روزنامه آفتاب یزد
1400/05/26
امکان وقوع بداء در واقعه کربلاء
دکتر عباس کریمی - بر اساس یکی از آموزههای مکتب تشیّع، «بداء» به معنای تغییر اراده الهی، امری است ممکن و بلکه در مواردی تحقق یافته است. در این گفتار، در پی آنیم تا بدانیم امکان وقوع چنین اموری در قضیه کربلاء وجود داشته یا خیر و در صورت امکان آن، امام حسین "علیهالسلام" نیز که از علم امامت برخوردار بودهاند، چنین امری را محتمل میدانستهاند یا برای امام "علیهالسلام"، نتیجه ی کار روشن بوده است؟ به منظور پاسخ به پرسش بالا، نخست باید امکان و قلمرو بداء (بند یکم) را مرور نمود، آنگاه، به اعمال نتیجه بحث به واقعه ی کربلاء پرداخت. (بند دوم)کلید واژه: بداء، اراده، تشیع، کربلا، هدایت
بند یکم- امکان و قلمرو بداء
چون اصل امکان «بداء» از سوی بعضی از دانشمندان اسلامی انکار شده است، ابتدا امکان عقلی و عملی آن به بحث گذاشته میشود (الف)، آنگاه قلمرو بداء مورد بررسی قرار میگیرد تا معلوم گردد، در چه اموری بداء امکان دارد (ب).
الف- امکان بداء
دانشمندان اهل سنت، منکر امکان وقوع بداء میباشند و عمدهترین دلیل آنان، شرط امتناع عقلی بداء است. به نظر آنان، ذات اقدس الهی، چون با علم غیرمتناهی خود از آغاز، روند و فرجام امور خبردار است، امکان ندارد امری را اراده نمایند و به دلیلی از اراده پیشین خود برگردد. رجوع از اراده پیشین، به علّت جهل از نتایج آن است که برای ارادهکننده از قبل قابل پیشبینی نبوده و با برخورد با این نتایج غیر قابل پیشبینی، نظر و اراده او منتفی میشود. چون، خداوند سبحان از چنین جهلی به دور است و حوادث و وقایع آتی، همه تحت شمول علم فراگیر او قرار میگیرد، بنابراین تغییر اراده او نیز محال است . به اعتقاد شیعه، همانطور که امام رضا علیهالسلام فرمودهاند اراده و مشیّت الهی بر دو نوع اراده حتمی و اراده عزمی است. به همین دلیل است که ذات اقدس الهی، با این که میدانستند، حضرت آدم علیهالسلام و حضرت حوّاء از آن درخت بهشتی میخورند و با این که میخواستند تا آنان از آن درخت بخورند، آن دو را از خوردنش نهی کردند و یا با این که نمیخواستند اسماعیل علیهالسلام قربانی گردد، به ابراهیم علیهالسلام دستور ذبح وی را صادر نمودند . درواقع، در اراده عزمی خداوند سبحان، امر و اراده ظاهریاش با اراده واقعی او متفاوت است و هرگاه، اراده ظاهری خود را ابراز نمایند و متعاقب آن، اراده باطنی خود را آشکار سازند، بداء اتفاق میافتد .
درواقع در ارتباط با بندگان و رعایت مصلحت آنان، انشاء امر و اظهار ارادهای ضروری است، درحالی که با فرا رسیدن زمان مناسب، ابلاغ اراده واقعی صورت میپذیرد، همانطور که در ذبح اسماعیل علیهالسلام اتفاق افتاد. گاهی هم اراده الهی، متناسب با وضعیت موجود ابلاغ میگردد و چون وضعیت بندگان تغییر یابد، اراده نهایی محقق میشود همانند آنچه در رابطه با وعید قطعی عذاب قومش به حضرت یونس علیهالسلام ابلاغ شد و چون آنان توبه نمودند، عذاب از آنان برداشته است و این وعید محقق نگردید؛ بنابراین، نه تنها بدین معنا امکان وقوع داد، بلکه در مواردی واقع شده و وقوع هر چیزی بهترین دلیل برای امکان وقوع آن است.
ب- قلمروی بداء
ادله بداء، هر نوع اراده الهی را در بر میگیرد، به جز آنچه را که خداوند متعال وعده نموده است. آیات قرآنی که خلف وعده را از دامان اقدس الهی به دور میداند، همانند آیه 6 سوره روم و یا با نفی ابد، بر عدم تخلف از وعده، تاکید مینماید، همانند آیه 47 سوره حج و یا آیاتی که تخلف از میعاد را از شان پروردگار عالمیان به دور دانسته همانند آیه 9 سوره آل عمران و آیه 20 سوره زمر همگی ادله بداء را تخصیص میزنند و یا از باب حکومت، دایره آن مضیّق میکنند و به هر حال موضع وعده الهی مشمول قلمرو بداء نمیگردد، همانطور که حضرت امام جواد(ع)، مهدویت و ظهور حضرت قائم (عج) را چون وعده الهی است، امکان وقوع بداء در آن منتفی دانستند .
بند دوم- اعمال امکان و قلمرو بداء بر واقعه کربلاء
پژوهشگران تاریخی و صاحبنظران مذهبی، در این که وقوع حادثه کربلا و شهادت امام حسین علیهالسلام از پیش مقدّر شده بود، اتفاقنظر دارند گرچه در رابطه با تفصیل قضیه و کیفیت امر، اختلافاتی مشاهده میشود. دستکم از روز ولادت حضرت امام حسین علیهالسلام، روایاتی وجود دارند که متذکر وقوع چنین واقعه دردناکی در آینده شدهاند. با وجود این روایات و اعلام اراده الهی، پرسشی که مطرح میشود این است که امکان تغییر آن در زمان وقوع وجود داشته یا خیر و به عبارت دیگر، اصل امکان وقوع بداء در واقعه کربلا قابل پذیرش است یا نه (الف) و اگر چنین وقوعی پذیرفتنی باشد، سوال بعدی که مطرح میگردد این است که شخص امام حسین علیهالسلام نیز به رغم دسترسی به منبع سرشار علم امامت، چنین احتمالی میدادهاند یا خیر (ب)؟
الف- امکان حصول بداء در واقعه کربلا
اخبار و روایات مستفیض در رابطه با خبر دادن از شهادت سبط خاتم پیامبران از ناحیه انبیای الهی پیشین وارد شده است . از پیامبر اکرم (ص)
و از حضرت امیرالمومنین علی علیهالسلام نیز روایت معتبری در این باب وارد شده است؛ از جمله این روایات، «حدیث قاروره» (به معنای ظرف یا شیشه) است که امّ سلمه (ره) همسر گرامی پیامبر اکرم (ص) و از سابقین در اسلام، راوی آن است. بر اساس این روایت، پیامبر (ص)، مقداری از خاک کربلا را به امّ سلمه داده بودند که در شیشه نگهداری میشد. حضرت به امّ سلمه فرموده بودند: «هرگاه دیدی که این خاک به خون تبدیل شد، بدان که فرزندم حسین علیهالسلام کشته شده است.» روزی که به آن شیشه نگاه کرد و آن را خونین یافت، صدایشان به صیحه و شیون بلند شد و همسایگان را از موضوع باخبر ساخت. این ماجرا در روز دهم محرم
سال ۶۱ هـ.ق مصادف با روز شهادت امام حسین علیهالسلام اتفاق افتاد و چون خبر شهادت به مدینه رسید، این تطابق زمانی نقل مجلس مستمعین این خبر شد .
همچنین روایت شده که حضرت علی علیهالسلام همراه چند نفر از اصحاب، زمانی که از سرزمین کربلا عبور میکردند، نگریستند و فرمودند: «اینجا محل فرود آمدن کاروانشان... و محل ریختن خونشان است.» رویاهای صادقی که شخص امام حسین علیهالسلام در چند مرحله دیدند و در آنها، پیامبر اکرم (ص) خبر از شهادت ایشان میدادند و بهویژه خوابی که در جواب برادرشان
محمد حنیفه (ره) نقل نمودند، همگی دلالت بر مسلّم بودن وقوع حادثه نزد اهل بیت علیهالسلام و شخصِ امام حسین علیهالسلام دارد. گرچه بعضی از روایات، دچار ضعف در سند یا دلالت هستند، لیکن از مجموع اخبار و روایات وارده چنین استنباط میشود که حادثه کربلا، در نزد اهل بیت علیهالسلام پیشبینی شده بوده و سیّدالشّهداء علیهالسلام آگاه از این سرنوشت بوده است. با این همه، کسی نمیتواند ادعا کند که امام علیهالسلام، یقین داشته که در همین سفر است که این حادثه به قطع واقع میشود؛ زیرا ادله علم امامت گرچه اقتضاء احاطه امام بر علوم لازم برای امامت و رهبری جامعه را دارد، لیکن اقتضاء اطلاع از جزئیات وقایع و حوادث آتی را ندارد. روشن است که فطانت و کیاست حضرت امام حسین علیهالسلام و بررسی اوضاع و احوال وقت جامعه و به ویژه کوفه، همراه با اخبار وارده، امام علیهالسلام را به حدس و گمان در این رابطه رهنمون میساخته، لیکن این گمان تا زمان مواجهه با سپاه دشمن و وقوع این مواجهه در سرزمین کربلا و اطلاع حضرت از نام این سرزمین و تطبیق آن با محل شهادت از پیش گفته شده، تبدیل به قطع نگردیده بود.
با توجه به آنچه گذشت، معلوم است که اصل واقعه کربلا و وقوع آن و شهادت حضرت سیّدالشّهداء در این واقعه، بر اهل بیت علیهمالسلام و بر امام حسین علیهالسلام مسلّم بوده، گرچه زمان دقیق آن، محل تردید بوده است. با این همه و به رغم مسلّم بودن وقوع چنین حادثهای، وقوع آن از مصادیق وعده الهی نبوده و بنابراین در قلمرو بداء واقع می شده و ممکن بود که اراده الهی در هر لحظه به نحو دیگری ظاهر شود و تاریخ به صورت دیگری رقم بخورد بنابراین پیشبینی شهادت امام حسین"علیهالسلام" در قالب تهیّا حضرت برای قیام و شهادت توسط آن حضرت رقم خورده، گرچه این امکان وجود داشته که نصرت و ظفر الهی علاوه بر پیروزی واقعی، موجب پیروزی ظاهری ایشان و تشکیل حکومت و اقامه عدل نیز گردد.
ب- احتمال وقوع بداء در واقعه کربلا نزد امام حسین (ع)
آخرین پرسش در این پژوهش این است که آیا شخص امام حسین علیهالسلام هم احتمال بداء میدادند یا خیر؟ مسلمانانی که از این اخبار راجع به واقعه کربلا از پیش آگاه شده بودند و بهرهای از علم امامت نداشتند، طبیعی است که تا واقعه به وقوع نپیوندد، احتمال تغییر در اراده عزمی ذات اقدس الهی بدهند. با این حال، آیا میتوان امام حسین علیهالسلام را که از علم سرشار امامت بهرهمند بوده، در این احتمال با امّت یکسان بدانیم؟ حقیقت این است که بداء بیشتر نزد اولیای الهی، انبیاء و امامان معصوم علیهالسلام احتمال دارد تا نزد عوام. علمی که نسبت به وقایع آینده، نزد آنان ودیعه گذاشته میشود، با احتمال بداء تعدیل میگردد. اینکه پیامبر اکرم (ص) خبر از شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیهالسلام به دست شقیترین مردم میدهد و حضرت از ایشان سوال میکنند که آیا در آن حال، بر راه حق پایدارند، پیامبر (ص) پاسخ میدهند: «آری» و حضرت علی علیهالسلام خداوند را سپاس میگویند ؛ به قطع از این که عاقبت خودشان نیز به بهترین وجه، ختم به خیر میشود و مرضی حق تعالی دار فانی را وداع میکنند، خبر داشتند، لیکن در پاسخ سوال ام سلمه(ره)، که میپرسد: «یا رسولالله چرا اینقدر شما نگرانید و با این مقامی که نزد حق تعالی دارید، از آینده بیمناک؟» ایشان پاسخ میدهند: «آیا ندیدی خداوند با برادرم یونس علیهالسلام چه کرد؟» پیامبر (ص) عاقبتبهخیری خود را مسلّم میدانست، لیکن همچنین اطلاع داشت که کوچکترین ترک اولی، میتواند موجب عقوبت و عذاب الهی شود و باید در تمام اوقات و لحظات مراقب بود و تمام انتظارات از یک پیامبر بزرگ الهی را برآورده ساخت تا مقامی که در نظر گرفته شده را حفظ نمود. همینطور است امامان معصوم علیهالسلام، حضرت امیرالمومنین علی"علیهالسلام" خبردار شده بودند از شهادتشان در مسجد کوفه؛ لیکن بدین نحو نبود که وقتی در جنگها به صف دشمن میزدند به علت خبر فوق، اطمینان داشته باشد که در هر حال، زنده خواهند ماند که در این صورت، شجاعت و ایثار معنا پیدا نمیکند. بداء در اراده عزمی الهی بدین معناست که کوچکترین غفلت جایز نیست که ممکن است تقدیر تغییر یابد. هر نوع ترک اولی میتواند ضمانت اجرایی درخور داشته باشد. مراقبت و مجاهدت در حدّ اعلاء لازم است تا اراده خداوند بر مقام و مرتبه در نظر گرفته شده برای آن حضرت نزد ذات اقدس الهی محفوظ بماند.
امام حسین علیهالسلام هم از ابتدا تا انتهای نهضت احتمال وقوع بداء را میدادند. در شروع نهضت و از زمان حرکت از مدینه به طرف مکه و سپس از مکه به طرف کوفه، زمانی که سیل نامههای دعوت مردمان کوفه به طرف ایشان سرازیر شده بود، برای ایشان چنین احتمالی وجود داشته که حادثه پیشبینی شده کربلا و شهادت ایشان، به وقوع نپیوندد و یا به زمان دیگری محوّل شود و بنابراین امام حسین علیهالسلام، بدون توجه به این پیشبینیها، وظایف دینی خود را با توجه به دادههای عادی و متعارف بشر و دریافت دعوتنامههای مزبور و اعلام حمایتهای کوفیان تنظیم مینمایند و کوچکترین اهمالی روا نمیدارند و پیشبینیهای مذکور را در تصمیمگیریهای خود دخالت نمیدهند و در اصل، اولیاء خدا همگی باید اینچنین کنند و اگر از خزانه علم الهی بهرهمند شدند، وظیفه خود را بدون این علم غیرعادی انجام دهند و همیشه این احتمال را بدهند که اگر اینچنین عمل نکنند مورد مواخذه واقع میشوند و بداء حاصل میشود و اراده دیگری از ذات اقدس الهی آشکار میشود.
حضرت یونس علیهالسلام، بعد از آن که از اراده حق تعالی دائر بر عذاب و هلاکت قومش در ساعات بعدی مطلع شد و به این نتیجه رسید که هدایت در حقّ این قوم دیگر بیاثر است و به هر حال عذاب خواهند شد، غضبناک از نزد قومش خارج شد و گمان کرد که دیگر خداوند در حقّ او سخت نخواهد گرفت و چند ساعت باقیمانده به هدایت قومش نپرداخت و چنین شد که خداوند، این پیامبر خود را دچار عذاب دنیوی و افکنده شدن در دریا و بلعیدنش توسط نهنگ نمود و اگر توبه وی نبود و اگر شرایط توبهاش فراهم نبود، تا زمان و زمین بر پا بود سرنوشت نهائیاش، همین ماندن در این مرحله رقم میخورد. بعد از پذیرش توبهاش هم زمانی که به طرف قومش مراجعت کرد ملاحظه نمود که عذاب الهی محقق نگردیده و عذاب الهی به علت توبه قومش یا به علت ترحم آنان بر یکدیگر از آنان منصرف شده است و این بدین معناست که او نمیبایست علمی که به طریق غیرعادی نزد وی به ودیعت نهاده شده استفاده میکرد و وظایف خودش را بدون توجه به این علم انجام میداد و همیشه احتمال تغییر اراده عزمی خدای سبحان میداد که این اتفاق هم در واقع افتاد .
امام حسین علیهالسلام در تمام مراحل نهضت نشان داده که وظایف خودشان را با دادههای عادی بشری که به دقت رصد مینموده، تنظیم میکرده است و کوچکترین اطلاعاتی را که میتوانسته از مطلعین کسب کند، فروگذار نمیکرده و همواره تا لحظه شهادت خویش بر این رویه پایدار مانده است و حتی در آخرین لحظات حیات مبارک خودشان دست از هدایت دشمن و نجات آنان برنداشته است و اینچنین نهضت حسینی از ابتدا و تا انتها رقم خورده است.
نتیجه:
بداء به معنای تغییر اراده ظاهری و اعلام شده الهی در نهضت حسینی علیهالسلام هم محتمل بوده و هر آن امکان داشته سرنوشت ترسیم شده امام حسین علیهالسلام در لسان انبیاء و اولیاء گذشته تغییر نماید و شخص امام حسین علیهالسلام هم نهتنها چنین احتمالی میداده، بلکه علم ودیعه نهاده نزد خود دائر بر شهادت در کربلاء را مبنای تصمیم خود قرار نمیداد و با احتمال بداء، تمام وظایف خود را براساس دادههای علم بشری تعریف و اجراء مینموده است. تشکیل حکومت و اجرای عدالت و در صورت عدم امکان آن، افشای ماهیت غیراسلامی حکومت امویان از اهداف حضرتش بوده که با چینش صحیح دادهها، به خوبی به هدف دوم رسیده است. * منابع در روزنامه موجود است
سایر اخبار این روزنامه
تشکیل کارگروهی از روانشناسان و جامعهشناسان برای چاره اندیشی
رایزنی جهت خرید واکسن برای نوجوانان
روبیکا مجرم است؟
آینده زنان افغان در ابهام
توافق پنهانی صورت گرفته است؟
چرا وزارت بهداشت مردم را از سرگردانی نجات نمی دهد؟
آبروی قرنطینه را بردیم
آینده زنان افغان در ابهام
امکان وقوع بداء در واقعه کربلاء
چرا وزارت بهداشت مردم را از سرگردانی نجات نمی دهد؟
آبروی قرنطینه را بردیم