«کیهانِ منتقد» و «مجلس مقتدر» یا «کیهانِ مدافع» و «مجلس خنثی»!؟

آفتاب یزد - رضا بردستانی: این روزها که مجلس یازدهم سرگرم بررسی توانمندی و عدمِ توانمندی وزرای پیشنهادی است، مسائلی در صحن و متن مجلس و نیز بطن و حاشیه
جامعه در آیند و روند است که گویی انتقاد از دولت سیزدهم یا عدمِ رای اعتماد به وزرای پیشنهادی، چوب لای چرخِ «دولتِ مردمی» گذاشتن است یا رویه‌ای در برخی رسانه‌ها از جمله کیهان در پیش گرفته شده که هر نقد و سخنِ ناصحانه‌ای باید با جوابی تند از سوی این رسانه مواجه شود از این روز مسائلی را برای ادامه‌ی مسیرِ پیش روی دولت سیدابراهیم رئیسی به عنوان گزینه‌های پیشنهادی روی میز قرار می‌دهیم تا خودِ رئیس دولت برگزیند که کدام را می‌پسندد:
یکم: سید احمد علم‌الهدی امام جمعه مشهد که زین پس هرچه بگوید در جایگاه «پدرِ همسر رئیس جمهور» بازتاب داده می‌شود (!) گفته: «آقای رئیس جمهور وزرا را به مجلس پیشنهاد داده است. ارزیابی وزرا وظیفه مجلس است. اگر در آینده یکی از این وزرا ناکارامد در آمد، مردم گریبان نمایندگان خود در مجلس را می‌گیرند و دیگر به دولت فحش نمی‌دهند، چون رئیس جمهور را بابصیرت انتخاب کرده‌اند و او را می‌شناسند. نمایندگان مجلس حواسشان جمع باشد نیروی جهادی تایید کنند. یک رئیس جمهور جهادگر آمده و افرادی را به عنوان وزیر خود انتخاب کرده است. نمایندگان مجلس باید ببینند آیا این وزرای پیشنهادی می‌توانند پا به پای رئیس جمهور کار کنند یا نه.»
دوم: حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان: «رای مثبت یا منفی کمک به رئیسی از زاویه دیگر» می‌نویسد: «اصول هشتاد و هفتم و یکصد و سی و سوم قانون اساسی، انتخاب نهایی وزیران را موکول و مشروط به رای اعتماد مجلس شورای اسلامی کرده است. به بیان دیگر، قانون اساسی در این مرحله از ساز و کار انتخاب وزیران، مجلس شورای اسلامی را به کمک رئیس‌جمهور منتخب فرا خوانده است تا چنانچه در گزینش وزرای پیشنهاد شده، قصوری رخ داده و یا نکته‌ای از قلم افتاده باشد با دقت‌نظر و ارزیابی نمایندگان مجلس مورد توجه قرار گرفته و کمبودهای احتمالی به اصل شایسته‌سالاری خللی وارد نکند. زیرا؛ اگرچه در صداقت رئیس‌جمهور محترم و نگاه کلان ایشان به مسائل و مشکلات پیش‌روی کمترین تردیدی نیست و درستی این نکته را در کارنامه درخشان و مثال‌زدنی ایشان به وضوح می‌توان دید. اما، وزرای پیشنهادی برآمده از بررسی‌ها و ارزیابی‌های - هرچند عمیق و دقیق- جمعی از یاران همفکر و همسو با ایشان بوده است و هرچند که جناب رئیسی نیز ارزیابی تیم یاد شده را به دقت زیر نظر داشته و نظر نهایی را داده‌اند ولی با این وجود، احتمال از قلم افتادن یک یا چند نکته دور از انتظار نیست و از این روی، بررسی سوابق و کارنامه وزرای پیشنهادی از سوی نمایندگان مجلس و ارزیابی میزان توانمندی آن‌ها در انجام مسئولیتی که قرار است برعهده بگیرند، می‌تواند کمک شایسته‌ای به جناب رئیسی در انتخاب شایسته‌ترین‌ها باشد.


مخصوصاً آنکه اکثریت قاطع نمایندگان مجلس با جناب رئیسی همفکر هستند و با ایشان دغدغه‌های مشترکی دارند.»
سوم: شریعتمداری با در همان یادداشت با عنوان: «رای مثبت یا منفی کمک به رئیسی از زاویه دیگر» به نکته‌ی بسیار مهمی اشاره می‌کند که حتی اگر روی صحبت و نیش تیز کنایه‌اش اصلاح‌طلبان باشد بازهم سخن درستی است: «برخی اعتراض و یا گلایه می‌کنند که چرا آقای رئیسی اعضای کابینه خود را از میان افراد همفکر و همسو با دیدگاه‌های خود انتخاب کرده است! که باید پرسید مگر قرار است غیر از این باشد؟! جناب رئیسی بینش و منشی دارد که با کارنامه درخشان ایشان تضمین شده است و مردم نیز با نگاه به این خصوصیات، جناب ایشان را به ریاست جمهوری برگزیده‌اند بنابراین لازمه مردم‌سالاری و احترام به رای ملت آن است که مسیر اعلام شده را دنبال کنند و انتخاب اعضای کابینه از میان کسانی که با دیدگاه و مسیر حرکت رئیس‌جمهور همخوانی ندارند، اولاً بی‌توجهی به خواسته مردم و بی‌احترامی به رای آن‌هاست و ثانیاً ایجاد مانع در مسیری است که قول حرکت در آن مسیر را به ملت داده‌اند. ضمن آنکه جناب رئیسی با صداقت اعلام کرده‌اند که در گزینش و معرفی وزیران، روابط حزبی و جناحی و فامیلی و... دخالت نداشته و صرفاً کارآمدی، انقلابی بودن و حرکت جهادی برای رفع مشکلات مورد توجه ایشان بوده است. این نکته نیز گفتنی است که کابینه، مسابقه فوتبال نیست که بدون حضور تیم مقابل امکان برگزاری آن نباشد و گوشت نذری هم نیست که هرکس از راه می‌رسد تکه‌ای از آن را بردارد! دولت آقای رئیسی با وظیفه سنگینی که بر عهده دارد و با ویرانه‌ای که تحویل گرفته است باید - و قرار نیز هست- که به معیشت مردم، ارتقاء سطح زندگی، پیشرفت‌های علمی و فنی، روابط خارجی مقتدرانه و برخاسته از حکمت و عزت و مصلحت، بهره‌گیری از توانمندی‌ها و امکانات و ظرفیت‌های کشور و... بپردازد و عاقلانه نیست کسانی را به کار گیرد که خدای نخواسته با این امور بیگانه‌اند و یا دست‌کم آنکه همخوانی چندانی ندارند!»
چهارم: روزنامه جوان در یادداشتی گلایه مندانه خطاب به محمدباقر قالیباف تحت عنوان: «دفاع غلط در بررسی صلاحیت‌ها» متذکر شده است: «گاه رهبری نظری می‌دهند و ما خود را ملزم می‌دانیم که عمل و نظرمان را منطبق بر آن نظر کنیم و یا حداقل مخالف برنامه و نظر، ولی فقیه اقدام و اعلام موضع علنی نکنیم؛ گاه هم ما نظری و عملی داریم و برای اثبات درستی آن دنبال تطبیق نظر رهبری با نظر و عمل خودمان می‌گردیم. اولی ولایتمداری است، دومی خرج از رهبری. گاه ما در همه امور، حتی جایی که قانون و شرع هم می‌گوید می‌توانیم نظری مخالف رهبری داشته باشیم، خود را ملزم به اطاعت از ایشان می‌کنیم، هزینه‌اش را هم می‌دهیم و وقتی مخالفتی با ما شد، نمی‌گوییم، چون رهبری گفته، انجام دادم؛ گاه هم برای آنکه خودمان هزینه ندهیم، سریع می‌گوییم رهبر گفته و موج مخالفت‌ها را خواسته یا ناخواسته سمت ایشان می‌بریم. اولی ولایتمداری است، دومی خرج از رهبری. این دوگانه‌ها را جای همدیگر جا نزنیم.»
پنجم: آنچه این روزها در بطن جامعه به عنوانِ سخنِ روز مطرح است؛ بی‌تجربگی، عدمِ توانمندی و عدمِ سنخیتِ برخی از گزینه‌ها با جایگاه وزارت است. بی‌آن که نامی از چهره‌ای ببریم خاطرنشان می‌سازیم که مماشاتِ اولیه با لیستِ رئیسی در معنای چوب لای چرخ گذاشتن و استخوان لای زخم نهادن است نه حمایت چه؛ حالا رئیسی را مجبور کنید به دنبال گزینه‌های بهتری بگردد بهتر است تا یکی - دوماهِ دیگر وزارتخانه یا وزارتخانه‌هایی را با سوال و استیضاح از حرکت بازنگه داریم.
ششم: خواه - ناخواه این تفکر که لابد هرکه رئیسی معرفی کرده، بهترین است و باید به او اعتماد کرد یک تفکر انحرافی و یک بی‌انصافی علی حده است، اصلاً تکیه کنیم به سخنان علم الهدی و حسین شریعتمداری و مقاله‌ی روزنامه‌ی جوان که لابد رئیسی هم فرصت و اجازه‌ی لغزش و اشتباه دارد پس در قامت «دوستیِ خاله خرسه» از همین ابتدا دولتی که به گفته‌ی شریعتمداری کیهان: «مسئولیت سنگینی بر عهده دارد و از این روی اعضای کابینه او باید از توان و شایستگی لازم برای همراهی با ایشان برخوردار باشند. در این میان جوانی و تحصیلکردگی و پاکدستی اگرچه ضروری و حیاتی است ولی به تنهایی گره‌گشا نیست. وزیران جناب رئیسی علاوه‌بر ویژگی‌های یاد شده باید از ویژگی ضروری دیگری نیز برخوردار بوده و مانند خود ایشان، از قید تعلقات رهیده، پا به رکاب باشند و حوزه مسئولیت خود را از پشت میز اداره نکنند!» را با چند چهره‌ی بی‌تجربه و ناکارآمد راهی پاستور نکنیم تا به یک ماه نکشیده رئیسی را عوضِ پیگیری معضلات راهی مجلس برای دفاع از وزرایی کنیم که از همان ابتدا می‌دانستیم نمی‌توانند!
هفتم: ماجرا را از زاویه‌ی نگاه و انتخاب رئیسی بنگریم که اولویت او کدام است؛ «کیهانِ منتقد» و «مجلس مقتدر» یا «کیهانِ مدافع» و «مجلس خنثی»!؟
کوتاه سخن این که، حتی اگر با تئوری خطرناکِ یک دست شدنِ قدرت نیز لابد و به ناچار کنار آییم هرگز نخواهیم پذیرفت که به جای حمایت، دولتی را با دست و پای بسته و شکسته راهی میدان مقابله با گرانی‌ها و تحریم‌ها و ناکارآمدی‌ها و تورم‌ها کنیم. دستِ آخر این که می‌توان گلایه مندی و ناراحتی و پشیمانی را از چهره‌ی رئیسی و حامیانِ وی دید که ماده و لایحه و تبصره آورده‌اند که ممکن است اشتباهاتی شده باشد اما لابد حق داریم از کسانی که رئیسی به آن‌ها اعتماد کرده و انتخاب وزرا را به آن‌ها سپرده سوال کنیم: «با توجه بر برخی نام‌ها و نشان‌ها و رزومه ها، مطمئن هستید به اعتماد رئیسی به شما مسئولانه نگاه شده؟ یعنی الحق و والانصاف در حلقه‌ی کسانی که رئیسی می‌توانست با آن‌ها اهداف و برنامه‌های خود را به پیش برد بهتر از این‌ها نبود یا بهترین‌ها از نظر شماها یعنی همین ها؟!»
این جا است که ما نیز با حسین شریعتمداری کیهان همصدا می‌شویم که‌ای کاش برخی به چینش و ترکیبِ دولت به چشم «گوشت نذری» ننگریسته بودند که هرکس از راه رسیده، تکه‌ای از آن را برای خود برنداشته بود!