روزنامه کيهان
1400/05/11
اخبار ویژه
ترخیص 7 میلیون تن کالا معضل ناهماهنگی سازمانهای دولتیمعاون فنی و امور گمرکی سازمان گمرک میگوید؛ 7 میلیون تن کالای اساسی در گمرکات و بنادر رسوب کرده اما برخی مراکز دولتی این را طبیعی و عادی میدانند، در حالی که به تأمین معیشت مردم مربوط میشود.
مهرداد جمال ارونقی درباره علت حساسیت نسبت به رسوب کالاها، به روزنامه همشهری گفته است: این حساسیت بیشتر از سوی گمرک و نه سایر سازمانها ایجاد شده است چرا که سایر دستگاهها ماندگاری کالا در بنادر و گمرکات را امری طبیعی میدانند اما بهنظر ما، گمرک محل گذر و نه رسوب و ماندگاری کالاست. وقتی صدور مجوز عرضه یک کالا با نرخ مصوب در سامانه بازارگاه حدود 45روز طول میکشد، گمرک قادر نیست تا از ظرفیت خود برای حمل یکسره کالا از روی کشتی به کامیون استفاده کرده و کالا را بلافاصله روانه بازار کند، مدت زمان ماندگاری کالاهای وارداتی توسط شرکتهای دولتی و بخشخصوصی در بنادر کشور به بیش از 4ماه میرسد یا بیش از 8هزار تن کالا در بنادر شمال کشور بیش از 8ماه مانده و رسوب میکند، باید نسبت به ماندگاری کالا در بنادر و گمرکات کشور حساس بود تا این رویه اصلاح شده و مشکلات موجود در این زمینه از میان برداشته شود. وی افزود: این حساسیت درخصوص کالایی که ارز دولتی را دریافت میکند و با کمبود آن در داخل کشور مواجه هستیم، بیشتر است. اگر کمبودی برای کالاهای اساسی در بازار داخلی نداشتیم میتوانستیم این ماندگاری را طبیعی قلمداد کنیم اما اکنون حدود 7میلیون تن کالای اساسی در گمرکات و بنادر کشور دپو شده اما بهدلیل کمبود برخی از این اقلام مانند نهادههای دامی شاهد کشتار دامهای مولد، معدوم کردن جوجههای یکروزه و کمبود و گرانی گوشت و مرغ هستیم. طبیعی است که در چنین شرایطی حساسیت نسبت به ماندگاری کالاهای اساسی در گمرکات و بنادر کشور بیشتر میشود. باید این رویه در داخل کشور اصلاح شود تا کالاهای اساسی وارداتی در حداقل زمان ممکن بهدست مصرفکننده نهایی برسد.
وی در پاسخ این سؤال که « با وجود اقدامات انجام شده مانند راهاندازی پنجره واحد تجاری و مصوبات دولت برای تسهیل ترخیص کالا از بنادر و گمرکات بهنظر میرسد تعدد و موازیکاری دستگاههای دولتی از دلایل طولانی شدن روند ترخیص کالاست. چقدر با این رویکرد موافق هستید؟»، گفت: کاملا این موضوع را میپذیرم چرا که متأسفانه همه سازمانهایی که بهنحوی با تجارت خارجی مرتبط هستند بهصورت جزیرهای عمل میکند. این در حالی است که هدف همه این دستگاهها مشترک است اما عملکرد آنها بهگونهای است که نهتنها به این هدف نزدیک نمیشویم، بلکه دورتر نیز میشویم. زمانی که کالایی وارد گمرک شده و به فرض گمرک اعلام میکند که باید کنترلهایی صورت گیرد، بانک مرکزی نیز میگوید تا کد رهگیری بانک نباشد اجازه ترخیص کالا را ندهید یا وزارت جهاد اعلام میکند باید مدت زمان 45روزه برای عرضه کالا در سامانه بازارگاه طی شود، همه اینها موجب ایستاییهایی در ترخیص کالا میشود. گرچه ممکن است موجودی 2تا 5/2 میلیون تنی کالا در بنادر امامخمینی امری طبیعی باشد اما اینکه ظرفیت حمل بار در بندر امامخمینی 3میلیون تن باشد و اکنون 5/3 میلیون تن کالا در این بندر آن هم در محوطههای روباز تخلیه شده باشد، این موضوع حساسیتزاست و ممکن است در این دمای بالای هوا کالاهای وارداتی آسیب ببینند. در زمینه الکترونیکی کردن ترخیص کالا نیز متأسفانه هنوز یک سامانه متمرکز وجود ندارد که گمرک یا هر سازمان دیگری بتواند در آن صفر تا صد فرایند واردات و ترخیص یک کالا را رصد کند. ظریف: کارشکنی در برجام را اوباما آغاز کرد، بایدن ادامه داد
کتاب منتشر شده توسط ظریف و جمعآوری اسناد و نامههای اعتراضی وی درخصوص نقض برجام و بیاعتمادی به آمریکا میتواند به عنوان سندی دیگر از شکست رویکرد اعتماد به آمریکا و سه کشور اروپایی در تاریخ ماندگار شود.
به گزارش رجانیوز، نامه چند روز قبل محمدجواد ظریف به دبیرکل سازمان ملل، حرفهای مهمی برای گفتن دارد. حرفهایی که اگر منتقدان دولت میزدند متهم به بلد نبودن زبان دنیا میشدند. ظریف در این نامه نشان داده که بدعهدی و عدم اجرای برجام نه با قدرت گرفتن دونالد ترامپ شروع شد و نه با رفتن وی از کاخ ریاست جمهوری پایان یافت. او در کتابی که نام «شش سال بدعهدی غرب در اجرای برجام» را برای آن گذاشته، آمریکا و سه کشور اروپایی را از ابتدای امضای برجام تاکنون (یعنی از زمان اوباما) به عنوان ناقضان اصلی توافق معرفی میکند؛ او جرم ترامپ را خصمانهتر شدن این دشمنی میداند و معتقد است جو بایدن هم سیاستهای ترامپ علیه ایران را ادامه داده و آن را به عنوان اهرم فشار نگه داشته است. کتاب ظریف، رد برخی ادعاهای روحانی در منحصر کردن مشکل برجام به ترامپ است.
ظریف در این کتاب، به نامههای متعدد و اعتراضی خود در خطاب به مسئول هماهنگی کمیسیون برجام در خصوص نقض برجام اشاره کرده، نامههایی که از زمان دولت اوباما شروع شد: « نامه ها کاملا گویا و تاریخچهای از مسائل اجرای برجام که بسیار پیش از ورود ترامپ به کاخ سفید در
بهمن ماه ۱۳۹۵ آغاز شده بود، میباشد.»
اما این نامهها هیچگاه پاسخ داده نشد: «هیچ گاه هیچ یک از نامه های من به هماهنگ کننده برجام - که همگی به همه اعضای برجام نیز تحویل شد - از سوی هیچ یک از اعضای برجام رد نشد. این ممکن است نتیجه عوامل متعددی باشد. نخست آنکه آنها هیچ حرف منطقی و حقوقی در پاسخ در آن زمان نداشتند - چرا که نامهها صرفا بازگو کننده واقعیات بدیهی در زمان نگارش بودند. اما بی پاسخ ماندن نامههای من ممکن است دلیل نگرانکنندهتری نیز داشته باشد و آن این که آمریکا و سه کشور اروپایی هیچگاه ضرورتی برای ورود به گفتگوی حقوقی و مبتنی بر واقعیات نمیدیدند و باور داشتند که تنها با تکیه بر توان سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی میتوانند در شرایط حساس اوضاع را به نفع خود بچرخانند.»
ظریف همچنین به منش تحقیرآمیز قدرتهای غربی در مقابل ایران نیز اشاره میکند و عدم پاسخگویی آنها به ایران را به این دلیل میداند که غربیها تعامل برابر با ایران را کسر شأن خود میدانند: «نتیجهگیری نگرانکننده دیگری که در طول تجربه طولانی ام در دیپلماسی بدست آورده ام این است که قدرت های غربی ورود به تعامل برابر را کسر شأن خود می دانند - مگر آن که آن را همچون دوران مذاکرات برجام از سال ۱۳۹۲ تا سال ۱۳۹۴ غیرقابل اجتناب بیابند. آنها عادت کردهاند که با مای غیرغربی همواره به عنوان موضوع، مشتری و تأمینکننده منابع و نه هیچگاه به عنوان شریک رفتار کنند.»
نامه وزیر امور خارجه به دبیرکل سازمان ملل به مناسبت ششمین سالگرد برجام آمده و به دلیل اصلی شکست برجام میپردازد: «این توافق به سبب سوءنیت و عدم صداقت از سوی ایالات متحده و بی میلی و
بیکفایتی از سوی اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی نتوانست برای ایران مزایای لغو تحریمها را فراهم کند... ایالات متحده و سه کشور اروپایی در مورد زیاده خواهیهای خود شفاف بوده و بارها سوء نیت خود را برای وادار کردن ایران به مذاکره مجدد درباره آن مفاد از طریق فشار اقتصادی و باج خواهی اعلام کرده اند. چنین مقاصدی - که به خودی خود نقض فاحش بندهای ۲۸ و ۲۹ برجام است – به صورت خصوصی - و حتی عمومی - پس از «روز اجرایی شدن برجام» بیان شده اند، و توسط رئیسجمهور پیشین آمریکا ترامپ - و متأسفانه سه کشور اروپایی از سال ۲۰۱۷ تکرار شدهاند. دولت بایدن - دوباره با کمک و هم دستی- سه کشور اروپایی از زمان آغاز به کار خود در ژانویه ۲۰۲۱، تروریسم اقتصادی ترامپ علیه ایرانیان را به عنوان «اهرم فشار» خیالی برای دستیابی به همان اهداف ادامه
داده است.»
نقض اساسی و مداوم برجام که تریبونهای دولتی مدام آن را به دلیل قدرت گرفتن ترامپ معرفی میکنند در نامه ظریف به نوع دیگری نمایش داده شده است. در این نامه آمده است: «بیاعتنایی آشکار ایالات متحده به تعهدات خود در مورد برجام با اجرای حداقلی و بی رمق برجام در دولت اوباما آغاز شد، و با خصومت آشکار و کارزار نابودی برجام در اولین سال دولت ترامپ ادامه یافت.... و دولت بایدن با تداوم جنایت علیه بشریت ترامپ تلاش کرد از آنها به عنوان«اهرم فشار» برای اهداف غیرقانونی خود خارج از دامنه برجام و قطعنامه 2231
استفاده کند.» گرامیمقدم: حجاریان و دوستانش کاری جز ناامید ساختن مردم نکردند
سخنگوی حزب اعتماد ملی در واکنش به سخنان سعید حجاریان گفت: حجاریان و دوستانش کاری جز ناامید ساختن مردم نکردند.
اخیرا سعید حجاریان گفته بود که برخی اصلاحطلبانِ صندلیطلب به جریان اصلاحات آسیب زدند. او پیشتر هم گفته بود که اصلاحات صندوق محور مرده و باید با کالبدشکافی پیکر آن مشخص شود که تقصیر هریک چقدر بوده است.
اسماعیل گرامیمقدم، سخنگوی حزب اعتدال ملی و فعال اصلاحطلب درباره این سخنان به «نامه نیوز» گفت: «نظر آقای حجاریان مانند نظرهای دیگر او و همفکرانش این است که برخی اصلاحطلبان به دلیل قدرتمحور بودن و تمایل به حضور اصلاحطلبان در سِمتهای رسمی، اصلاحات را تضعیف کردند. آقای حجاریان و کسانی مانند او که تمایل به شرکت در انتخابات نداشتند و به نوعی مردم را به سمت تحریم انتخابات بردند، وقت اصلاحطلبان را با این گزاره که نباید نامزدی داشته باشیم، تلف کردند و عملاً، اصلاحطلبان نتوانستند به ساماندهی نامزد یا نامزدهای خود بپردازند.
او اظهار کرد: «ضمن احترامی که برای آقای حجاریان قائلم، اما باور دارم که به هیچوجه اصلاحات صندوقمحور نمرده است و حتما در آینده اصلاحطلبان با نشاط و پویایی انتخابات را راهی برای اصلاح میدانند».
گرامی مقدم درباره این حرف حجاریان که برخی اصلاحطلبان، صندلیطلب هستند هم گفت: «آقای حجاریان و آنهایی که میگویند یک عده از اصلاحطلبان صندلیطلب بودند، خودشان جز ناامیدی مردم چه کردند؟ آقای حجاریان و دوستانشان از مدتها پیش مردم را از شرکت در انتخابات مأیوس کردند و گفتند که شرکتکردن فایدهای ندارد. بعد از 8 سال نفهمیدیم با خودش چند چند است؟!
مرور فرافکنیهای برخی دولتمردان حاکی از بهانهجویی 8 ساله آنها با ادبیات مختلف و عدم پذیرش مسئولیت خود در اداره نادرست دولت دارد.
در این زمینه روزنامه فرهیختگان ضمن مرور برخی از این ادبیات بهانهجویانه نوشت: به نظر میرسد در حسن روحانی، یک دگردیسی شکل گرفته باشد. او درحالی در 3 سال گذشته همه ناکامیهایش را به تحریمها پیوند زده که 8 سال پیش معتقد بود «همه ضعفها و ناکارآمدیها را نمیتوان پای تحریم نوشت.» او در آن سالها حتی کاهش ارزش پول ملی را نیز ناشی از «سوءمدیریت دولت» وقت میدانست اما اکنون و در آخرین روزهای عمر دولتش، هم حاضر نیست از سوءمدیریت دولت در شکلگیری وضعیت فعلی و همچنان از تحریمها سخن بگوید. اگرچه دقایقی پس از اینکه دونالد ترامپ در اردیبهشتماه سال 97 از برجام خارج شد، حسن روحانی از «خارج شدن یک موجود مزاحم از برجام» ابراز خوشحالی کرد اما کمی بعد و بهویژه پس از سال 98، او موی هر بحرانی را به ترامپ و خروجش از برجام گره میزد و به مردم برای «لعنت» فرستادن، آدرس کاخ سفید را میداد.
حالا که چند ماهی است که ترامپ از کاخ سفید خارج شده، او انگشت اتهام را به سوی مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام نشانه رفته است. اگرچه کسی نمیتواند اثر تحریمها بر اقتصاد ایران را کتمان کند اما حسن روحانی 8 سال قبل و پیش از اینکه قدرت را در ایران به دست گیرد، تحریمها را آنقدر که امروز از آن میگوید، مهم نمیدانست و از سوءمدیریت دولت گلایه میکرد. او سال 92 صراحتا عنوان کرده بود: «اگرچه تورم و تحریم با هم در ارتباطند اما اگر تحریم هم نمیبود ما تورم را داشتیم. الان دولت نقدینگی را به ۷ برابر افزایش داده است. وقتی نقدینگی زیاد باشد، گرانی هم خواهد بود. این کاهش ارزش پول ملی هم به معنای تورم جدید است.» روحانی علت نزول رشد اقتصادی کشور در دولت دهم را ناشی از مدیریت داخلی میدانست. او سال 92 از رفع تحریمها و درآمدهای سرشاری گفت تا مردم دیگر به یارانه نیاز نداشته باشند اما اکنون با 800 تحریم اضافه، درحال جمع کردن وسایلش از پاستور است.
فرهیختگان در ادامه برخی ادبیات بهانهجویانه روحانی، جهانگیری، ربیعی و... دیگران را ظرف 8 سال گذشته مرور کرده است.
- دولت در شرایطی کار خود را آغاز کرده که با خزانه خالی و انبوهی از بدهکاری مواجه بوده است.
- در هشت سال دولت قبل بلایی بر سر کشور آوردند که آثار آن حتی در ابعادی از خسارت جنگ بدتر و عمیقتر بود.
- آمار تورم، رکود و درآمد سرانه مردم در سال 91 آنقدر بد بوده که هرچه تلاش میکنیم نمیتوانیم خرابکاری آقایان را جبران کنیم.
- مردم برای کمبود و مشکلات در کشور اگر میخواهند لعن و نفرین کنند، آدرس این لعن و نفرین، کاخ سفید در واشنگتن است و کسی آدرس اشتباه به آنها ندهد.
- وزیر بازرگانی که نداریم و اگر بین دولت و مجلس در این زمینه همکاری میشد، امروز شب عید دیگری داشتیم.
- یک وزیر میخواهیم که به فکر خرید، توزیع و مصرف مردم باشد؛ چرا که حوزه توزیع بیصاحب است و این مشکل اساسی ماست.
- دیدید مجلس چه بر سر بودجه آورد و آن را رد کرد، گرانیهای ناشی از مصوبات مجلس بسیار است و ماندهایم چگونه این مصوبات را اجرا کنیم. مجلس اجازه کاهش نرخ ارز را نمیدهد!
- متأسفانه عدهای از هموطنان صرفاً در مقطع اوجگیری بورس وارد بورس شدند و امروز مسئله ما حمایت از این افراد است.
- اوایل آذرماه به اصل 60 قانون اساسی ضربه وارد شد. اگر 11 آذر نبود و اصل 60 رعایت میشد اسفندماه تحریمها برداشته میشد و مردم امروز فروردین، اردیبهشت و خرداد دیگری را میدیدند.
- در روزهای گذشته ما دوباره شاهد افزایش قیمت ارز و تورم در کشور بودهایم که یکی از دلایل آن عملکرد مجلس یازدهم در زمینه سیاست خارجی است.
سایر اخبار این روزنامه
دولت اعتماد و امید به آمریکا به آخر خط رسید
«همه یا هیچ» یعنی در جا زدن! (یادداشت روز)
اخبار ویژه
گزارش خواندنی شبکه المسیره درباره عملیات شگفتانگیز البیضاء
مناطق آزاد به سکوی قاچاق تبدیل شده است
اسامینفرات برتر آزمون سراسری 1400 دانشگاهها اعلام شد
هشدار نسبت به اوجگیری بیشتر کرونا با ادامه کمتوجهی به دستورالعملها
مراسم تنفیذ سیزدهمین دوره ریاستجمهوری فردا برگزار میشود
امروز هیچ عُذری برای ما نیست
نامه وزیر بهداشت به رهبر انقلاب درباره خیز جدید کرونا و ضرورت تعطیلی2 هفتهای
روزنامه اصلاحطلب: عامل بحران ارزی ضعف مفرط دولت بود
دستگیری عامل شهادت سرباز وظیفه ناجا درکمتر از 10 ساعت
قهرمان طلایی ایران در المپیک با لباس مقدس پرستاری وارد میهن شد
دولت اعتماد و امید به آمریکا به آخر خط رسید
دولت اعتماد و امید به آمریکا به آخر خط رسید