مرهمی بر زخم ناسور کرونا
تا یک قدمی مرگ رفتم
هوا بهشدت گرم بود؛ حرارت نور خورشید پوست را حسابی میسوزاند، زمین خاکی روستا داغ داغ بود و بچههایی که پای برهنه در میانه آن میدویدند حکایت از دوستی کهنهشان با تن داغ زمین داشت. کرونا تازه بساطش را در جای جای کشور پهن کرده بود. کاروانهای نذر آب در استانهای هدف به راه افتاده بودند و در کنار آبرسانی به این مناطق پزشکان برای سرکشی به مناطق دورافتاده و محروم و اجرای طرح غربالگری و تأمین ملزومات بهداشتی حاضر بودند.
با وجود اینکه تبلیغات برای دعوت مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی در سراسر کشور دائما در حال انجام بود اما خبری از این تبلیغات و آموزشها در مناطق محروم کشور نبود. مردم کمابیش چیزهایی درباره کرونا شنیده بودند اما کسی باور نداشت که این بیماری تا این اندازه میتواند کشنده و خطرناک باشد. دکتر «علیرضا حسنلو» جراح عمومی از سال 1380 تجربه کار به عنوان پزشک داوطلب در جمعیت هلال احمر را دارد. او سال گذشته در جریان اجرای طرح نذر آب همراه تیمی راهی مناطق محروم شد: «این همه محرومیت و فقر را باور نمیکردم. خانوادهها درگیر ویروس کرونا بودند بدون اینکه خبر از آن داشته باشند. کسی پروتکلها را رعایت نمیکرد و از ماسک خبری نبود. ارتباطم با بیماران کرونایی فاقد ماسک باعث شد تا به این ویروس مبتلا شوم و تا یک قدمی مرگ هم بروم.»
این همه محرومیت و فقر را باور نمیکردم. خانوادهها درگیر ویروس کرونا بودند بدون اینکه خبر از آن داشته باشند. کسی پروتکلها را رعایت نمیکرد و از ماسک خبری نبود. ارتباطم با بیماران کرونایی فاقد ماسک باعث شد تا به این ویروس مبتلا شوم و تا یک قدمی مرگ هم بروم
کرونا او را تا یک قدمی مرگ برد، اما همکار جوانش را به کام مرگ کشاند: «بچهها با دل و جان کار میکردند؛ بدون کوچکترین نشانه خستگی و فرصتی برای استراحت. تعداد بیماران زیاد بود. در همین مأموریت بود که متأسفانه یکی از بانوان جوان پزشک ما به بیماری کرونا مبتلا شد و خیلی سریع هم جانش را از دست داد. درست است داغ این همکار بسیار سنگین و تلخ بود اما اجازه نداد ما در موضوع رسیدگی به بیماران محروم کوتاه بیاییم.»
او از نوروز 1380 تا کنون عضو جمعیت هلال احمر است و معتقد است که فعالیتهای داوطلبانه روح آدمی را صیقل میدهد و آرامش عجیبی نصیبش میکند: «من تا قبل از اینکه در هلال احمر فعالیتهایم را شروع کنم به مناطق محروم سفر نکرده بودم. بعد از اولین سفر تازه فهمیدم در کشور ما چه مناطق محروم و انسانهای فقیری وجود دارد. خانوادههای فقیری که حتی از حداقلهای امکانات بهداشتی و درمانی هم محرومند.»
دخترک جوان را به زندگی بازگرداندیم
خاطرههای تلخ و شیرینش از این مناطق کم نیست اما وقتی قصه دخترک جوان و فلجی را در منطقه تلنگ سیستانوبلوچستان برایمان روایت میکند گاه صدایش پر از بغض میشود و گاه با لبخند ادامه میدهد: «این دختر به خاطر انجام یک جراحی ناموفق دچار قطع نخاع و زخم بستر شدید شده بود؛ به طوری که حتی استخوانهای لگن او هم قابل مشاهده بود. با کمک اهالی روستا و دوستان پزشکم این دختر را به بیمارستان چابهار منتقل کردیم و بعد از چندین بار عمل جراحی و حتی جراحی زیبایی، او را به زندگی دوباره برگرداندیم. این دختر حالا زنده است و من هر وقت به او فکر میکنم و میبینم از مرگ به زندگی برگشته است حس رضایت عمیقی در قلبم احساس میکنم.» او حالا علاوه بر جمعیت هلال احمر با گروههای خیریه درمانی کشور هم به این مناطق سفر میکند و معتقد است که همه پزشکان و متخصصان کشور ما اگر یک بار به این مناطق سفر کنند هیچ بیمار نیازمندی چشم به راه درمان نمیماند.
همیشه گوشه دلمان نگران است
«مهدیه رمضانی» هم یکی از پزشکان داوطلب هلال احمر است. تلفن را که جواب میدهد خستگی در صدایش موج میزند. گویا روزهای زیادی است که خواب به چشم نداشته و شیفتهای مکرر در کنار سفرهای طولانی خستهاش کرده است: «پزشک که باشی همیشه گوشه دلت نگران تکلیفی است که مبادا کامل انجام نشود. روزهای سختی را پشت سر میگذاریم، کرونا هر روز داغی سنگین بر دلمان میگذارد و پزشکان داوطلب در این میان رسالت بزرگی را برای خدمت در مناطق محروم و ارایه خدمات پزشکی به نیازمندان دارند. خیلی از خانوادههای ما این روزها توان پرداخت هزینههای درمانی را ندارند و برای ویزیت نیازمند فعالیت داوطلبانه و خیرخواهانه پزشکان هستند و پزشکان داوطلب در جای جای این سرزمین مشغول این امر هستند.»
او برای اینکه در این اردوهای جهادی و برنامههای معاینه رایگان شرکت کند، از محل کارش مرخصی میگیرد و معتقد است که هفتهای یک بار برای خوبشدن حال دلش نیاز دارد تا در فعالیتهای داوطلبانه شرکت کند
شروع فعالیتهای داوطلبانهاش با جمعیت هلال احمر به مراسم اربعین حسینی در سال 96 برمیگردد: «دلم عجیب هوای امام حسین(ع) را کرده بود و دوست داشتم به هر بهانهای در این مراسم شرکت کنم. وقتی متوجه شدم جمعیت هلال احمر اعلام نیاز کرده است، بیدرنگ ثبت نام کردم و به عنوان پزشک داوطلب راهی کربلا شدم. اما این سفر با همه سفرهای دیگر فرق میکرد. روپوش سفیدی که به تن داشتیم تقدس خاصی داشت و معاینه زائران حسینی و عاشقانههایشان با حسین(ع) هر روزش برای ما خاطره شیرینی بود که تکرارش این روزها حسرت بزرگی شده است.»
کار داوطلبانه را از دوره دانشجویی شروع کردم
دکتر «سیدهاشم حسینی» یکی دیگر از پزشکان داوطلب جمعیت است. او فعالیتهای داوطلبانهاش را وقتی که دانشجو بود با هلال احمر شروع کرد، تقریبا از سال 85: «فعالیتهایم را در دوره دانشجویی شروع کردم و اولین مأموریتم حضور در زلزله رودبار بود؛ پر از ترس و استرس و… با اینکه دانشجوی پزشکی بودم، اما قدرت ریسکی برای درمان نداشتم، به همین علت شروع به پانسمان زخم زلزلهزدگان کردم. در آواربرداری و بیرونکشیدن مصدومان و جنازهها از زیر آوار هم با نیروهای امدادی همکاری میکردیم. در حین کار متوجه شدم خارجکردن مصدومان از زیر آوار اصولی و صحیح انجام نمیشود، به همین علت شروع به آموزش امدادگران کردم تا تعداد مصدومان ضایعه نخاعی افزایش نیابد.»
حال و هوای این روزهای شهر او را به همان سالها میبرد؛ روزهایی که همراه با بازماندگان زلزله گریه میکرد: «مردم عزادار بودند، دوست داشتند عزاداری کنند و باید شرایطی برای آنها فراهم میشد. شروع کردیم به برگزاری مجالس ترحیم، خودمان مداحی کردیم و عکس متوفیان را در گوشهای از خرابهها گذاشتیم و شروع به عزاداری کردیم تا آنها با این سوگواریها کمی سبک شوند؛ درست مانند همین روزهایی که خیلیها به علت از دستدادن بیماران کرونایی غمگین و نالانند و کادر درمان علیرغم خستگی پا به پایشان گاه عزاداری میکنند.»
او برای اینکه در این اردوهای جهادی و برنامههای معاینه رایگان شرکت کند، از محل کارش مرخصی میگیرد و معتقد است که هفتهای یک بار برای خوبشدن حال دلش نیاز دارد تا در فعالیتهای داوطلبانه شرکت کند: « با حضور در مناطق محروم و کاهش آلام مردم حس خوبی نصیبم میشود؛ انگار تمام غصههای دنیا در دلم آب میشود و استرس و نگرانیهایم کمتر می شود.»
پزشکان داوطلب روز و شبی نیست که به فکر مردم محروم ازکمترین امکانات بهداشتی نباشند. از روزهای سیاه کرونایی و از خستگی و فرسودگی کادر درمان میگویند و عاجزانه از مردم میخواهد با رعایت پروتکلهای بهداشتی، استفاده از ماسک و پرهیز از حضور در محافل گروهی کمی به جان خسته پزشکان مرهم بگذارند.