اقتصاد ايران را از گروگانِ برجام در آوريد

آرمان ملی- احسان انصاری: دولت سیزدهم در زمینه سیاست خارجی چه رویکردی در پیش خواهد گرفت و در این زمینه با چه چالش‌هایی مواجه خواهد بود؟ آیا دولت رئیسی بر احیای برجام و دستیابی ایران و کشورهای غربی به یک توافق جدید متمرکز خواهد شد؟ اگر رئیسی قصد نداشته باشد برجام را احیا کند چه جایگزینی برای برجام در نظر دارد و آیا جایگزین او می‌تواند زمینه تحقق وعده‌های اقتصادی وی به مردم را فراهم کند؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر روابط بین‌المللی گفت‌وگو کرده است. محبعلی معقتد است: «‌بنده آلترناتیوی برای برجام متصور نیستم؛ اینکه برخی عنوان می‌کنند به غرب اعتماد ندارند؛ بلکه باید به شرق اعتماد کرد در عمل نتیجه‌بخش نبوده است. تجربه تاریخی نشان داده که حداکثر کاری که چینی‌ها و روس‌ها انجام داده‌اند در همین حدی بوده که تاکنون مشاهده کرده‌ایم و این دو کشور در آینده گام‌های مهمترین به سود ایران بر‌نخواهند داشت. ما در 40 سال گذشته تجربه همکاری با اغلب کشورهای جهان را داشته‌ایم. به همین دلیل رویکرد بقیه کشورها نسبت به ایران تا حدود زیادی برای ما مشخص شده است. واقعیت این است که اگر تحریم‌های ایران برداشته نشود و ایران نیز اف‌ای‌تی‌اف را نپذیرد رابطه اقتصادی ایران با کشورهای جهان و حتی کشورهای ضد‌آمریکایی مانند ونزوئلا، سوریه، کره‌شمالی و کوبا نیز رونق نخواهد گرفت». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.  دولت رئیسی برای تحقق وعده‌های اقتصادی‌ای که به مردم داده است، نیازمند لغو تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران است. در چنین شرایطی دولت رئیسی چه رویکردی نسبت به مذاکرات و برجام در آینده خواهد داشت؟
اقتصاد ایران به سیاست خارجی گره خورده است و اتفاقاتی که در فضای سیاست خارجی می‌افتد در اقتصاد کشور تأثیرگذار است. به عبارت دیگر اقتصاد ایران گروگان سیاست خارجی است و سیاست خارجی ایران نیز گروگان موضوع پرونده هسته‌ای و توافق برجام است. به همین دلیل اگر در آینده اتفاق مثبتی درباره برجام رخ ندهد و شاهد گشایش‌هایی در این زمینه نباشیم نمی‌توان شرایطی را پیش‌بینی کرد که اقتصاد ایران به سمت شکوفایی حرکت کند. آقای رئیسی در دوران رقابت‌های انتخاباتی به مردم وعده داد که مشکلات اقتصادی آنها را حل کند. به همین دلیل اگر قصد دارد این وعده‌ها در عمل نیز محقق شود باید رویکردی در مقابل برجام در پیش بگیرد که برجام به نتیجه منطقی برسد تا دستتوردهای آن متوجه دولت سیزدهم شود. واقعیت دیگری که باید آقای رئیسی در نظر داشته باشد این است که برجام به تنهایی نمی‌تواند مشکلات کشور و به‌خصوص مشکلات اقتصادی و معیشتی را حل کند. برجام تنها می‌تواند دردها و رنج‌های مردم را کاهش بدهد و نباید انتظار بیشتری از آن داشت. کسانی که انتظار دارند همه مشکلات سیاست خارجی ایران به واسطه برجام حل شود و همه تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران لغو شود انتظار بیهوده‌ای دارند و در عمل چنین چیزی امکان‌پذیر نیست. اگر اصولگرایان و نزدیکان آقای رئیسی به دنبال این  هستند که ماهیت برجام را تغییر بدهند و آن را به شکلی تنظیم‌کنند که در راستای دیدگاه آنها باشد نیز انتظار بیهوده و عبثی است و به نتیجه نخواهد رسید.
 آقای رئیسی با چه رویکردی مذاکرات را ادامه خواهند داد؟ آیا در عمل مذاکرات انجام خواهد شد یا اینکه دولت آینده قائل به مذاکره نخواهد بود؟
 در این زمینه ابهامات زیادی وجود دارد. این در حالی است که هنوز آقای رئیسی به‌صورت شفاف درباره رویکردی که قرار است در قبال مذاکرات برجام اتخاذ کند، صحبت نکرده است. تنها نزدیکان ایشان اظهاراتی را در این زمینه بیان کرده‌اند که زیاد قابل‌استناد نیست و نمی‌توان براساس این اظهار‌نظرها رویکرد کلی دولت آینده را مورد ارزیابی قرار داد. این در حالی است که آقای روحانی قبل از پیروزی در انتخابات به‌صورت شفاف در زمینه گره‌های سیاست خارجی ایران و رویکردهایی که می‌تواند به مناقشه پرونده هسته‌ای ایران پایان بدهد صحبت کرده و برنامه‌های خود را به افکار عمومی اعلام کرده‌اند. بدون‌تردید یکی از دلایل مهمی که مردم از آقای روحانی در انتخابات سال92 حمایت کرده‌اند نیز برنامه‌های ایشان در زمینه سیاست خارجی بوده است. مردم به خوبی این نکته را درک کرده‌اند که اگر دولت آینده به سمت تنش‌زدایی با کشورهای جهان حرکت کند می‌تواند گام‌های مهمی در زمینه بهبود وضعیت معیشتی مردم رخ بدهد. در دولت یازدهم نیز تا حدودی این اتفاق رخ داد و پس از توافق برجام گشایش‌های اقتصادی در کشور به وجود آمد. آقای رئیسی به صورت کلی درباره رویکرد دولت آینده در زمینه سیاست خارجی صحبت کرده‌اند اما این کلی‌گویی‌ها چشم‌انداز واقعی آینده را مشخص نمی‌کند.


 خبرگزاری فرانسه به تازگی مدعی شده رئیسی برای حل مشکلات اقتصادی روی توافق هسته‌ای با غرب متمرکز خواهد شد. آیا در واقع چنین است؟ در چنین صورتی توافقی که رئیسی با غرب خواهد داشت چه تفاوتی نسبت به توافق برجام سال2015 خواهد داشت؟
واقعیت این است که در شرایط کنونی روی این موضوع که ایران باید به برجام بازگردد و در مسیر گفت‌وگو قرار داشته باشد در کشور اجماع وجود دارد. این اجماع هم در دولت سیزدهم وجود دارد و هم در نهادهای بالاتر نظام. با این وجود اینکه رئیسی قصد دارد با چه تکنیک و استراتژی‌ای در مذاکرات آینده حضور پیدا کند دارای اهمیت است. اینکه رئیسی قصد دارد با چه افراد و ابزارهایی در مذاکرات حضور پیدا کند دارای اهمیت  است. اگر از افرادی در مذاکرات استفاده شود که دارای تجربه کافی در این زمینه هستند این انتظار می‌رود که شرایط مذاکرات به سمت مثبت‌شدن حرکت کند؛ در غیر این صورت نمی‌توان نسبت به آینده مذاکرات خوش‌بین بود. مانع مهمی که دولت آقای روحانی نتوانست در شش دوره مذاکرات قبلی‌ با غرب به توافق دست پیدا کند، مصوبه مجلس شورای اسلامی در این زمینه بود. در همان زمانی که این مصوبه توسط مجلس شورای اسلامی تصویب شد صاحب‌نظران و کارشناسان عنوان کردند این مصوبه اجازه نمی‌دهد توافق صورت بگیرد و تحریم‌های ایران لغو شود. بدون‌تردید اگر قرار است دولت رئیسی نیز در راستای مصوبه مجلس یازدهم در زمینه توافق هسته‌ای حرکت کند بنده بعید می‌دانم برجام دوباره احیا شود. به هر حال آقای روحانی از تیم مذاکره‌کننده مجرب و کاربلدی استفاده می‌کرد. با این وجود به دلیل موانعی که وجود داشت توافق بین ایران و غرب شکل نگرفت. در شرایط کنونی تنها دو سال از عمر برجام بیشتر باقی نمانده و به همین دلیل اگر قرار است توافق جدیدی صورت بگیرد باید با رویکردی وارد مذاکرات شد که اطمینان‌بخش باشد و بتواند طرفین مذاکره را به احیای برجام امیدوار کند.
  چرا در حالی که براساس اظهارات آقای روحانی شرایط برای توافق و لغو تحریم‌ها وجود داشت چنین اجازه‌ای به دولت داده نشد و موضوع به دولت رئیسی انتقال پیدا کرد؟ آیا اصولگرایان قصد دارند از مواهب توافق جدید به سود خود استفاده سیاسی کنند؟
مصوبه مجلس یازدهم درباره توافق هسته‌ای در شرایطی تصویب شد که هنوز مدت زیادی از به قدرت رسیدن بایدن در آمریکا نگذشته بود. این در حالی است که بایدن در رقابت‌های انتخاباتی روی بازگشت آمریکا به برجام تأکید کرده بود. با این وجود مصوبه‌ای که مجلس تصویب کرد، شرایط را تغییر داد و اجازه نداد توافق در دولت روحانی صورت بگیرد. این مصوبه برای دولت رئیسی نیز لازم‌الاجراست و اگر تغییری در این زمینه صورت نگیرد این احتمال وجود دارد که آینده برجام در هاله‌ای از ابهام قرار گیرد و امیدها به احیای برجام از بین برود. یکی از دیگر از چالش‌های اصلی مذاکرات این بود که ایران خواستار لغو همه تحریم‌های بین‌المللی بوده است. این در حالی است که از ابتدای طرح این درخواست مشخص بود که طرف آمریکایی حاضر به پذیرش این درخواست نیست و در عمل نیز چنین اتفاقی رخ داد. همه تحریم‌های ایران به دلیل پرونده هسته‌ای نیست؛ بلکه به مسائل دیگر نیز ارتباط دارد. به همین دلیل اگر قرار است همه تحریم‌ها برداشته شود باید درباره مسائل دیگر نیز مذاکره و گفت‌وگو صورت بگیرد. این در حالی است که ایران باید روی این موضوعات نیز مذاکره کند. ایران مشکلات پرونده هسته‌ای و برجام را قبول داشت و به همین دلیل حاضر به مذاکره شد. در نتیجه اگر قرار است مشکلات دیگر نیز مرتفع شود باید درباره آن مذاکره صورت بگیرد. اگر انتظار داریم سایر تحریم‌ها نیز برداشته شود به صورت طبیعی باید درباره آنها مذاکره کنیم. کسانی که عنوان می‌کنند طرف مقابل در ابتدا باید همه تحریم‌ها را بردارد تا پس از آن مذاکره صورت بگیرد خوش‌بینانه و غیر‌واقعی به موضوع نگاه می‌کنند. بدون‌تردید طرف مقابل چنین شرایطی را نخواهد پذیرفت. این نپذیرفتن نیز زمان را از بین می‌برد و در نتیجه هزینه‌هایی که ایران باید در آینده پرداخت کند بیشتر می‌شود. از سوی دیگر مشکلات اقتصادی حل نمی‌شود؛ بلکه ممکن است شدت بیشتری نیز پیدا کند.
  اگر دولت رئیسی به دنبال  احیای برجام نباشد چه جایگزینی برای آن درنظر خواهند گرفت؟ آیا در عمل امکان دارد جایگزین دیگری برای برجام در نظر گرفته شود؟
بنده آلترناتیوی برای برجام متصور نیستم. اینکه برخی عنوان می‌کنند به غرب اعتماد ندارند و باید به شرق اعتماد کرد در عمل نتیجه‌بخش نبوده است. تجربه تاریخی نشان داده است حداکثر کاری که چینی‌ها و روس‌ها انجام داده‌اند در همین حدی بوده که تاکنون مشاهده کرده‌ایم و این دو کشور در آینده گام‌های مهمتری به سود ایران بر‌نخواهند داشت. ما در 40 سال گذشته تجریه همکاری با اغلب کشورهای جهان را داشته‌ایم. به همین دلیل رویکرد بقیه کشورها نسبت به ایران تا حدود زیادی برای ما مشخص شده است. واقعیت این است که اگر تحریم‌های ایران برداشته نشود و ایران نیز اف‌ای‌تی‌اف را نپذیرد رابطه اقتصادی ایران با کشورهای جهان و حتی کشورهای ضد‌آمریکایی مانند ونزوئلا، سوریه، کره‌شمالی و کوبا نیز رونق نخواهد گرفت. اگر‌چه این کشورها در اقتصاد جهانی جایگاهی خاصی نیز ندارند. واقعیت این است که از یک‌طرف آمریکا خواستار انجام تعهدات ایران به برجام و آمادگی برای مذاکرات در زمینه‌های دیگر است و به دنبال زمینه‌سازی درباره این موضوع است. این در حالی است که ایران به‌دنبال این است که آمریکا به صورت کامل به برجام باز‌گردد و همه تحریم‌های ایران برداشته شود. به همین دلیل تصمیم‌گیری در این زمینه در سطح کارشناسی امکان‌پذیر نیست و رهبران سیاسی باید در تهران و واشنگتن در این زمینه تصمیم‌گیری کنند. اینکه بایدن به فکر تجدید‌نظر در تحریم‌های ایران بوده بستگی به این دارد که وی قصد دارد چه نوع تحریم‌های ایران را لغو کند. برخی از تحریم‌ها به دستور ترامپ وضع شده که بایدن می‌تواند آنها را لغو کند. این در حالی است که برخی از تحریم‌ها توسط کنگره وضع شده و به همین دلیل نیازمند تعامل بایدن با کنگره است. این موضوع درباره تحریم‌های حقوق بشری ایران نیز وجود دارد.
  مهمترین چالش‌های دولت رئیسی در زمینه سیاست‌های ایران در منطقه به چه صورت باید باشد؟ رئیسی برای ارتباط مجدد بین ایران و عربستان چه گام‌هایی را باید بردارد؟
مشکلاتی بین ایران و عربستان وجود دارد که طرفین باید در سطوح عالی با هم گفت‌وگو کنند تا به نتیجه برسند. با این وجود موضوع رابطه ایران و عربستان تاحدود زیادی به برجام و پرونده هسته‌ای ایران گره خورده است. این موضوع به هم گره خورده‌اند. اگر برجام احیا شود ایران با رویکرد بهتری در مذاکرات منطقه‌ای نقش‌آفرینی خواهد کرد و از سوی دیگر عربستان نیز با اشتیاق بیشتری حاضر به گفت‌وگو خواهد شد. این در حالی است که اگر برجام شکست بخورد به دلیل  اینکه فشارهای بین‌المللی به ایران افزایش پیدا می‌کند رابطه ایران و عربستان نیز به سختی ترمیم خواهد شد. بدون‌تردید یکی از موضوعات مهم ایران پس از برجام و تحریم‌های بین‌المللی احیای رابطه مسالمت‌آمیز ایران و عربستان است که می‌تواند در معادلات منطقه خاورمیانه تأثیر مستقیم داشته باشد و نقش منطقه‌ای ایران را بهبود ببخشد. واقعیت این است که دولت رئیسی و نزدیکان ایشان در اقلیت قرار دارند و  با رأی حداکثری مواجه نیستند. به همین دلیل اگر به دنبال حمایت حداکثری هستند باید در باورها و نگرش‌های گذشته خود تجدید‌نظر کنند. تمام هزینه‌هایی که تاکنون به کشور وارد شده به دلیل رفتارها و سیاست‌های یک اقلیت تندرو است.