اخبار ویژه

  شکر کنید که روحانی تورم را 400 درصد نکرد(!)
سایت حامی دولت معتقد است علت اصلی ناکامی روحانی، چیدن همه تخم‌مرغ‌هایش در سبد برجام بود.
عصر ایران در پایان 8 سال دولت روحانی با بیان اینکه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد برجام چیده بود، نوشت: اصرار روحانی بر تعبیر «جنگ اقتصادی» از سال 97 و با رویارویی ترامپ، برای آن بود که مانند سال‌های جنگ، دولت میدان‌دار شود ولی تنها اختیاری که توانست بگیرد تشکیل شورای عالی هماهنگی اقتصادی و فراتر از مجلس بود در حالی که مجلس دهم به نسبت هم‌سو بود و اگر چه فراکسیون اکثریت نداشت اما جناح لاریجانی و فراکسیون امید با دولت همراهی می‌کردند منتها روحانی نمی‌خواست زیر بار اصلاح‌طلبان برود و به خاطر روحیاتی که دارد حاضر نشد از علی لاریجانی هم بخواهد حداقل یک سال ریاست مجلس را به محمدرضا عارف بسپارد تا مردم تغییر را حس کنند.
عصر ایران در ادامه البته مدعی شد همین که در دوره روحانی قحطی نشد، جای شکر دارد و تورم 40 درصدی را نباید با تورم 15 درصد، بلکه احتمال تورم 400 درصد مقایسه کرد(!) نویسنده همچنین می‌افزاید: روحانی می‌توانست آرمان اصلاح‌طلبی را به مدیران اداری نسپارد. بوروکرات‌هایی که بعضا برای دولت بعد جا رزرو می‌کنند. وزیرانی که آدم‌های خوبی بودند و هستند اما برای معاونت اداری مناسب‌ترند تا سیاست‌گذاری. اشتباهاتی مانند اعلام نرخ دستوری 4200 تومانی برای دلار، آن هم در بحران اقتصادی که عاقبتش معلوم نبود یکی از بدترین اشتباهات روحانی و تیم اقتصادیش بود و نحوه اجراسازی افزایش قیمت بنزین را می‌توان تیر خلاصی دانست که دولت روحانی به خودش شلیک کرد. اگرچه تصمیم افزایش نرخ بنزین در آن شرایط خاص کشور تصمیم سران سه قوه نسبت به بحران موجود بود اما لحن و نحوه برخورد دولت با شورش‌های پس از آن به هیچ وجه در شأن دولتی برآمده از آرای 24 میلیونی نبود. لاف‌های بانمک نایب‌رئيس شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان


نایب‌رئيس شورای «(منحله) سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان» می‌گوید: «اگر رئيسی به آنچه می‌گوید عمل کند، همان نگاه اصلاح‌طلبان است». موسوی لاری همچنین مدعی شد «اینکه رئيسی یک مرتبه درباره دیدار با بایدن بگوید خیر، ناپختگی سیاسی است».
موسوی لاری پس از درماندگی سیاسی طیف متبوعش از نایب‌رئيسی «شعسا» (شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان) استعفا کرد. او با وجود کارنامه فاجعه‌بار مدعیان اصلاحات و اعتدال،‌ به خبرآنلاین گفت: اگر آقای رئيسی به آنچه می‌گوید عمل کند، همان نگاه اصلاح‌طلبانه است. وقتی که آقای رئیسی به قوه قضائیه آمد ما یک نشست‌های دوره‌ای داشتیم و وزرا و معاونین حقوقی دولت‌های گذشته در دفتر آقای آوایی وزیر دادگستری جمع می‌شدیم و جلسه تشکیل می‌شد، آقای پورمحمدی مشاور خودخوانده آقای رئیسی بود و ما ابتدا فکر می‌کردیم آقای رئیسی ایشان را انتخاب کرده اما بعدها مشخص شد خود ایشان می‌خواستند با آقای رئیسی همکاری کنند، در یک جلسه‌ای ایشان گفتند اگر دوستان پیشنهادهایی دارند مطرح کنند، من گفتم یک جمله از قول من به آقای رئیسی بگویید: اولین قدم این است که توضیح دهید حرفهایی که مطرح می‌کنید تبلیغی است یا جدی است؟ آیا شما با فساد مبارزه می‌کنید یا با مفسد؟ چون اگر با فساد مبارزه کنید با هرکسی در هر شرایطی باید برخورد کنید اما اگر با مفسدین می‌خواهید برخورد کنید چون یک مفسد، خوب است و یکی بد و یکی هیئتی و فلان می‌شود، دیگر نمی‌توانید با آنها یکسان برخورد کنید. الان هم نظر من همین است که آقای رئیسی در عمل باید جواب دهند، اگر آقای رئیسی در عمل وارد این بحث شود من فکر می‌کنم که همان نگاه اصلاح‌طلبانه است.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون در ادامه می‌گوید: اگر آقای رئیسی واقعا به دنبال حل مسائل باشد (یک زمانی به شوخی می‌گفتند آقای موسوی اردبیلی می‌گوید ما همه مشکلات را حل کرده‌ایم و فقط دو مشکل داریم یکی مشکلات داخلی و دوم مشکلات خارجی! زمانی که به ایشان گفتم ایشان خندیدند و گفتند اینها را ساخته‌اند)، اگر آقای رئیسی با مشکلات داخلی واقع بینانه برخورد نکند و اگر مساله دیپلماسی و روابط خارجی را مشابه همان جوابی که درباره دیدار آقای بایدن داد، بخواهد بدهد (گفت خیر) بحث دیگری است یعنی وقتی به کسی در جایگاه ریاست جمهوری می‌گویند آیا با آقای بایدن ملاقات می‌کنید؟ بگوید خیر، اینگونه نباید پاسخ دهد، باید بگوید ما تازه آمده‌ایم و سابقه کشور ما این است و برای حل مشکلاتمان، آن هم به شرط اینکه حقوق ما رعایت شود، جایگاه و شأن و سابقه و پیشینه ما حفظ شود یا اصلا به این سؤال جواب ندهد. اینکه یک مرتبه بگویید خیر! به نظر من ناپختگی سیاسی است.
موسوی لاری در بخش دیگری از این گفت‌و‌گو درباره رایزنی با حاکمیت اظهار داشت: ‎متاسفانه راه گفت‌وگو کردن را بسته‌اند. دسترسی برای رساندن پیام‌ها به بزرگان نظام تقریبا محدود و حتی شاید مسدود شده است. این یک موضوع بسیار خطرناکی است؛ به همین دلیل می‌گویم اگر آقای رئیسی با تقاضایی که از اصلاح‌طلبان کرده که پیشنهادهایتان را به ما دهید، اگر ایشان در این تقاضا جدی باشد باید این را به فال نیک گرفت منتهی به شرطی که ایشان جدی باشد و به آن عمل کند نه اینکه به عنوان یک شو تبلیغاتی از آن استفاده کند.
درباره اظهارات موسوی لاری گفتنی است؛ اولا مصادره به مطلوب هر کار خوب هر مدیر ارشد (از جمله آقای رئيسی) به اصلاح‌طلبی اصلاح‌طلبان، بیشتر به طنز و شوخی شبیه است. چه اینکه اگر مدعیان اصلاح‌طلبی بر ادعای خودشان باور داشتند، به اسم اصلاح، افساد نمی‌کردند و موجب عقبگرد کشور در ابعاد مختلف در دو دولت مدعی اعتدال و اصلاحات نمی‌شدند. به عنوان مثال هرچه آقای رئیسی به واسطه جدیت در مبارزه با فساد دانه‌درشت‌ها و حمایت از تولید و کارگزاران و طبقات ضعیف توانست رضایت عمومی از دستگاه قضایی را به بالای 70 درصد برساند، مدعیان اعتدال و اصلاحات پایه‌گذار بسیاری از مفاسد اقتصادی، تعطیلی واحدهای تولیدی و بیکاری کارگران و ضربه به معیشت طبقات پایین بودند. فساد برادران رئيس‌جمهور و معاون اول وی، صندوق ذخیره فرهنگیان، واگذاری رانتی 18 میلیارد دلاری از ذخایر ارزی، واگذاری نامشروع و توأم با زدوبند برخی واحدهای تولیدی بزرگ دولتی و... در همین دوره دولت‌داری مدعیان اصلاحات و اعتدال اتفاق افتاد. جالب اینکه آقای رئيسی با فساد در هر سه قوه و فارغ از گرایش سیاسی افراد (از طبری و برخی قضات، تا برخی اعضای دولت و نزدیکان آنها، و برخی نمایندگان مجلس و شهرداری و...) برخورد کرد؛ حال آنکه جزو اسناد شرمندگی دولت اصلاحات، برگزاری جلسه 4 ساعته دولت برای حمایت از شهردار تهران (کرباسچی) حین محاکمه از سوی دستگاه قضایی وقت بود.
ثانیا فارغ از شوخی آقای موسوی لاری با مرحوم موسوی اردبیلی، مدعیان اصلاحات و اعتدال هم در دولت ائتلافی فعلی همواره - حتی تا این اواخر - ادعا داشتند که عمده مشکلات خارجی و مسائل داخلی به‌ویژه اقتصادی را حل کرده‌اند! و چه تمجیدهای بلندبالایی که نثار خود در ماجرای اعتماد به آمریکا (برجام) و مدیریت اقتصادی و کرونایی خود نکرده‌اند! موسوی لاری در حالی جواب «خیر» آقای رئيسی به سوال درباره احتمال دیدار با بایدن را ناپختگی می‌خواند که بایدن چند ماه قبل درباره سوالی درباره احتمال لغو تحریم‌ها، با قاطعیت گفت: «نه»! ضمن اینکه خروجی پختگی زیاد مدعیان اصلاحات و اعتدال در سیاست خارجی، اعتماد به وعده‌های مقامات آمریکایی، مودب خواندن اوباما و تضمین خواندن امضای کری، کلاه بزرگی به اسم برجام بود که خسارت‌های هنگفت آن همچنان در دو حوزه عقبگرد برنامه هسته‌ای و تعطیلی بخش اعظم اقتصاد کشور خودنمایی می‌کند. ثالثا برخی سران طیف اصلاح‌طلب در ماجرای فتنه سال 88، با مردم دروغ گفته، خدعه کرده و هماهنگ با نقشه دشمن، آشوب نیابتی به راه انداختند. پایه آن فتنه‌انگیزی هم دروغی بودکه بعدها خاتمی چندین در پستو به دروغ بودن آن (تقلب) اعتراف کرد.در چنین شرایطی،‌ حداقل نشانه صداقت مدعیان اصلاح‌طلبی، اعتراف عملی به دروغ آن ادعا، عذرخواهی و طلب عفو از مردم و نظام و همچنین عذرخواهی درباره خسارت‌هایی است که در این 8 سال اخیر مدیریت دولت به کشور زدند. پر کشیدن قیمت توسط مافیا و تماشاگری قرارگاه مرغ!
روزنامه آرمان، از روزنامه‌‌های حامی دولت روحانی با اشاره به آشفته بازار مرغ و «پر کشیدن قیمت مرغ» خطاب به مدیران دولتی نوشت: اگر جلوی مافیای صفت را نمی‌توانید بگیرید، حداقل نرخ‌های دستوری را اصلاح کنید.
این روزنامه در گزارش خود خاطرنشان کرد: بررسی‌ها از بازار مرغ نشان مـی‌دهد قیمـت ایـن محـصـول هــم اکنــون در بــرخی از شهرهـا بـا رشـد قــابل ملاحظـه‌ای همـراه شده و از مرز هر کیلو ۴۵ هزار تومان نیز گذشته اسـت. در واقـع بحران قیمت مرغ در حـالی مجددا آن هـم در روزهـای پایانی کار دولت بازگشته که در چـند ماه قبل و پس از آنکه دولت با اقدامات تنظیم بازاری توانست التهابات بازار را کنترل کند.
در واقع اگرچه مسئولان دولتی برای جلوگیری از تکرار التهابات نسبت به اتخاذ تصمیمات پیش‌گیرانه اقدام کرده‌اند و با اتکا بر همین تصمیمات هشدارها را جدی نگرفته و از نبود هرگونه التهاب در بازار خبر داده‌اند اما تجربه نشان داده آدرس‌های مسئولان از زمانی غلط می‌شود که تامین نهادهای تولید در انحصار چند نفر خاص قرار می‌گیرد که با بهره‌گیری از سیاست‌های عرضه قطره چکانی و التهاب‌سازی مصنوعی هدف خود را کسب سود از رزق مردم قرار می‌دهند. موضوعی که هم اکنون با تکرار مشکلات گذشته در صنعت طیور که بر حسب اتفاق هر کدام از نهادها همچون جوجه یک روزه و خوراک در اختیار مافیای خاص خود است شاهد افزایش حدود ۱۰۰ درصدی در قیمت مرغ هستیم.
گزارش روزنامه آرمان درباره نابسامانی بازار مرغ در حالی است که دولت چند ماه قبل، قرارگاه مرغ هم تشکیل داد.