی در جواب می‌گوید: من عقاید شخصی خودم را دارم. نمی‌گویم بیماری وجود ندارد ولی در ذهن و روح خودم آنقدر به خدا اعتقاد و اعتماد دارم که می‌دانم هروقت پیمانه عمر من پر شده باشد به هر دلیلی حتی با یک عطسه عمر من تمام می‌شود. پس اگر موعد رفتن من نرسیده باشد حتی اگر کرونا بگیرم باز جان سالم به درخواهم برد. پس چون به خدا توکل و اعتماد دارم به ماسک نیازی ندارم و لازم نیست از دوستان و آشنایانم فاصله بگیرم.
آقای سخاوت مقابل یک تعمیرگاه ماشین کنار چند نفر دیگر نشسته است. گل می‌گویند و گل می‌شنوند. خطوط عمیق روی پیشانی و سپیدی موهایش نشان می‌دهد که حداقل 60 بهار را پشت سر گذاشته است. می‌گوید: «واکسن نزده‌ام و خیال زدن هم ندارم. ماسک هم نمی‌زنم چون دوست دارم کرونا بگیرم. مگراین همه که ماسک نمی‌زنند طوری‌شان شده که من نگران باشم وقتی مغازه‌ها باز هستند مردم توی بازار مشغول خریدند دیگه پروتکل‌ها چه معنی دارد؟»
 از بی‌پولی بیشتر از کرونا می‌ترسم
میلاد اما جوان بیکاری است که نگران آینده‌اش است؛ او می‌گوید: «کرونا که آمد همان روزنه‌های کوچک امید به آینده را هم از بین برد. برایم تفاوتی ندارد که ماسک بزنم یا نه چون نه پولشو دارم ونه شغل و درآمدی؛ دیگه برای چی از بیماری کرونا بترسم من از بی‌پولی بیشتر از کرونا می‌ترسم چون نمی‌دانم بعدش باید چیکار کنم.»
خانم فخیمی خانه دار است. چندروز پیش در روز عید قربان تعداد زیادی از اقوام و دوستانش را دعوت کرده، با آب گوشت گوسفند قربانی از آنها پذیرایی کرده. او می‌گوید: «دیگر خسته شده‌ام نزدیک دوسال است که خانه نشین شده‌ام. افسرده و عصبی هستم دیگر نمی‌خواهم در خانه بمانم مرگ حق است اگر بنابر رفتن است هیچ کس نمی‌تواند مانع شود پس حال را غنیمت می‌شمارم. تازه وقتی می‌بینم خیلی‌ها در تعطیلات می‌روند سفر پس یعنی کرونا جدی نیست پس چرا فقط من باید رعایت کنم؟»
بیمارستان‌ها با ۲.۵ برابر ظرفیت درگیر بیماران کرونایی
این روزها خیلی‌ها به هشدارها بی‌تفاوت شده‌اند. این را آمارها می‌گویند. افزایش تعداد سفرها و برگزاری مراسم ختم و عروسی هم مهر تأیید بر آن است. آمار می‌گوید میزان رعایت پروتکل‌های بهداشتی در کشور به 44.49 درصد رسیده است. براساس اعلام وزارت بهداشت 232 شهر در وضعیت قرمز کرونایی و 117 شهر در وضعیت نارنجی قرار دارند و در این میان تنها 99 شهر است که در وضعیت زرد قرار دارند. اما بدتر اینکه هر لحظه ممکن است نارنجی‌ها قرمز شوند و زردها نارنجی و این یعنی خراب شدن آوار ابتلا و مرگ و میر بیشتر بر سر مردم کشور. در چنین شرایطی سخنگوی سازمان نظام پزشکی از تکمیل ظرفیت پذیرش بیمارستان‌های دولتی خبر می‌دهد و می‌گوید: دوونیم برابر ظرفیت بیمارستان‌ها بیمار کرونایی پذیرش شده است و اتفاقات تلخی در حال رخ دادن است.
 تحمل 18 ماه شرایط وخیم کرونایی!
عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا نیز در گفت‌و‌گو با «ایران» با اشاره به وضعیت کنونی کشور می‌گوید: قسمت عمده شهرهای کشور وضعیت قرمز و نارنجی دارند. گونه غالب گونه هندی است که سرایت بالایی دارد. هنگامی که یک نفر بیمار می‌شود همه اعضای خانواده او مبتلا خواهند شد. به همین دلیل ما با مراجعه کنندگان خانوادگی در مطب‌ها و مراکز درمانی مواجه هستیم.
دکتر مسعود مردانی می‌افزاید، در حال حاضر تخت‌های بیمارستانی درنظر گرفته شده برای کرونا پر است و ظرفیت آی سی یو‌ها در حال تکمیل شدن است. هرچند خوشبختانه آمار مرگ و میر تفاوت اندکی با قبل داشته و هنوز بالا نرفته، اما به نظر می‌رسد این یک وضعیت بحرانی است. او می‌گوید، به‌هرحال طغیان بیماری اگر براساس اصول اولیه عفونت‌های ویروسی در دستگاه تنفسی فوقانی باشد ان‌شاءالله تا دوماه آینده از پیک بیماری عبور کنیم و به سیر نزولی می‌رسیم. اما تا زمانی که واکسیناسیون به سطح بالایی نرسد باید منتظر پیک‌های بعدی باشیم.
عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا معتقد است که در شرایط فعلی نباید تنها مردم را مورد عتاب قرار داد. او در این باره می‌گوید: مردم ایران حدود 18 ماه است که شرایط وخیمی را تحمل کرده‌اند و حالا از این همه دشواری خسته شده‌اند. رعایت پروتکل‌ها هم حد و مرزی دارد و باعث شده طاقت مردم طاق شود و نسبت به هشدارها و توصیه‌ها بی‌توجه شوند.
مردانی می‌افزاید: متأسفانه واکسن و هیچ داروی دیگری نمی‌تواند در مقابل بیماری کرونا ایمنی مطلق ایجاد کند اما واکسیناسیون می‌تواند مانع مرگ و میر مبتلایان شود و همچنین شدت ابتلا را کاهش می‌دهد. در زمینه تزریق واکسن قول‌هایی داده شده که امیدواریم با عملی شدن آنها از این سیستم قطره چکانی تزریق واکسن خارج شویم. از سوی دیگر ساده انگاری این بیماری در کشور به وضوح دیده می‌شود کنکورها برگزار می‌شود و مقرر شده مدارس تا چند ماه دیگر بازگشایی شود. این به معنای تشدید گردش ویروس است و می‌تواند شرایط را خطرناک‌تر کند.
مردم از کرونا خسته شده‌اند
سعید معدنی، جامعه شناس هم معتقد است که مردم خسته شده‌اند و طولانی شدن سیر بیماری را دلیل خستگی مردم و عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی می‌داند. او به «ایران» می‌گوید: مردم برای فرار از خستگی ناشی از رعایت شیوه نامه‌های بهداشتی به توجیهات روی می‌آورند. برخی از این توجیهات رایج و برخی دیگر اعتقادی است. به‌عنوان مثال برخی می‌گویند ما تاکنون مبتلا نشده‌ایم پس از این به بعد هم مبتلا نمی‌شویم یا فردی در یک کشوری گفته است که اصلاً فلسفه کرونا دروغ است و چنین بیماری وجود ندارد. اینها نمونه‌ای از توجیهات روزمره و معمولی است که این روزها از زبان بسیاری می‌شنویم.
او ادامه می‌دهد: برخی هم توجیهات سنتی را دستاویزی برای بی‌اعتنایی به رعایت هشدارهای بهداشتی قرار داده‌اند. متأسفانه برخی گمان می‌کنند که اگر خدا نخواهد به بیماری مبتلا نخواهند شد و این نمونه‌ای از باورهای غلط دینی است. نمونه این موضوع را در کشور هند مشاهده کردیم. افراد زیادی به‌دنبال باورهای خود در معابد، مراسم عبادی برگزار کردند و بعد از آن شاهد موج عظیم بیماری و افزایش غیرقابل پیش‌بینی مرگ و میر در این کشور بودیم. پس به این ترتیب می‌توان گفت گروهی تلاش می‌کنند بخشی از خستگی خود را با توجیهات معمولی روزمره و بخشی دیگر را با توجیهات مذهبی رفع کنند.
معدنی تأکید می‌کند: همچنین این بیماری با نوسان همراه بوده و مردم را دچار سردرگمی کرده است. ابتدا شیوع بیماری، این سالمندان بودند که مبتلا می‌شدند و پس از مدتی جوانان و حالا با گرفتاری کودکان مواجه هستیم. این موضوع مردم را مستأصل می‌کند. از سوی دیگر چرخ اقتصاد مردم نمی‌گردد و آنها مجبور هستند برای گذران زندگی خود محدودیت‌ها را خیلی جدی نگیرند. موضوع اقتصادی موضوع مهمی است که نباید نادیده گرفته شود.
سمیه توحیدلو، جامعه شناس هم براین باور است که مردم ایران با شک و تردید نسبت به آینده مواجه هستند. او به «ایران» می‌گوید: افراد جامعه چشم‌انداز روشنی از آینده ندارند از این‌رو خسته شده‌اند. در واقع ما تا زمانی می‌توانیم کاری را هرچند سخت انجام دهیم که بدانیم یک روز تمام می‌شود و در یک زمان مشخص یا خاص شرایط تغییر می‌کند اما تا زمانی که یک مشکل مانند اپیدمی کرونا همیشگی عنوان می‌شود انسان‌ها زیست خود را منطبق با آن موضوع همیشگی تغییر می‌دهند و متفاوت با آنچه که از آنها خواسته می‌شود رفتار می‌کنند.