محمدرضا ستاری خداحافظ نمکی!

در علوم سیاسی نقل قولی وجود دارد که می‌گوید: کلام در دهان دولتمردان مانند گلوله‌ای است که یا باید دقیقاً به هدف بخورد یا اینکه مستقیماً در سر خودش خالی می شود. هرچند در میان برخی مسئولان ایرانی نمونه های زیاد و بعضاً شگفت انگیزی از کارکرد این نقل قول مشاهده می شود؛ اما به طور یقین به خصوص در یکسال و نیم اخیر، می توان گفت که وزیر محترم بهداشت نمونه تام، تمام و قرینه صحبت های ضد و نقیض، عجیب و در بسیاری موارد اعصاب خردکن بوده است.
در این یادداشت فرصت پرداختن به ابعاد و پیامدهای فاجعه آمیز موج‌های پیاپی کرونا برای مردم و کشور نیست؛ به همین دلیل است که با ذکر چند نمونه از اظهارات متولی بهداشت و درمان کشور در طول یک سال و نیم گذشته، می‌توان تا حدودی کارنامه او را در مدت تصدی وزارت بهداشت ارزیابی و تخمین زد.
وزیر محترم بهداشت یک روز از اقدامات چشمگیرش در خصوص مقابله با کرونا صحبت می‌کند و فردای آن روز می‌گوید به من نگویید وزیر بهداشت؛ من رئیس مرده شور خانه هستم. دوباره تاکید می‌کند که می توانیم مدیریت کرونا را به عنوان مدل موفق در اختیار جهان قرار دهیم و بعد اذعان می کند که نگذارید مجبور به صبحت شوم و از شرایط بگویم.
او در حالی در اوج موج چهارم کرونا در ایران قاطعانه به وزیر بهداشت هند پیشنهاد کرد که حاضر است راهکارهای مناسب برای مدیریت همه‌گیری سویه دلتا را به این کشور عرضه کند که در مورد واکسیناسیون ضمن اینکه تاکید کرده بود چشم کشورهای فقیر به واکسن‌های تولید ایران است، این قول را نیز موکداً داده بود که واکسن ایرانی را تا خرداد ماه بر روی میز می گذاریم و به دنیا ثابت می کنیم در این عرصه هم بردیم. ضربه آخر متلاشی کننده اعصاب و روان مردم از سوی آقای وزیر هم این بود که اخیراً وزیر بهداشت یکی از کشورهای درگیر کرونا نامه ای سراسر درخواست به من داده و نوشته است بگویید چه کردید که اینگونه کرونا را مهار کردید؟!


خب اگر چنین نامه ها و درخواست هایی واقعیت دارد، چرا مدارک آن رسانه‌ای نمی‌شود؟ اگر هم به فرض محال واقعی باشد، احتمالاً وزیر این کشور درگیر کرونا به تاسی از ضرب المثل لقمان حکیم، قصد داشته بداند وزیر بهداشت ما چه اقداماتی را انجام داده تا دقیقاً او برعکس کارهای وی را دنبال کند و حداقل به رکورد قابل توجه جهانی موج پنجم نرسد.
یکی از نتایج و پیامدهای چنین صحبت‌هایی این شده که وزیر محترم دست آخر می‌گوید در هیچ جای دنیا وزیر مسئول تامین واکسن نیست و اتاق بازرگانی تهران اعلام می کند به علت بروکراسی وزارت بهداشت 6 میلیون دوز واکسن پریده است. از طرف دیگر در حالی که ویروس کرونا همه روزه ده‌ها و بلکه صدها جان را گرفته و هزاران خانواده را داغدار می کند، تازه بعد از سرازیر شدن خیل عظیم ایرانیان برای انجام واکسیناسیون به کشورهای همسایه و مشخصاً ارمنستان، معاون وزیر می گوید که باید اعتراف کنم در زمینه واکسیناسیون شکست خورده‌ایم.
اما وزیر محترم باز هم دست بردار نیست و حالا که به همراه همکارش در به کار بردن کلمات محترمانه (شما بخوانید رکیک) نوآوری تازه‌ای در امر پاسخگویی ایجاد کرده، می‌گوید: مرتب به من می‌گویند تو سردار عرصه مقابله با کرونا هستی و واکسیناسیون نیز فراتر از آنچه قول داده بودیم پیش می‌رود. البته شاید بخشی از این صحبت‌ها درست باشد چرا که قرار بود تا خرداد و تیر تعداد قابل ملاحظه‌ای از گروه‌های سنی و مشاغل واکسینه شوند، اما امروز در خوشبینانه ترین حالت، واکسن به 10 درصد از جمعیت نیز نرسیده است.
به همین دلیل است که به نظر می‌رسد وزیر بعدی بهداشت و درمان هر فردی که باشد، بعید است اگر اقدام خاصی هم در مهار کرونا انجام ندهد، حداقل اینگونه با صحبت‌ها و اظهاراتش سوهان به اعصاب و روان خسته مردم بکشد؛ البته امیدواریم؛ چرا که در برخی مواقع و برای بعضی افراد، هیچ کاری نکردن ضرر و زیانش بسیار کمتر از اقدام و عمل کردن آنهاست.
سایر اخبار این روزنامه