زخم کاری بر پیکره جنگل

ملیحه محمودخواه| صدای گریه‌هایشان در میان صدای سوختن بلوط‌ها و سنجاب‌ها و خرگوش‌ها و پرنده‌هایی که آتش نای پروازشان را گرفته است، گم شده است؛ آتشی که گاهی فرو می‌نشیند و دوباره از زیر خاکستر زبانه می‌کشد. هنوز هم آتش دست از سر زاگرس بر نداشته است و زخمش را بر پیکر جنگل عمیق‌تر می‌کند.  حالا جنگل در دل کرونا، خشکسالی، بی‌آبی و مشکلات دیگر گم شده است و فریادش به گوش کسی نمی‌رسد و آتش جولان می‌دهد؛ بدون آنکه کسی جلودار آن باشد. دوستداران محیط زیست هم آمده‌اند اما دست‌شان خالی است و با ترکه‌های چوب به زبانه‌های بلندی رفته اد که جانی در بدن بی‌رمق جنگل باقی نگذاشته‌اند. آتش همچنان در ارتفاعات کوه سیاه ارسنجان و لای‌خره زبانه می‌کشد.

آتشی که هر سال زبانه می‌کشد
امسال هم با آغاز فصل گرما آتش رویشگاه‌های زاگرس را در بر گرفت و امسال هم مثل همه سال‌های قبل  همچنان آمادگی و امکانات کافی برای اطفای حریق در این رویشگاه مهم و باارزش کشور که منزلگاه درختان بلوط است، وجود نداشت.
 محمد درویش، فعال محیط زیست، توضیح می‌دهد که جنگل‌های زاگرس یک منطقه استراتژیک در کشور ماست و معیشت حدود ۱.۵ میلیون نفر از مردم که در این محدوده زندگی می‌کنند، وابسته به جنگل‌های زاگرس است. جنگل‌های زاگرس یکی از مهم‌ترین رویشگاه‌های جنگلی کشور هستند و بیش از ۸۰درصد عشایر  و ۵۰درصد دام کشور در این منطقه حضور دارند و ۴۰درصد آب کشور از این منطقه تأمین می‌شود.
 جنگل‌های زاگرس ۱۱ استان کشور را در برگرفته است و از استان آذربایجان غربی آغاز می‌شود و تا ‌فیروزآباد فارس ادامه دارد. این موضوعی است که این فعال محیط زیست به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «جنگل‌های زاگرس ۶ میلیون هکتار وسعت دارد که این میزان جنگل در حدود ۳۰ میلیون ‌هکتار از مساحت کشور پراکنده است.  منطقه زاگرس حدود ۳۰ میلیون هکتار وسعت دارد که در این ۳۰ میلیون هکتار، 6 میلیون هکتار جنگل است و تیپ جنگل‌ها نیز بلوط است؛ گونه مقاوم و خشکی‌پسندی که قدمتی بیش از ۵۵۰۰ سال دارد. جنگل‌هایی که می‌توان مانع خشکسالی شود و جلوی سیل و اثرات تغییر اقلیم و… را از بین ببرد.»



 سهم جنگل‌ها در کشور ما 7درصد است
درویش تأکید می‌کند که تصور کنید در کشوری که تنها ۷درصد از مساحت کل آن را پوشش جنگلی تشکیل داده‌ است و ۹۳درصد مابقی آن خشک و نیمه خشک و پوشش گیاهی آن بسیار کم است، هر یک درخت چه اهمیتی برای ما دارد که اجازه می‌دهیم به همین راحتی از بین برود. در واقع با هر یک درختی که در زاگرس از دست می‌دهیم، کشور را به سمت بیابانی‌شدن سوق می‌دهیم.
 او بر این باور است که شدت و حدت و وسعت آتش‌سوزی‌ها طی سال‌های اخیر در جنگل‌ها و مراتع زاگرس نسبت به گذشته افزایش ‌پیدا کرده و ترمیم آتش‌سوزی‌هایی با این شدت در جنگل‌هایی مانند زاگرس که خود به دلایل مختلف مانند کشاورزی، دامداری بیش از حد ظرفیت، عوامل انسانی دیگر و بیماری‌ها و آفاتی که در سطوح بسیار وسیع طغیان می‌کند، توانایی زادآوری خود را از دست داده است، بسیار دشوار است
 این فعال محیط زیست نگران حیات وحش این جنگل‌ها هم هست؛ سنجاب‌ها و خرگوش‌هایی که گاهی توان فرارکردن از این آتش را ندارند و در دل جنگل محو می‌شوند. درویش تأکید می‌کند: «در جنگل‌ها جمعیت زیادی از حیات وحش مانند سنجاب وجود دارد که به ایجاد اکوسیستم‌های مناسب کمک می‌کند اما حیات وحش نیز بر اثر آتش‌سوزی‌های جنگلی از بین می‌روند و عملا زمانی‌ که این سطح از آشفتگی در اکوسیستم‌های جنگلی ایجاد می‌شود، اکوسیستم توانایی ترمیم خود را از دست می‌دهد و این موضوع باعث می‌شود جنگل‌های کشور رو به زوال بروند.»

دست خالی نمی‌شود کاری کرد
بهمن ایزدی، رئیس هیأت‌مدیره کانون سبز فارس نیز دل‌نگران جنگل است. خودش با دست خالی به دل جنگل زد تا شاید بوته‌ای کمتر بسوزد و درختی برگ‌هایش را از دست ندهد. او دلخور است از تمام کسانی که به قول او کم کاری کرده‌اند.  از همان زمانی که او خبر آتش‌سوزی را داد، برخی مسئولان زمان طلایی را با گفتن اینکه هلی‌کوپتر باید از بوشهر و اصفهان بیاید، از دست دادند و
  او با دلخوری و صدایی بغض‌آلود می‌گوید: «گفتند صبر کنید و آتش صبر حالیش نیست. هکتارها جنگل سوخت؛ بالای 7 هزار هکتار و این یعنی فاجعه. زیرا این تنها بخش سوخته جنگل نیست و به خاطر آتش‌سوزی‌های پی در پی که در این جنگل داشته‌ایم بیش از 40 هکتار جنگل‌مان سوخت و به هوا رفت؛ یعنی همان درختان پانصد ساله‌ای که یک روزگاری به آنها می‌بالیدیم.»

آتش ویرانگر همه استان‌ها را درگیر کرده است
آتش در جنگل‌های زاگرس ادامه دارد؛ کهگیلویه و بویر احمد، کرمانشاه، ایلام و فارس از گزند این آتش در امان نبوده‌اند.
 عبدالحسن صمدنژاد، مدیر کل منابع طبیعی استان فارس، نیز به «شهروند» توضیح می‌دهد که آتش‌سوزی در جنگل‌های زاگرس چند ده هزار هکتار بوده است.  او توضیح می‌دهد که آتش‌سوزی در عرصه منابع طبیعی افزایش داشته است و عوامل مختلفی باعث بروز این آتش‌سوزی‌ها شده است و هر کدام تحلیل جداگانه‌ای هم دارد.

گرمای هوا عاملی برای آتش‌سوزی
صمدنژاد توضیح می‌دهد که اولین عامل این آتش‌سوزی‌ها  گرمای هواست که در کنار عوامل انسانی از مهم‌ترین دلایل آتش‌سوزی است.  او تأکید می‌کند که عوامل طبیعی مانند گرمای هوا و بارش‌هایی با رعد و برق از مهم‌ترین دلایل آتش‌سوزی در جنگل است. از سوی دیگر برخی از مرتع‌داران چوپان‌هایی را استخدام می‌کنند که  کمتر دل‌شان به حال مراتع می‌سوزد و گاهی برای درست‌کردن یک چای یک جنگل را به آتش می‌کشند، گردشگران و گاهی شکارچیان نیز عاملی برای آتش‌زدن جنگل می‌شوند.

کوره‌های زغال‌سوزی کوره جنگل‌سوزی می‌شوند
صمدنژاد به این نکته نیز اشاره کرد که متأسفانه کوره‌های تهیه زغال به صورت غیر قانونی در دل جنگل وجود دارد که گاهی آتش‌سوزی قسمت عظیمی از این جنگل‌ها از دل این کوره‌ها بلند می‌شود. متأسفانه تهیه زغال بلوط شغل بسیاری از مردم که در حاشیه این جنگل‌ها زندگی می‌کنند، شده است.

گردشگران بی‌احتیاط
سهم گردشگران در آتش‌سوزی‌های سهوی این جنگل‌ها غیر قابل اغماض است؛ گاهی یک آتش کوچک که به درستی خاموش نمی‌شود می‌تواند بخش مهمی از جنگل را به آتش بکشد.
 صمدنژاد ادامه می‌دهد که 90 تا 95درصد آتش‌سوزی‌ها عامل انسانی دارد که از این میزان حدود 85درصد آن غیر عمدی است از این رو از استان‌ها خواستیم تا بروشورهای هشداردهنده در خصوص برخورد با افراد خاطی در بین جوامع محلی و گردشگران توزیع کنند که بدانند اگر باعث آتش‌سوزی شوند چه عواقبی برایشان دارد، همچنین قرار شد اطلاعیه هشداردهنده در سطح استان‌ها در جاهایی که سابقه آتش‌سوزی دارند، توزیع شود که می‌تواند تا حد زیادی بازدارنده باشد.

آیا می‌توان جنگل را احیا کرد؟
احیای جنگل‌ها امکان‌پذیر است اما نیاز به زمان زیادی دارد. بسیاری از تخریب‌هایی که در جنگل‌ها ایجاد شده زمان زیادی برای ترمیم نیاز دارد؛ زیرا این مشکلات در کوتاه‌مدت ایجاد نشده که در کوتاه‌مدت نیز از بین برود. نمی‌توان به راحتی گفت احیای جنگل‌های زاگرس چقدر زمان می‌برد؛ زیرا از بین رفتن درختی دویست یا سیصد ساله نیاز به همان میزان زمان برای احیا دارد.

به داد جنگل‌ها برسیم
آن قدر جنگل نداریم که آن را طعمه آتش کنیم، در دهه ۳۰ شمسی مجموع رویشگاه‌های جنگلی ما در هیرکانی ۳.۵ میلیون هکتار اعلام شده بود و آن زمان درمجموع ۱۸ میلیون هکتار جنگل داشتیم، اما امروز جنگل‌های هیرکانی به ۱.۶دهم میلیون هکتار کاهش یافته یعنی بیش از نیمی از این جنگل‌ها را از دست دادیم و درمجموع اکنون فقط ۱۲ میلیون هکتار جنگل داریم، یعنی ۶ میلیون هکتار جنگل را در طول ۶ دهه اخیر از دست دادیم.

نابودی 15 میلیون بلوط در دو دهه
نیمی از جنگل‌های هیرکانی موجود هم جنگل‌های مخروبه هستند و به‌شدت در آستانه فروپاشی قرار دارند، در زاگرس هم ۳۰درصد جنگل‌ها در معرض خشکی کامل قرار گرفتند و ۱۵ میلیون بلوط را در مدت دو دهه اخیر از دست داده‌ایم.
 با این حساب متوسط سرانه جهانی جنگل ۱۷صدم هکتار است در حالی که این سرانه در ایران هشت‌دهم درصد است؛ یعنی سهم ایرانی‌ها از جنگل یک چهارم استاندارد سرانه جهانی است. بنابراین شرایط جنگل‌های ما به گونه‌ای نیست که آن را سالانه طعمه آتش و سرعت نابودی آنها را بیشتر کنیم.

به فکر سبزی جنگل باشیم
اما در هر حال آتش‌سوزی‌ها در زاگرس تکرار می‌شود و جزء جدایی‌ناپذیر اکوسیستم شده، بنابراین امکان حذف کامل آن وجود ندارد؛ تغییرات اقلیمی هست، مسائل فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی هم هست و البته بحث قوانین که بسیار مهم است.  بنابراین مجموع عوامل کنار هم باعث شده که آتش‌سوزی در زاگرس به‌ طور مداوم باشد اما اینکه ما هر سال با آتش‌سوزی‌ها غافلگیر شویم راه‌حل نیست و باید تجربه کسب کنیم، باید یک برنامه جامع برای آتش‌سوزی‌ها با توجه به تحلیل‌ها و داده‌های آماری و دلایل آتش‌سوزی در هر منطقه تدوین شود.