فریاد بیگناهی رپر معروف در دادگاه
خواننده معروف رپ بار دیگر در مقابل هیأت قضائی دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. او که پنج ماه قبل در مقابل قضات جنایی از خودش دفاع کرده بود، این بار از زندان به دادگاه منتقل شد. حمید صفت باز هم همان صحبتها را تکرار کرد. او باز هم منکر قتل عمد شد. بعد از گذشت چهار سال همچنان فریاد بیگناهی سر میدهد و از دادگاه و خانواده مقتول طلب بخشش میکند. نتیجه این جلسه به استعلام و بررسی دقیقتر نظریه پزشکی قانونی در خصوص علت مرگ مقتول، موکول شد.
چهار سال گذشته است. رپر معروف همچنان در راه این پرونده پرپیچوخم و جنجالی پلههای دادگاه را بالا میرود، به سوالات قضات پاسخ میدهد، ادعای بیگناهی میکند، منکر قتل میشود و تقاضای عفو دارد، هنوز هم در زندان است.
از همان صبح 18 اسفند ماه او را دستبند بهدست به زندان منتقل کردند. از همان روز تا حالا این خواننده معروف روزگارش را با همسلولیهایش میگذراند. حالا بار دیگر او را آوردهاند تا به سوالات قضات پاسخ دهد. همان جوابهایی که در این سالها بارها آن را فریاد زده است.
این جلسه در شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. این بار حمید صفت در مقابل قاضی رحمانیان، رئیس شعبه و دو قاضی مستشار دیگر قرار گرفت.
حمید صفت در جایگاه قرار گرفت. او باز هم قتل عمد را انکار کرد و درباره این ماجرا گفت: «اتهام قتل عمد را قبول ندارم. ما فقط با هم درگیر شدیم. من او را هل دادم، اما ضربهای به سر او وارد نکردم. یک گلدان روی اوپن آشپزخانه بود. آن را برداشتم و به سمت دیوار مخالف هوشنگ پرتاب کردم. یکی دو بار هم با کف دست به صورتش زدم و او را هل دادم. فقط میخواستم او را هل بدهم نه اینکه به او ضربهای وارد کنم.»
قاضی از متهم پرسید: «شما از بیماری زمینهای مقتول و اینکه دارو مصرف میکرد، خبر داشتید؟»
متهم پاسخ داد: «من فقط میدانستم او بیماری قند دارد. فقط یکی دو بار دیده بودم که با دستگاه تست قند، قند خونش را چک میکند. ولی نمیدانستم چه دارویی مصرف میکند. حتی چند روز پیش از حادثه تولد من بود. او کلی کیک خورد. برای همین اصلا مشخص نبود که بیماری قند حاد دارد. من حتی نمیدانستم که جراحی عمل فنر قلب کرده است. او بیشتر وقتها در آلمان بود. مرد تو داری بود و اصلا در مورد بیماریاش صحبت نمیکرد. حتی یک بار وقتی آلمان بود با او تلفنی صحبت کردم. میگفت مشکل کوچک قلبی برایش پیش آمده است. وقتی جزئیاتش را پرسیدم گفت خیر است و چیز خاصی نیست. در کل در مورد بیماریاش خیلی صحبت نمیکرد. چه برسد به اینکه دقیق به من بگوید چه دارویی مصرف میکند. من همان شب که با هوشنگ درگیر شدم، فهمیدم که او بیمار است. همان شب به خانه داییام رفتم. آنجا بود که مادرم گفت هوشنگ در بیمارستان بستری شده چون دارو مصرف میکرده و دچار خونریزی مغزی شده است.»
قاضی: یعنی نمیدانستید که مقتول عمل قلب کرده و در قلبش فنر گذاشتهاند؟
متهم: «خیر. خبر نداشتم. وقتی پدر و مادرم از هم جدا شدند، من سالهای زیادی را پیش پدرم زندگی کردم. بعد از آن تقریبا سه سال هم با مادرم و هوشنگ زندگی کردم. ولی این اواخر از آنها جدا شده و خودم به تنهایی زندگی میکردم. فقط گاهی به آنها سر میزدم. خیلی آنها را نمیدیدم که بخواهم از جزئیات زندگیشان خبر داشته باشم.»
قاضی باز هم خطاب به متهم پرسید: «از چه زمانی ورزش میکنید؟»
متهم: «اتفاقا در دادگاه پیشین هم بحث ورزش بوکس پیش آمد. من بعد از اینکه از زندان آزاد شدم بوکس را بهصورت حرفهای انجام دادم. پیش از این اتفاق فقط بدنسازی کار میکردم. گاهی هم با خود مقتول فوتبال بازی میکردیم. ورزش بوکس را در زندان شروع کردم و بعد از آزادی هم آن را ادامه دادم.»
در ادامه قاضی در رابطه با ارتباط مادر حمید صفت با مقتول پرسید که او پاسخ داد: «آنها ارتباط خوبی با هم داشتند. جر و بحث و درگیری در همه خانوادههاست. ولی بین مادرم و مقتول درگیریهای زیادی وجود نداشت. فقط در حد همین جر و بحثهای ساده و پیش پا افتاده بود. من حتی خودم هم با مقتول ارتباط خوبی داشتم. آن درگیری، ناگهانی پیش آمد و هنوز هم خیلی ناراحتم.»
دفاعیات وکیل
در ادامه این جلسه، وکیل متهم در دفاع از موکلش به سه قاضی جنایی گفت: «بیماری زمینهای مقتول در مرگ او بیتأثیر نبوده است. اگر او بیماری زمینهای نداشت الان زنده بود. برای همین نمیتوان بهقطع گفت که عمل موکل من قتل عمد محسوب میشود. چون او طبق نظریه پزشکی قانونی فقط چند درصد را در مرگ هوشنگ مقصر بوده است. موکل من، مرد هنرمندی است. او سالهاست که درگیر این پرونده شده و بهخاطر فراز و نشیبهایش عمرش در زندان هدر میرود. برای همین تقاضای رسیدگی سریعتر را دارم.»
در پایان نیز هیأت قضائی تنفس اعلام کردند و قرار شد نتیجه دادگاه بعد از استعلام دقیق از پزشکی قانونی و بررسی موشکافانه این نظریهها، اعلام شود.