ثبتنام دانشآموزان، دغدغه مادران تنها
ملیحه محمودخواه: جروبحث که بالا گرفت، مثل همیشه زن برای آنکه بچهها از داد و فریادهای مرد درامان بمانند، گوشه خیاط رفت. کاری که همیشه میکرد، داد و فریادهای او برایش عادی شده بود. شیشه که مصرف میکرد، دیگر هیچ چیز برایش مهم نبود، حتی بچهها.
اما مرد قصد نداشت دعوا را تمام کند، زن گوشه حیاط میثم را بغل کرده بود و راه میبرد تا آرام بگیرد که بوی دود تمام حیاط را پر کرد. عسل به داخل دوید. زن نگران میثم را همانطور که گریه میکرد، گوشه حیاط نشاند و دنبال عسل رفت.
خانه با دود پر شده بود، آتش زبانه میکشید و فریادها و فحشهای مرد هم تمامی نداشت. عسل را بغل زد و دوباره به بیرون دوید. انگار دود توی سرش میپیچید. قدرت تصمیمگیری نداشت، میثم را بغل کرد و دست عسل و سمیرا را گرفت. چادرش را به دندان گرفت و بچهها را از خانه جهنمی بیرون برد. مسیری را دوید، بچهها هم با همان دمپاییهایی که پوشیده بودند، پشت سرش میدویدند. میثم همچنان گریه میکرد.
کشمکش برای دریافت پروندهدوماه از آن روز جهنمی میگذرد. حالا زن کارهایش را کرده تا از مرد جدا شود اما مرد میگوید یک کلام طلاق نمیدهم. اما این کشمکشها همه آن چیزی نیست که زن را ناراحت کرده است. او چند روز قبل برای گرفتن پرونده عسل و سمیرا از مدرسه دوباره به ملایر رفته است اما وقتی پرونده بچهها را خواسته، مدیر به او گفته پرونده را فقط به پدر میدهند.
او هرچه اصرار کرده که با مرد اختلاف دارد و دیگر در کنار او امنیت جانی ندارند، مدیر حرف خودش را زده و گفته پرونده فقط به پدر بچهها داده میشود. این یک قانون است. او دلش میسوزد از اینکه مرد حتی یکبار هم نه سراغی از درس و مشق بچهها گرفته است و نه حتی برای یکبار هم به مدرسه رفته است. تمام طول تحصیل زن پا به پای بچهها درس خوانده بود و حالا که میخواست آنها را از خانه جهنمی دور کند، با مشکل روبهرو شده است.
همه زحمت کودک پای خودم بوداین مشکل را سمانه نیز دارد. از زمانی که شوهرش فراری شده، دوسالی میگذرد. در کار موادمخدر بوده و پلیس در جستوجویش بوده است. از وقتی که شوهرش رفته، سمانه هیچ خبری از او ندارد نه میداند کجاست، نه میداند اصلا دستگیر شده است یا نه.
اصلا یادش رفته بود که مرد بداخلاقی هم در زندگیاش بوده است تا همین چندوقت پیش که میخواست پرونده پسرش را که دوره اولش را تمام کرده و برای ثبتنام باید به پایه دوم برود، نام پدرش دوباره او را یاد خاطرات تلخش انداخت.
مدرسه گفت باید پدر برای گرفتن پرونده به مدرسه بیاید. هرچه سمانه گفت کدام پدر! این چندسال من کارهای معین را انجام میدادم و همه زحمتش روی دوش خودم بوده است، اما این حرفها برای مدرسه ولی قانونی نمیشد. حالا سمانه مانده است و ثبتنامی که هنوز به نتیجه نرسیده است.
طبق قانون پدر ولی قانونی کودک استگیتی ابراهیمی،معاون آموزش ابتدایی ورییس ستاد ثبت نام منطقه هفت تهران به «شهروند» توضیح میدهد که گریزی از اجرای برخی از قوانین وجود ندارد و ما بهعنوان کارمند در آموزش و پرورش موظف به اجرای این قوانین هستیم.
او تأکید میکند بر اساس قوانین ولی قانونی دانشآموز پدر محسوب میشود و برای گرفتن مدارک قانونی دانشآموز از مدرسه، پدر باید در مدرسه حاضر شود. مگر آنکه مادر حضانت کودک را داشته یا از دادگاه برگهای مبنی بر نگهداری کودک توسط او داشته باشد.
ممکن است پدر شاکی شودابراهیمی با تأکید بر اینکه بارها پیش آمده مدرسه به دلیل ارایه پرونده به مادر دچار مشکل شده است، میگوید: «عکس این ماجرا نیز زیاد رخ میدهد. سالها قبل وقتی مدیر مدرسه بودم، مادری به مدرسه مراجعه کرد و پرونده فرزندش را دریافت کرد اما دو روز از این ماجرا نگذشته بود و پدر به مدرسه مراجعه کرد و داد و فریاد به راه انداخت که شما نباید بدون اجازه من پرونده را به همسرم میدادید و این موضوع تا مدتی برای ما مشکل ایجاد کرده بود. با وجود اینکه مسئولان مدرسه از اختلاف پدر و مادر اطلاع نداشتند، و نمیدانستیم که این مشکل پیش میآید.»
او تأکید میکند که گاهی برخی اختلافات بین پدر و مادرها وجود دارد که سبب میشود که مادر خانواده به ناچار خانه را ترک کند و در چنین مواقعی اگر اقدام برای ثبتنام مجدد فرزند در مدرسهای دیگر را دارد، باید برای آنکه بتواند روند قانونی ماجرا را طی کند و مدارک دانشآموز را دریافت کند، به نزدیکترین مرکز شورای حل اختلاف مراجعه کند و از آنها برگهای مبنی بر نگهداری کودک دریافت کند تا مشکلش برای دریافت پرونده برطرف شود.
او با تأکید بر اینکه هیچ مدرسهای نمیتواند از این مورد قانونی تمرد کند، خاطرنشان میکند: «تنها مدرک قانونی است که به مادر اجازه میدهد که بتواند پرونده فرزند را از مدرسهای به مدرسه دیگر منتقل کند.»
تمهیدات قانون برای مادران تنهاعلیشاه صاحبی، وکیل پایه یک دادگستری نیز به «شهروند» توضیح میدهد که در قانون ولایت فرزند در اختیار پدر قرار دارد، اما قانونگذار تمهیداتی در نظر گرفته که در صورتی که مادر بخواهد حضانت کودک را در اختیار بگیرد، میتواند از آنها استفاده کند.
او تأکید میکند که دو راه برای این موضوع وجود دارد؛ در صورتی که مادر مدعی است پدر در دسترس نیست و میخواهد حضانت کودک را به عهده بگیرد، میتواند به دادگاه مراجعه کرده و تقاضای گواهی امین ولی غایب کند، در چنین مواردی دادستانی پس از بررسی گواهی را صادر و مادر میتواند با این گواهی کارهای کودک را انجام دهد.
مادر می تواند قیم اتفاقی کودک شوداو با اشاره به اینکه این روند طولانی نیست و در صورتی که پدر به هر دلیلی غیبت دارد، مادر میتواند این روند را طی کند، تأکید میکند: «درصورتی که پدر حضور داشته باشد اما در تأمین مایحتاج کودک قصور داشته باشد نیز، مادر میتواند اقدام قانونی انجام دهد. بهطور مثال خرجی کودک را پرداخت نکند یا اینکه کودک را تهدید کند و او را کتک بزند و بهطور کلی کودک را تحت فشار قرار دهد. در شرایطی که ولی کودک مجرم و متهم است، مادر میتواند قیم اتفاقی کودک شود. در این حالت نیز او باید به دادسرا برود و بهعنوان قیم اتفاقی دعاوی را علیه ولی اصلی ارایه کند؛ چون طرح شکایت ولی و شاکی یکی است و منافع پدر در تناقض است، میشود در این موارد مادر بهعنوان ولی اتفاقی مشخص شود.
او تأکید کرد که این موارد مستلزم این است که مدارس اطلاعات حقوقی لازم را داشته باشند؛ زیرا نبود اطلاعات کافی در این زمینه سبب شده است که بسیاری از این قوانین به درستی اجرا نشود و مدارس با مشکل روبهرو شوند.