اولین نقاشی دیواری امام خمینی (ره) را پیش از انقلاب کشیدم

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: او زنده است! هنرمند شناخته‌شده هنر انقلاب که نقاشی‌های های پرتره‌اش از امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در اغلب میدان‌های اصلی تهران و دیگر شهر‌های بزرگ کشور روی دیوار نقش بسته است. تشابه اسمی میان دو هنرمند که یکی قادری گرافیست و دیگری قادری نقاش بود، باعث شد تا چند هفته پیش، خبر درگذشت هنرمندی که نقاشی‌های دیواری‌اش با تاریخ انقلاب اسلامی گره خورده است، منتشر شود؛ خبری که با کمی تأخیر، تکذیب شد. «جوان» با محمدرضا قادری، هنرمندی که به ادعای خودش بزرگ‌ترین نقاشی دیواری جهان را کشیده گفتگو کرده است. هنر‌های تجسمی برای کسی که بخواهد به طور حرفه‌ای در آن گام بردارد عشق و علاقه خاصی می‌طلبد، چه شد که وارد عرصه هنر نقاشی شدید؟
نقاشی را از هشت سالگی شروع کردم. در کلاس معلم دوم ابتدایی روی دیوار نقاشی یک آب‌پاش را کشید تا ما از روی آن بکشیم، من هم کشیدم. وقتی دید تعجب کرد و گفت: «این را تو کشیدی؟» گفتم بله، گفت: «تو از من هم بهتر کشیدی» و نمره ۲۰ و یک آفرین برایم نوشت. در آن سال‌ها همیشه بهترین نقاشی‌ها را می‌کشیدم و دیدم نقاشی کشیدن برایم چقدر ساده است. در سال ۱۳۵۱ کانون پرورش فکری از من دعوت کرد و خواستند به بچه‌ها نقاشی درس بدهم. در آنجا با کلاس‌های تئاتر و بازیگری آشنا شدم، گریم می‌کردم و دکور می‌ساختم. بعد در تهران یک مغازه گالری زدم و نقاشی پرتره می‌کشیدم و می‌فروختم، تا دوره سربازی آن مغازه را داشتم.
شما از چه کسی نقاشی را یاد گرفتید؟
نقاشی را خودآموخته یاد گرفتم و هیچ استادی نداشتم.


گویا اولین نقاشی دیواری از امام خمینی (ره) را شما پیش از انقلاب کشیدید؟
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در دوره سربازی شبانه روی دیوار‌ها نقاشی امام خمینی (ره) را می‌کشیدم و فرار می‌کردم. یک بار دوستم از من خواست نقاشی از امام خمینی (ره) بکشم تا تکثیر کنند. آن روز در میدان توپخانه، تانک‌ها در میدان بودند و من نقاشی امام (ره) را روزنامه‌پیچ کردم و از جلوی سرباز‌ها و تانک‌ها رد شدم و آن‌ها حتی فکرش را هم نمی‌کردند که من به راحتی تابلوی نقاشی امام (ره) را از جلوی آن‌ها رد کنم. بچه‌ها از آن نقاشی عکس گرفتند و در تیراژ وسیع تکثیر شد.
اولین نقاشی بزرگ دیواری را چه زمانی کار کردید؟
من پایه‌گذار نقاشی دیواری در ایران هستم و هیچ‌کس تا پیش از من در اندازه‌هایی که من نقاشی دیواری کشیده‌ام، کار نکرده بود. سال ۱۳۵۹، اولین نقاشی بزرگ را از امام خمینی (ره) در ۳۸۰ مترمربع کشیدم. آن نقاشی برای مردم خیلی جالب توجه بود، چون تا پیش از آن چنین چیزی ندیده بودند.
شما در آن سال‌ها عضو سپاه شده بودید؟
بله، من مربی دوره‌های هوابرد بودم و پس از تشکیل بسیج از من دعوت شد تا برای آموزش نیرو‌های بسیج بروم. این روند تا سال ۱۳۶۲ ادامه داشت، در این مدت نقاشی شهدای انقلاب و شهدای دفاع مقدس را می‌کشیدم. در آن سال بود که به من گفتند برای تبلیغات جنگ کسی را نداریم، آموزش نظامی را رها کن و بیا به تبلیغات جنگ.
نقاشی‌های دیواری را خودجوش می‌کشیدید یا سفارش می‌شد؟
پیشنهاد خودم بود ولی با هماهنگی و خواست سپاه. آن زمان تابلو می‌کشیدم و پیشنهاد دادم به جای تابلو نقاشی امام خمینی (ره) را روی دیوار بکشیم.
آن نقاشی دیواری را کجا کشیدید؟
نقاشی بزرگ امام خمینی (ره) را در میدان خراسان کشیدم، بدون طراحی خاصی صرفاً با یک عکس از امام (ره) کار را نقاشی کردم و در کنار آن تصویر چند رزمنده را کشیدم. برای مردم دیدن چنین نقاشی‌ای تازگی داشت. سال ۶۳، آن نقاشی که روی دیوار فروشگاه قدس میدان خراسان بود را پاک کردیم و یک نقاشی جدید از امام (ره) و رزمنده‌ها کشیدیم.
چند نقاشی از پرتره امام خمینی (ره) کشیدید؟
خیلی زیاد است، اصلاً رقمش یادم نیست.
آخرین نقاشی دیواری که از امام (ره) کشیدید برای چه زمانی است؟
همین ماه پیش بود در ستاد سپاه محمدرسول‌الله تهران.
یکی از کار‌های مطرح شما، پرتره شهید بهشتی در میدان هفتم تیر است، درباره آن کار هم توضیح دهید.
نقاشی شهید بهشتی در میدان هفتم تیر را ابتدا ۲۲ سال پیش کشیدم، سال پیش دوباره آن کشیدم.
برای سردار سلیمانی نیز نقاشی دیواری کشیده‌اید؟
اولین نقاشی دیواری سردار سلیمانی را من کشیدم. روز تشییع پیکر سردار سلیمانی در قم، ما داربست نقاشی را بستیم و یک هفته بعد نقاشی کامل شد، نقاشی بزرگی بود در ابعاد ۲۴۰ مترمربع که بازتاب‌های زیادی داشت. من تصویر آن نقاشی را در صفحه اینستاگرامم به اشتراک گذاشتم و به همین بهانه اینستاگرام، صفحه من را با بیش از ۱۰۰ هزار فالور بست. اکنون صفحه جدیدی باز کرده‌ام و کارهایم را در آن صفحه می‌گذارم.
با مرحوم محمدرضا قادری آشنا بودید؟
بله، ما هر دو در سپاه باهم همکار بودیم، گاهی هم حتی فیش حقوقی‌مان را اشتباه می‌دادند و باید نام پدر را نگاه می‌کردیم که مشخص شود اشتباه شده است. مرحوم قادری گرافیست بود. طراحی پوستر می‌کرد و کارهایش در قطع کوچک بود، ولی من نقاش هستم و نقاشی دیواری در ابعاد چند صد متر می‌کشم.
چرا باید هنرمندی مثل شما که کارهایش جلوی چشم مردم است تا این حد ناشناخته باشد که به اشتباه خبر درگذشت یک هنرمند دیگر به نام وی منتشر شود؟
متأسفانه در اینجا عادت کرده‌اند که نگذارند کسی بالاتر از بقیه دیده شود، چون بالارفتن یک نفر، کوتاه بودن بقیه را نشان می‌دهد و برای همین نمی‌خواهند قد کوتاه‌شان معلوم شود! من در نقاشی دیواری نفر اول در ایران هستم، ولی همین سازمان زیباسازی شهرداری حتی در جلساتشان من را برای مشاوره هم دعوت نمی‌کنند. از افراد دیگر دعوت می‌کنند که در شاخه‌های دیگر مطرح هستند، اما هیچ کدام از آن‌ها نقاشی دیواری کار نکرده‌اند! این‌ها همه‌اش ناشی از ارتباط و استفاده از دیگران است، ولی من اهل این کار‌ها نیستم. روز گذشته بنیاد روایت فتح بودم، تعجب می‌کردند می‌گفتند بعضی‌ها یک ورق کاغذ کار می‌کنند می‌آیند اینجا و درخواست‌های متعدد مطرح می‌کنند، ولی تو با این حجم از کار و رزومه چرا هیچ وقت پیش ما نیامده‌ای؟!
چند استاد نقاشی دیواری در ایران داریم؟
استاد کار انگشت‌شمار است، شاید پنج یا شش نفر در کل ایران باشند که حرفه‌ای باشند ولی شاید هزاران نفر نقاشی دیواری بکشند که هیچ کدام نقاشی دیواری را نمی‌شناسند. شناخت رنگ در نقاشی دیواری مهم است، طرف نقاشی می‌کند ولی نقشی که زده رنگ ندارد.
چه تعداد از نقاشی‌های شما در تهران روی دیوار است؟
میدان هفتم تیر را که گفتم، نقاشی سردار سلیمانی در تقاطع شهید باقری و اتوبان رسالت که اکنون شده اتوبان سردار سلیمانی در ۳۴۵ متر مربع، عکس امام (ره) و رهبری کنار سینما بهمن در میدان انقلاب در ۳۰۳ متر. چهره شهدا را در تهران زیاد کار کرده‌ام، مثل پرتره شهید صیاد شیرازی در اتوبان شیخ فضل‌الله نوری، در ستاد مشترک ارتش، دانشگاه امام حسین (ع) تصویر امام (ره) و رهبری را کار کرده‌ام. در خیابان پیروزی شهدای افراسیابی را کار کرده‌ام. در شهرستان‌های اهواز، خرمشهر، قم، مشهد و کاشان کار‌های زیادی کرده‌ام.
شما برای تداوم هنرتان، شاگرد هم تربیت کرده‌اید؟
من شاگرد زیاد داشته‌ام، برای کار‌های مختلف از پارچه‌نوشته و پلاکارد تا نقاشی سردر سینماها، هم اکنون هم شاگردانم در حال کار هستند ولی هیچ کدام تخصص خودم را پیدا نکرده‌اند، چون بعضی چیز‌ها در ذات و قلم انسان است، این‌ها را شاگرد نمی‌تواند بگیرد. نقاشی تابلو با نقاشی دیواری خیلی متفاوت است. شما می‌توانید کمی از تابلوی نقاشی فاصله بگیرید تا آن را کامل ببینید، ولی برای دیدن نقاشی دیواری باید از داربست پایین بیایید و ۴۰- ۳۰ متر دورتر بروید تا تازه بتوانید نقاشی را کامل ببینید. برای همین است که می‌گویم نقاشی دیواری کار هر کسی نیست. کسی که نقاشی دیواری کار می‌کند، باید قلم‌ها را بشناسد، یک حرکت غلط قلم می‌تواند نقاشی را خراب کند یا رنگ اگر درست استفاده نشود، صورت را خراب می‌کند، مثلاً وقتی چهره سردار سلیمانی را در ۳۴۵ متر مربع می‌کشیم، نقاش در رخ صورت گم می‌شود، در اینجا یک ذره تیره یا روشن شدن رنگ در لُپ صورت باعث باد کردن صورت نقاشی یا فرو رفته دیده شدن آن می‌شود.
به خراب شدن نقاشی در صورت و به نقاشی سردار سلیمانی اشاره کردید، متأسفانه در این مدت چندین کار نقاشی یا کار حجمی درباره سردار سلیمانی تولید شده که به دلیل بی‌کیفیتی باعث ناراحتی مردم شده است! نظرتان در این مورد چیست؟
قطعاً هنرمندی که آن آثار را تولید کرده نیت خوبی داشته است و تلاش داشته به اندازه ذوق و سلیقه‌اش کار کند. نباید توقع داشت که همه مثل هم باشند. نگاه کنید در سپاه ما چقدر سردار داریم! ولی فقط یک نفر سردار سلیمانی می‌شود! آدم باید دلش را به خدا بدهد، بعد ببیند خدا برایش چه کار می‌کند.
درباره حس درونی و ارتباط با خدا گفتید، بعد از شنیدن خبر فوت خودتان چه حسی داشتید؟
شاید این موضوع حکمتی داشته یا تلنگری بوده است. شاید با خودم گفته بودم که خدایا چرا بعد از ۴۲ سال کار باید وضعیتم اینطور باشد، بعد خدا اتفاقاتی را رقم می‌زند، مثل رخ دادن این ماجرا. هیچ کس نمی‌تواند به خدا دروغ بگوید که هیچ کس به اندازه من نقاشی شهید نکشیده است، فقط در عملیات کربلای ۵ حدود ۶۰۰ نقاشی از تصویر شهدا کشیدم. یکی از همین نقاشی‌های شهدا برای من و هفت پشتم بس است.
کار جدیدی برای تولید هم دارید؟
دو کار به من پیشنهاد داده‌اند و طرح آن را ارائه داده‌ام؛ یکی برای دانشکده افسری نیروی انتظامی است، یکی هم برای ساختمان حفاظت اطلاعات سپاه است. طرح‌ها را داده‌ام تا بعد ببینم خدا چه می‌خواهد.
از خارج از کشور نیز پیشنهاد کار داشته‌اید؟
بله، از کشور‌های انگلیس، چین و ترکیه پیشنهاد داشته‌ام. در خارج از کشور برخلاف اینجا از نقاشی دیواری برای جذب گردشگر استفاده می‌کنند ولی من تا زمانی که در داخل کشور کار داشته باشم، خارج از کشور نخواهم رفت.