روزنامه آفتاب یزد
1400/05/12
مثلث پاستور، بهشت، بهارستان و یک انتخاب سخت
اگرچه تجمیع انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا در عمل فرصت سیاست زده نشدن را از شوراها گرفته اما این قاعده به شورای شهر تهران ارتباط چندانی پیدا نمیکند. فارغ از این مسئله؛ با مداقه بر لیست بلندبالای شهرداران تهران از ۵۷ تا ۱۴۰۰، این واقعیت که شهرداری موفق بوده که مورد حمایت تام و تمام دولت مستقر باشد غیر قابل انکار است. با این توضیح که؛ در ۴۲ سال اخیر و از ابتدای انقلاب تاکنون، ۱۴ شهردار و هفت سرپرست (رضا زوارهای، حسین بنکدار، محمد حقانی، محمدحسین مقیمی، علی سعیدلو، مصطفی سلیمی و سمیعالله حسینیمکارم) مسئولیت شهر تهران را بر عهده داشتهاند که هرکدام خاستگاه خاص سیاسی و اجتماعی خود را داشتهاند، این روزها، نگاه به تصمیم نهایی شورای ششم تهران حاوی این روایت است که سیاست در انتخاب شهردارِ تهران حرف اول را میزند؛ حرفی نیست فقط امیدواریم شهرداری انتخاب شود که مورد حمایت دولت باشد زیرا، چنانچه شورای شهر، مجلس را در انتخاب شهردار بیشتر دخالت دهد چه بسا بهشت تا پایان مجلس و حتی انتهای دولتِ سیزدهم،سنگ زیرین آسیای کشمکشهای پاستور و بهارستان شود
آفتاب یزد - رضا بردستانی: شورای ششم تهران با ترکیبی سیاسی و اصولگرا در پی مواجه شدن با ۴۱ نام برای نشستن بر صندلی پیروز حناچی، اینک به راند دهم رسیده و هر لحظه ممکن است یک نام به عنوان پانزدهمین شهردار روی خروجی خبرگزاریها و رسانهها قرار داده شود که یا قدرت چانه زنی مجلسیها را به رخ خواهد کشید یا وزن سیاسی گروههای داخل شورای ششم را.
> چرا شهردار تهران نباید سیاسی باشد؟
در سیاههی شرایط عمومی و اختصاصی شهردار پایتخت - نه منعی برای سیاسی بودن ذکر شده و نه تاکیدی بر حتماً سیاسی بودن اما، در زمانهای که سیاست، سطر نخستِ تمامی تصمیمات، انتخابها و جهت گیریهای این کشور - حتی تصمیمات علمی و تخصصی - است پس لابد سیاسی بودنِ شهردار نمیتواند عیب محسوب شود گو این که، در بین ۱۴ شهردارِ پایتخت که از ۵۷ تا به امروز عهده دار مدیریت این شهر بوده اند، کمتر شهرداری سراغ داریم که سیاسی نبوده یا سبقهی سیاسی بودن نداشته باشد.
حضور ۹ و ۱۲ سالهی کرباسچی و قالیباف در کنار حضور ۲ سالهی محمود احمدینژاد به خودی خود این حقیقت را به اثبات میرساند که جدای از تخصص و تواناییهای مدیریتی، دستِ بر قضا، سیاسی بودن و برخورداری از پشتوانههای قویِ سیاسی در میزان موفقیتِ برخی از شهرداران تهران و « میزان ماندگاریِ» آنان تاثیری شگرف داشته است.
در کنار این موضوع، در رزومهی روسای فعلی قوهی مقننه و اسبق قوهی مجریه و نیز دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، شهردار تهران بودن دیگر دلیلی است بر این که چندان در انتخاب شهردار پایتخت نمیتوان تلاش کرد تخصص و تواناییهای مدیریتی را بر سیاسی بودن ارجحیت داد.
خلاصهتر این که میتوان چنین ادعایی را نیز مطرح کرد که شهردار پایتخت خود در قد و قامتی است که نه میتوان او را هم ردیف با وزراء دانست و نه در پارهای از امور پایینتر رئیس جمهور اما این بالا و پایین بودن قطعاً به شخصیت، سابقه، خاستگاه سیاسی - اجتماعی و حزب غالب در امور اجرایی ارتباط تنگاتنگی دارد.
> شورای پنجم و پاشنه آشیلی به نام شهردار
از عملکرد شورای پنجم نمیتوان چندان با صلابت و جدیت حرف زد و حمایت کرد زیرا، در کارنامهی شورای پنجم اگرچه خدماتی دیده میشود اما درگیر شدن با چالشی به نام انتخاب شهردار و ناتوان از غلبه بر حواشی و نیز بازی دوگانهی دولت حسنِ روحانی با شورای پنجم تهران، این شورا را در اصلیترین وظیفه و برگ برندهای که با آن میتوانست حتی بر بسیاری از کاستی ها، سرپوش نهد دچار حاشیههایی کرد که حتی عملکردهای نسبتاً مثبت این شورا نیز زیر سوال رفت، دیده نشد و در پارهای امور، وارونه جلوه داده شد. در کنار این موضوعات، برخورد انحصاری و سختگیرانهی شورای پنجمیها با رسانه نیز مسئلهای بود که در میادینی سخت، آن چنان شورای پنجم دستِ خالی به مقابله با بحرانها شتافت که غریبانه شکست را با آغوش باز پذیرفت!
شورای پنجم در یکی از جنجالیترین انتخابها طی سالیان اخیر، محمد علی نجفی را برگزید و او به یک سال نرسیده هم دستش به خون آلوده شد هم مجبور به استعفا از پستی که از همان ابتدا نیز برای پذیرش گرفتن از وزارتِ کشوری که در یدِ قدرتِ اصولگرایان بود، خون دلها خورد.
شورای پنجم در دومین انتخاب بعدِ سپردنِ سکان بهشت به یکی از اعضای حزب کارگزاران سازندگی، این بار سهم سیاسی را نصیت حزب اعتماد ملی کرد و محمدعلی افشانی را بهشتنشین کرد اما شیشهی عمرِ «محمدعلیِ دوم» نیز به یک سال نرسیده توسط سنگی به نام قانون منع به کارگیری از بازنشستگان شکست.
شورای پنجم که از شهریور ۹۶ تا آبان ۹۷ ، چیزی حدود یازده ماه را اسیر انتخاب و حاشیههای شهردار تهران بود در رقابتی سخت بین آخوندی و حناچی، به یک چهرهی دانشگاهی اعتماد کرد تا برای اولین بار طی سالیانی طولانی، یک شهردارِ دانشگاهی عوضِ شهردار سیاسی راهی بهشت شود که میتوان گفت شکاف عمیق شورای شهر تهران با مجموعهی دولت باعث شد بسیاری از برنامههای شهردار منتخب این شورا نیز راهی جز مسکوت ماندن پیدا کند!
> روحانی همان احمدینژاد بود!
روزی از قالیباف پرسیده بودند؛ احمدینژاد بیشتر با شهرداری تهران همکاری داشت یا حسن روحانی و قالیباف در پاسخی تامل برانگیز پاسخ داده بود: «تنها تفاوت احمدینژاد و روحانی در این بود که محمود احمدینژاد با اخم (!) حق شهرداری تهران را نمیداد، حسن روحانی با لبخند!»
از این پرسش و پاسخ میتوان یک نتیجه و دستاورد عالی ارائه داد و آن این که؛ مهرهی سیاسی و موردِ اعتماد و پذیرش دولتِ مستقر بودنِ شهردار در میزان موفقیت شورا و شهرداری تاثیری به سزا دارد خاصه شهرداری که با اشارهی دولت بر سر کار آمده باشد!
> شورای ششم تهران از رئیسی نظرخواهی کند نه قالیباف!
چالش دولت و مجلس، تقابل قوهی مقننه و قوهی مجریه و رویارویی نمایندگان و کابینهی رئیسی حتی اگر تمامی اندیشههای دولت مورد تایید مجلس شورای اسلامی باشد امری طبیعی، گریزناپذیر و در عین حال ضروری است. این را گفتیم و نوشتیم، برخی در این اندیشه نباشند که دولت اصولگرا در قضیهی حکمرانی، همراهی تام و تمامِ مجلس را با خود خواهد دید؛ قطعاً این گونه نیست و احتمال میدهیم از سال دوم به بعد و شاید اندکی زودتر، دولت سیزدهم نیز در بسیاری مسائل و تصمیمات، اساساً آبش با مجلسیها در یک جوی نرود و این اول مصیبتِ عظمای شورای ششمیها است اگر شهرداری انتخاب کرده باشند که نزدیک به مجلس و در تقابل با دولت باشد آن وقت است که باید یاد حرف قالیباف بیافتیم که روحانی همان احمدینژاد است با تفاوتی به اندازه یک اخم یا
یک لبخند!
این روزها اگرچه بسیاری از محافل ترکیب نهایی دولت سیزدهم را میدانند اما همچنان شورای ششم تهران در تکاپو است تا دورهی ششم را بدون شهردار آغاز نکند. از گمانهها و احتمالات نیز چنین بر میآید که گزینهی مورد علاقهی قالیباف در شورای ششم با اقبال چندانی رو در رو نشده است گو این که خبری از گزینهی مورد علاقهی دولت و شخص سید ابراهیم رئیسی نیز اطلاعی نداریم اما به صلاح شورای ششم نیست که چهرهای را بر کرسی بهشت بنشاند که برای همکاری با دولت با پاسخ منفیِ رئیسی رو در رو شده باشد!
> تهران طاقت کشمکش ندارد
تهران مسئله بسیار دارد، از مترو و آلودگی گرفته تا ترافیک و درآمدهای ماندگار. تهران بدهی نیز کم ندارد بدهیهایی که گویی از دوران قالیباف و شاید حتی قبلتر بر زمین مانده و این یعنی گرفتار کشمکش پاستور و بهارستان شدن در نهایت ساکنان بهشت را متضرر میکند!
نکتهی پایانی اما با شورای ششمیها است؛ همانهایی که همچون مجلس نشینان با توپ به اصطلاح «پُر» آمدند و بر صندلی قبلیها تکیه زدند؛ یادشان بماند در زمانهای که دولتی اصولگرا و مجلسی اصولگراتر بر سر کار است قطعا آن چه البته در برابر کم کاریها و ناتوانیها شنیده نخواهد شد بهانههایی چون عدمِ همکاری بدنهی دولت و غیر و ذلک است پس اگر تصمیمی گرفتهاند که میدانند باب طبع دولت نیست، تجدید نظر کنند و اگر تصمیمی اتخاذ نشده حتماً نظر دولت را جویا شوند به قول مثل رایج و شعر خواجه شیراز: «وظیفهی حافظ دعا گفتن است و بس!» گفتیم که بعدها اگر گفتیم نگویند چرا حالا!؟
سایر اخبار این روزنامه
دستور ویژه اژهای درباره تعیین تکلیف پروندههای فساد اقتصادی
شاهین ایرانی
سوار بر دنا پلاس بی خبر از بازار خودرو
هشدار ایران به آمریکا و انگلیس درباره هرگونه ماجراجویی در رابطه با سانحه کشتی اسرائیلی
روزهای سیاه
تحریم و المپیک
درگذشت پرستار اهوازی مبتلا به کرونا
خواستههای ما از رئیس جمهور آینده
بلوغ فکری و سن ازدواج
ورزش زیر چتر نظام سرمایه داری!
معضلات بیکاری زنان
مثلث پاستور، بهشت، بهارستان و یک انتخاب سخت