میراث سترگ یک چریک فرهنگی

محمد بهبودی‌نیا - خبر کوتاه بود «محمد سرور رجایی از شاعران و نویسندگان افغانستان بر اثر کرونا درگذشت»؛ ازچند روز قبل این خبر به تیتر اخبار فرهنگی دو کشور ایران و افغانستان تبدیل شده‌است. محمدسرور رجایی، شاعر، نویسنده و روزنامه‌نگار افغانستانی، چند روز قبل، بر اثر بیماری کرونا درگذشت و این اتفاق، شوک بزرگی را به فعالان فرهنگی دو کشور وارد کرد. قلم محمدسرور رجایی در خاطره‌نگاری جهاد افغانستان و دفاع مقدس ایران، آن‌قدر تاثیرگذار بوده‌است که برخی از صاحب‎نظران، به او لقب «شهید آوینی افغانستان» را داده‌بودند. برای آشنایی بیشتر با خصوصیات ادبی و شخصیتی محمدسرور رجایی، به سراغ محمدکاظم کاظمی، شاعر نام‌آشنای افغانستانی رفتیم و با او به گفت‌وگو پرداختیم. به تنهایی یک سازمان فرهنگی بود  محمدکاظم کاظمی درباره مرحوم رجایی می‌گوید: محمدسرور رجایی، به تنهایی مثل یک اداره و سازمان فرهنگی بود. در تمام بزنگاه‌هایی که جامعه مهاجر قرار بود صحبتی داشته‌باشد یا شخصی به نمایندگی از جامعه مهاجر در موضوعی وارد گفت‌و‌گو شود، محمدسرور اولین گزینه بود؛ هرجا نیاز فرهنگی احساس می‌شد، محمدسرور رجایی ورود می‌کرد. به‎نوعی می‌توان او را یک چریک فرهنگی نامید؛ طوری که در همه صحنه‌ها حاضر و هر کاری که بر زمین مانده‌بود و دیگران یا توان انجام آن‌ را نداشتند یا حاضر به انجام آن نبودند، انجام می‌داد. این شاعر مهاجر افغانستانی خاطرنشان کرد: درجامعه فارسی‌زبانان، تعداد زیادی شاعر، روزنامه‌نگار و نویسنده وجود دارد، اما محمدسرور رجایی، معمولاً به حوزه‌هایی ورود می‌کرد که شاعر و نویسنده‌ای به آن نپرداخته بود؛ از آن جمله می‌توان به نگارش خاطرات مهاجرت مجاهدین، رزمندگان دفاع مقدس و جهاد افغانستان اشاره کرد. فعالیت در راستای وحدت و وفاق  2 کشورایران و افغانستان محمدکاظم کاظمی تصریح می‌کند: دو ویژگی در شخصیت محمدسرور رجایی وجود داشت که او را به فردی برجسته تبدیل کرده‌بود؛ اول این‌که در عرصه‌های مختلفی احساس مسئولیت می‌کرد و دوم، روابط تنگاتنگ و صمیمانه‌ای با جامعه ایرانی و فرهنگیان ایران داشت. گاهی اوقات، نویسندگان و شاعران روش انتقاد و اعتراض را برمی‌گزینند، بدون این‌که جنبه وفاق را درنظر داشته‌باشند؛ اما این شاعر، نویسنده،‌ محقق و روزنامه‌نگار، به صورت مداوم درپی ایجاد وفاق میان دو کشور ایران و افغانستان بود و به همین دلیل، در چشم مردم دو سرزمین، چهره مثبتی داشت. محمدسرور رجایی اهل تعامل، وحدت‌گرا و وفاق‌گرا بود. این خصوصیات او، به‌نوعی ریشه در حضورش در عرصه جهاد و مبارزه داشت؛ با وجود این، وی جزو کسانی بود که مانند بسیاری از مبارزان گمنام دفاع مقدس، هیچ‌کس از فعالیت‌های آن‎ها اطلاع چندانی پیدا نمی‌کرد. کاظمی می‌افزاید: محمدسرور رجایی، سال‌ها در افغانستان درگیر مبارزات بود و فردی را که درگیر مبارزاتی در سطح اوست، می‌توان فردی دانست که به نوعی از جان خود گذشته‌است و طبیعتاً این نوع فعالیت، روح او را آزادتر می‌کرد و  در همه عرصه‌ها با این نگاه وارد می‌شد. زنده کردن مفهوم «خون شریکی»  محمدکاظم کاظمی در ادامه تأکید می‌کند: این متفکر عرصه فرهنگی، مفهوم «خون شریکی» را بزرگ‎ترین مفهوم مطرح‎شده بین دو کشور ایران و افغانستان می‌دانست که در این مفهوم، به حضور رزمندگان ایران در جهاد افغانستان و حضور رزمندگان افغانستانی در دفاع مقدس اشاره داشت و این موضوع را از دهه 1380 دنبال می‌کرد. در این زمینه، به صورت موثری قلم می‌زد. در کتابی با عنوان «از دشت لیلی تا جزیره مجنون»، به این موضوع پرداخت که با اقبال گسترده‌ای در دو کشور رو‌به‌رو شد و موج فرهنگی موثری را به‎راه انداخت. زندگی دشوار و به دور از حمایت  این شاعر افغانستانی می‌افزاید: محمدسرور رجایی، در عین حال که تمامی این خدمات را انجام داد و به صورت چریکی وارد عرصه فرهنگی شد، عملاً حمایت مادی ویژه‌ای که فراتر از حداقل‌ها باشد، از طرف دستگاه‌ها و مسئولان ایران و افغانستان دریافت نکرد و زندگی او،  همواره توأم با مشکلات بود. رجایی زندگی ساده و دشواری را پشت سرگذاشت و این موضوع قابل توجه است که تعداد زیادی از افرادی که در زمینه مناسبات فرهنگی دو کشور اقدام می‌کنند، با تنگناهای مالی روبه‌رو هستند. با وجود این، محمد سرور بی‌تفاوت به این موضوعات، با جدیت کارش را پیش برد و هیچ‌گاه کارش را لنگ این امور نگذاشت.