روزنامه شرق
1400/06/03
صدای پای هراس یا سیاست؟
صدای پای هراس یا سیاست؟ وحید معتمدنژاد- فعال فرهنگی صدای غرش چرخهای آهنین تانکهایی که در چشمبههمزدنی بر فرش قرمز «سیاستِ ابهام» میلغزید، خواب را از چشمان هزاران افغان ربود و قدرت را از «حاکمان بیرأی» به اسلامگرایانی منتقل کرد که پس از 20 سال انتظار، بار دیگر تفکر «ایدئولوژی جزیرهای» را در این کشور به هراس کشاند و در جوار کشورمان، پنبه را از گوش جامعه ما درآورد! در این بین، شب به راحتی روز میشد و خورشید انگار در شمالیترین نقطه قطب، جای خود را به «ماهگرفتگی سیاست» میداد و چه زود اثر چکمهگان رعب و وحشت بر تن بیجان مردمانی خسته از نبردهای طولانی، جا میگذاشت و میگذشت. میگذشت تا به طرفهالعینی به فرش گستردهای بر کف کاخی بیپادشاه و بیدفاع پا نهند و سرود شادی به سبکوسیاق خودشان در پُشت میز بهجامانده از صدارت بسُرایند و میهمانی «قدرتچِشان» به پا کنند. حال چه خوب و چه بد، رسیدهاند و کسانی و به زعمی ناکسانی با کولهباری از دسترنج بهتیغکشیده آفتاب مردمانش، گریختهاند و هزارانی از هزارههای افغان و دیگر اقوام در مرزهای قومی و مذهبی سرگردان آینده خویشاند و گروهی اندک هم در درهای محصور به میراث قدرت کاریزماتیک جوانمردی که اکنون «فرزند وطن» نام گرفته، خیال رویارویی با اشغالگرانی دارند که اکنون بر تمام کشورشان پرچم... فتحا مبینا! برافراشتهاند. و آنانی که بیهدف، ترسان و نگران ماندهاند، به دنبال مقصدی هستند به هر جایی به جز اینجا! اینجا اکنون دستور به اطاعت محض است و اجرای فرامین قوانینی نانوشته بر پوست تاریخ ملی و مذهبی این سرزمین حادثهخیز که هر لحظه با مرکبی رنگورورفته به رنگ دیگری در حال نگارش است. تحلیل کدام است و چه خوابی برای همان چشمان بیخواب سالیان دراز مردم این سرزمین دیدهاند که تعبیرش معلوم نیست؟! یا قرار است خورشید از این پس از بام شرق طلوع نکند؟! یا قومی جدید صحنهگردان سیاست این منطقه باشد؟! و بسیار پرسشهای دیگری که امروز از «دایرهالمعارف قطور سیاست جهانی» در «دفتر سیاست حکمرانی نانوشته افغانستان» بدون پاسخ است و هر سیاستمداری از هر کشوری به درست یا غلط نظریهپردازی میکند.از دیاری سخن میگوییم که مدال تاریخ بر گردن داشته و نقوش هخامنشی، نماد انکارناپذیری از پیوند فرهنگ و مذهب بر حصار اجباری دو مرز ایران و افغانستان دارد و اکنون مردمانش در تقابل ایدئولوژی و سیاست بیمقابلهاند. از سویی نیمنگاهی به فرهنگ و گذشته فرهنگی خویش دارند و از سوی دیگر پای در رکابی گذاشتهاند که «گریز» از سرزمین اجدادیشان تنها چارهای به حال بیچاره آنهاست. در رؤیایی هستند که اگر بمانند، جان میدهند و اگر بگریزند، جان میگیرند. در چنین حالی اگر هجوم از پسِ قلههای نافتح صورت پذیرد، حکم، جنگی است در غیر این صورت حکم، فرمان است و حکم حکومتی! امروز این کشور هیچ معلوم نیست با چه حکم و فرمانی و حاکم و فرمانداری، حکمرانی خواهد کرد و رسمیت و مشروعیت خویش را با کدام «سیستم اجرائی» به اجرا خواهد گذاشت. اکنون افغانستان سر در گریبانی است که نقشه سیاست بر نقشه جنگی بیهدف، آینده آن را رقم خواهد زد؛ سیاستی که برآمده از میز شطرنجی است که حریفانش تا این لحظه رونمایی نشدهاند و بدون شک قلم سیاست و سیاستمداران ایرانی نیز بر لوح سیاستورزی چندوجهی این کشور رقم خواهد خورد. تصور افغانستانی بدونایران، به جد دور از ذهن است؛ بدون شک، آتی سیاست در ساختار جدید قدرت در کشوری که توجه جهان سیاست را به خود جلب کرده، بی«حضوریافتگی» میسر نخواهد بود؛ حضوری که شاید فیزیکی نباشد اما بهطور یقین، نیابتی نقش خود را ایفا خواهد کرد تا نقش ایران و سایر کشورهای منطقه و جهان در موازنه قدرت منطقه بار دیگر ارزیابی و امکانسنجی شود. هیچ هجومی بدون نقشه راه به فتوح نمیرسد، مگر به قصد راهزنی که در این کشورگشایی خلافش قطعا دستانی است که بر نقشه جغرافیایی آن هاشوری بر سهمخواهی زده و به مناقشه نشستهاند. چنانچه آینده اگر برای مردمان این سرزمین روشن نیست، اما برای بازیگران صحنه سیاسی جهانی و همجواران آن کاملا به موضوعی «منافعنگر» تبدیل خواهد شد. امید آنکه سرریز تصمیمات نادرست آن به پهنه سیاستزدگی کشور ما سرازیر نشود؛ چه در باب خیل عظیم پناهجویان و چه یکدستسازی در سیاست مشترک دو کشوری که اکنون بیشتر از هر زمان میتواند طلوعگاه تابش خورشید استراتژی سیاستی سرنوشتساز باشد!
سایر اخبار این روزنامه
سوسیالیسم ناتمام
نفوذ به مدار بسته
از ادعای خطدهی رئیس تا لابیگری نمایندگان
جزئیاتی تازه از شیوه مدیریت بحران آب خوزستان
دولت و مجلس نیروهای متخصص دستگاه قضا را یاری دهند
معبر مسدود پناهجوها
ادعای ذوالنوری کذب محض است
صادرات دوباره سوخت به افغانستان «به درخواست طالبان»
داستان عجیب قفس توری ایران
پشت ميز مذاكره با متهم سابق
بازگشت به نقطه صفر
محدودیت برای جامعه مدنی قوی
صدای پای هراس یا سیاست؟
ضرورت الحاق سازمان زندانها به دستگاه اجرائی
مگر قرار نيست وضع بهتر شود؟!
دوئل تاریخی یک ملت
تصحیح و پوزش