‌الان زمان دعوا نیست؛به فکرحل بحران باشید

آفتاب یزد _ یگانه شوق الشعرا: عقلانیت، ویژگی یا حالت معقول بودن، بر مبنای حقایق یا عقل و منطق است. عقلانیت سیاسی در مفهوم عام به این معناست که سیاستهای اعمال شده و یا برنامه‌ریزی‌های سیاسی که در نظر گرفته می‌شود، با عقل و منطق صحیح منطبق باشد.عقلانیت ایجاب می‌کند که یک رابطه متناسب بین هدف و وسیله برقرار شود؛ چرا که اگر وسایل و ابزارهای لازم را با اهداف متناسب نکنیم، مسلما به نتیجه نخواهیم رسید.تفکر، اندیشه و تامل از یک طرف و تجربه و دانش از سوی دیگر، مبانی عقلانیت سیاسی را ایجاد می‌کند. پذیرش عقل به عنوان یک شاخص در تصمیم گیری ها، ترجیح عقل جمعی بر عقل فردی در امور عامه و ترجیح منافع استراتژیک یا راهبردی بر منافع تاکتیک از ویژگی عقلانیت در جامعه است.در هر جامعه‌ای از مسئولین انتظار می‌رود که در هر شرایطی عقلانی عمل کنند تا سلامت و منافع جامعه به خطر نیفتد. در چند روز گذشته اخبار جدیدی توسط مسئولین از کوتاهی‌های یکدیگر در زمینه کنترل شرایط بیماری کرونا به دست آمده است اما نکته قابل توجه آن است که در شرایط بحرانی انتظار از مسئولین آن است که به دنبال حل مشکلات و معضلات باشند نه با استفاده از حاشیه‌سازی از خود سلب مسئولیت کنند.سوال اساسی این است که چرا در رفتار و عملکرد مسئولین کشور نوعی عدم عقلانیت دیده می‌شود؟
‏nباب ناصواب رایج
علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس و استاد دانشگاه در این باره به آفتاب یزد گفت:« بخشی از رفتار‌ها مربوط می‌شود به یک باب ناصواب و نادرستی که در کشورما است. این باب آن است که ما هر وقت دچار مشکل می‌شویم سعی بر آن داریم که مدیران قبلی را مورد اتهام قرار بدهیم و مشکل را به افراد ربط دهیم؛ برای اینکه خود را آزاد از مسئولیت سازیم. در این چند دهه اخیر همیشه روند به این گونه بوده است که گروهی آمده‌اند چند وقتی مدیریت کردند و زمانی که گروه بعدی در جایگاه قرار گرفته است اتهامات سنگینی را به آن‌ها وارد کرده است و شرایط را نامطلوب جلوه داده است.در نتیجه این زنجیره نادرست در جامعه ما مدام تکرار می‌شود.وجود عدم عقلانیت در رفتار مسئولین دلایل متفاوتی دارد. اول اینکه انتخاب مسئولین در جامعه ما بر اساس شایسته سالاری نیست. یعنی به تحربه و تخصص کسانی که پست‌ها و مقام‌ها را اشغال می‌کنند توجه نمی‌شود.بیشتر مقوله قبیله گرایی و جناح بازی مطرح است که باعث می‌شود یک عده‌ای سر کار قرار بگیرند.دلیل بعدی آن است که یک تز غلطی در جامعه وجود دارد و آن این است که اگر مسئولین امروز که کارشان تمام شده است مورد اتهام قرار بگیرند نظام از خطر انهدام مصون می‌ماند.اما وقتی عملکرد سیاستمدارانه،سیاستگذاران، برنامه ریزان و مدیران کشور زیر سوال قرار بگیرد در حقیقت سیاست‌گذاری کل نظام زیر سوال می‌رود. نتیجه همین عملکرد باعث شده است که امروز ما با ریزش رای در انتخابات مواجه هستیم.از سوی دیگر همین مسئله باعث شده است اعتماد و مشارکت عمومی به عنوان دو عنصر اصلی سرمایه اجتماعی در کشور ما به شدت کاهش پیدا کند و هنوز مسئولین جدید سرکار نیامده‌اند مردم عدم اعتماد به مسئولین حاضر را به آن‌ها هم قرار است داشته باشند.»
‏nمسئولیت ناپذیری مسئولین


این کارشناس ادامه داد:« بخشی از عدم عقلانیت ناشی از مسئولیت ناپذیری کسانی است که در کار و رفتار آن‌ها تناقض دیده می‌شود.یعنی افراد در دهه‌های اخیر زمانی که مسئولیت دارند از عملکردشان دفاع می‌کنند. بعد از مدتی که از مدیریت خارج شدند به اپوزیسیون تبدیل می‌شوند و از کل سیستم شروع به انتقاد کردن می‌کنند. مثال بارز این مورد محمود احمدی‌نژاد است که تا زمانی که بود سیاست‌های غلط را پیش می‌برد و وقتی که رفت تبدیل به عنصر منتقد شد. این فرهنگ با کمال تاسف خود به خود آدم‌ها را از عقلانیت خارج می‌کند و وقتی که طرف مقابل رفتار اینجوری انجام می‌دهد به رفتارهای هیجانی دچار می‌شود که تمام این کارها غیر عقلانی رفتار کردن در شرایط خاص را نشان می‌دهد در حالی که انتظار از مدیران ارشد یک سیستم آن است که در اتفاقا در مواقع بحران عقلانی عمل کنند. در این شرایط مسئولین باید به جای رفتارهای نمایشی به سمت عقلانیت بروند تا بتوانند مشکلات را رفع کنند.»
‏nخود را لایق نشان دادن
سعید معدنی جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز در این باره به آفتاب یزد گفت:«بحران کرونا تقریبا دامن گیر اکثر جوامع بشری است اما ایران هم به هر حال با تعلل در واردات واکسن باعث گسترش بحران شد. یعنی ما به دلیل اینکه فکر می‌کردیم خودمان می‌توانیم واکسن و دارو بسازیم عقلانی رفتار نکردیم و با بحران مواجه شدیم. الان اوج بحران در کشور است و دوم اینکه ما دولت انتقالی داریم و در این دوران کسی مسئولیت به عهده نمی‌گیرد و در همین شرایط مجلس به جای اینکه وزرا را بررسی کند این کار را به بعد از تعطیلات موکول کرده است و در حقیقت در آن جا هم احساس مسئولیت وجود ندارد.در این شرایط تکلیف وزرای قبلی و بعدی مشخص نیست. این فشار‌ها باعث شده است که برخی از مسئولین درست به افشاگری‌ها بزنند و خود را نالایق نشان دهند و با انداختن مشکلات به گردن دیگری خود را لایق نشان دهند.بحران باید به تدریج حل می‌شد و در زمان مورد نیاز مسئولین رفتار عقلانی از خود نشان ندادند.در این بحران جان انسان‌ها با شدت بالایی در خطر بوده است و مسئولین می‌توانستند با مدیریت درست تا حدوی از تبعات این بحران
بکاهند.»
‏- دو جریان غالب متعارض
سید جواد میری جامعه شناس و عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این باره به آفتاب یزد گفت:« ما وقتی می‌گوییم عقلانیت یا عدم عقلانیت یا عقلایی رفتار کردن یا نکردن در نسبت با تصمیم گیری‌ها و سیاسیت گذاری‌های کلان اجتماعی و جامعه، نباید این را به ساحت روانشناختی تقلیل دهیم. عاقل و ابله می‌تواند صفت یک فرد باشد یا در تبیین رفتار یک فرد از منظر روانشناختی مورد تحلیل و تجزیه قرار بگیرد ولی وقتی در مورد تصمیم گیری‌ها و سیاست گذاری‌ها در حوزه عمومی و اجتماعی صحبت می‌کنیم نمی‌شود این را صرفا به ساحت روانشناختی تقلیل داد. دامنه این بحث از فرد و افراد و از بحث روانشناختی فراتر است. ما باید ببینیم که تصمیم گیری‌ها و سیاسیت گذاری‌های کلان که در جامعه صورت‌بندی و بعد از طریق مسئولان اجرایی می‌شود ذیل کدام گفتمان قرار می‌گیرد؟ آیا در این تصمیمات منفعت فردی مورد توجه است یا منفعت جامعه؟ آیا نوعی آخرت گرایی در آن مستتر است؟ آیا تصمیم ذیل گفتمان سوسیالیسم، آنارشیسم و غیره قرار می‌گیرد؟ پس اولین نکته این است که بگوییم کلان روایتی که امروز در
تصمیم گیری‌ها و سیاست گذاری‌های کشور قرار گرفته نامش چیست؟ به نظر من گفتمان غالب، اسلام سیاسی است اما این اسلام سیاسی
تنها یک وجه و صورت ندارد و در پی این چهار دهه و اندی، تحولات بنیادین پیدا کرده است. اگر ما این تحولات بنیادین را درک نکنیم صرفا به این می‌رسیم که فلان مسئول نادان بوده و یا دیگری عاقل بوده است. به نظر من در حال حاضر دو کلان مفهوم در جامعه ایران در سطح سیاست گذاری‌های کلان اجتماعی به صورت آشکار در برابر هم قرار گرفته‌اند: یکی جریان اسلامی کردن (اسلامیزاسیون) سیاست گذاری‌ها و تصمیمات و دیگری جریان لیبرالیزاسیون (سکولاریزاسیون). این دو گفتمان در برابر هم صف آرایی کرده‌اند و هر کدام در حال تلاش‌اند که در نسبت با کلان گفتمان اسلام گرایی سیاسی، روح جامعه را در خدمت خود بگیرند. به طور مثال در اخبار شبکه یک سیما گفته می‌شود که سازمان تبلیغات اسلامی اعلام کرده است که با رعایت پروتکل‌ها می‌توانید عزاداری‌ها را برگزار کنید و دقیقا بعد از این خبر در خبر دیگری در همین شبکه نشان داده می‌شود که تعداد افرادی که دچار کرونا شده‌اند در حال تصاعد است و وقتی با پزشکان مصاحبه می‌کند آن‌ها به مردم می‌گویند در هیچ مجلس و تجمعی شرکت نکنند. در اینجا پرسشی به وجود می‌آید که چطور از یک شبکه و در یک برنامه خبری دقیقا پشت سر هم دو پیام متضاد اعلام می‌شود. این نشان می‌دهد که آرایش نیروها به گونه‌ای شکل گرفته که مثلا نیروهای مذهبی به هیچ عنوان به این تن نمی‌دهند که مراسم عزاداری در ایام تصاعد ابتلا و فوت ناشی از بیماری کرونا به صورت مجازی برگزار شود ولی از طرف دیگر دستگاه دیگر که مثلا دستگاه اجرایی کشور است و تلاش می‌کند نوعی نگاه علمی داشته باشد توصیه متفاوتی دارد. هر دوی این جریانات در ساختار تصمیم گذاری‌ها و لابی‌های قدرت حضور دارند و این هماورد و نبرد پیدا و پنهان بین این نیروها بر روی تصمیم گذاری‌ها در حال تاثیر‌گذاری است.»
‏ nرفتار غیر منسجم و ناهماهنگ توده مردم
وی در مورد پیامد و تاثیر تشتت و عدم انسجام در تصمیم گیری‌ها بر جامعه و توده مردم گفت: «دولت معیارهایی را برای عرصه عمومی تعریف می‌کند و برای هر رفتاری که متعارض با قانون باشد ضمانت اجرای قانونی در نظر می‌گیرد و این در چارچوب یک پیام مشخص به توده‌ها داده می‌شود ولی وقتی پیام‌های متضاد و متزلزل به توده‌ها داده شود و تلاش نشود نوعی فرهنگ‌سازی در عرصه عمومی ایجاد شود خود این عدم انسجام باعث رفتارها، روش‌ها و مواجهه‌های
غیر منسجم در توده‌ها نیز خواهد شد. وقتی انسجام در هسته قدرت و سیاست گذاری‌های اصلاحی و نسبت به خیر عمومی وجود نداشته باشد یا کم دیده شود انعکاس آن در توده‌ها هم دیده می‌شود. توده‌ها زمانی می‌توانند عقلایی رفتار کنند که سیاست گذاری‌ها و تصمیم گیری‌ها حداقلی از عقلانیت و خیر عمومی را مد نظر قرار دهند و نوعی اشتراک مفاهیم در بین توده‌ها و سیاست گذاری‌ها وجود داشته باشد. اگر گفتمان غالبی که در جامعه وجود دارد و تلاش کرده تمام ابعاد قدرت را در دست خود بگیرد از توجیه و منطقی استفاده کند که فقط منطق ذهنی گروه خاصی نباشد بلکه قابلیت ارجاع به عرصه اجتماعی و ایجاد تفاهم در منطقه‌الفراغ
بینا ذهنی را داشته باشد در این صورت مردم هم متوجه می‌شوند که چرا مدیریت مسئولان مثلا در مورد بیماری کرونا چنین تحولاتی
داشته است.»