شکست نظامی شکست فرهنگی

فرار حقارت آمیز امریکا از افغانستان و تلاش بایدن رئیس‌جمهور این کشور برای توجیه این فرار و اهداف امریکا از این تجاوز، متحدان این کشور در جنایات سال‌های اخیر قدرت‌های سلطه در منطقه غرب آسیا را نیز به واکنش واداشت. بعد از سخنان اخیر بایدن رئیس‌جمهور امریکا که مدعی شده بود هدف کاخ سفید از حمله به افغانستان در بیست سال قبل، هیچ‌گاه ملت‌سازی و یا ایجاد دموکراسی نبود، جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در گفت‌وگوی ویدیویی با نمایندگان کمیته روابط خارجی پارلمان اروپا، سخنان رئیس‌جمهوری ایالات‌متحده در مورد افغانستان را «بحث‌برانگیز» خواند. او با زیر سؤال بردن سخنان بایدن به دلیل این ادعا، یادآور شد که ایالات‌متحده طی ۲۰ سال روزی ۳۰۰ میلیون دلار در افغانستان خرج کرد که نتیجه‌ای نداشت. جوزف بورل با اشاره به ادعای اولیه امریکا در حمله به افغانستان برای مبارزه با عاملان حادثه ۱۱ سپتامبر، تأکید کرد که به‌تدریج استراتژی امریکا به سمت ایجاد یک دولت مدرن در افغانستان تغییر پیدا کرد. تجاوزی که علاوه بر کشته و مجروح شدن صد‌ها هزار انسان و هزینه کرد هزاران میلیارد دلاری محصول آن را این روز‌ها نه‌تن‌ها در شکست فضاحت‌بار غرب در عرصه نظامی بلکه افول فرهنگی تفکر لیبرال دموکراسی وزیر سؤال رفتن ارزش‌های انسانی می‌توان دید.
پس از شکست و فرار روس‌ها از افغانستان آنگاه‌که گروه‌های افراطی تکفیری دست‌ساخته امریکا و مرتجعان منطقه کارکردشان را برای اربابشان از دست دادند، امریکا به بهانه حادثه ۱۱ سپتامبر، با حمله به افغانستان و پیروزی ظاهری بر القاعده و طالبان که البته آن را نیز مدیون همکاری نیرو‌های مقاومت جبهه متحد شمال افغانستان بود، دور جدیدی از دخالت و تلاش برای گسترش سلطه خود در غرب آسیا را آغاز کرد. رئیس‌جمهور وقت امریکا در آن زمان سرمست از پیروزی سهل‌الوصول در افغانستان؛ ایران، عراق و کره‌شمالی را «محور شرارت» نامید و از برنامه امریکا برای حمله نظامی به این کشور‌ها خبر داد که حمله به ایران در اولویت قرار داشت، اما وقتی‌که کاخ سفید با پاسخ قاطعانه و قدرتمندانه رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در صورت هرگونه حمله احتمالی به ایران مواجه و در پی آن آمادگی نیرو‌های مسلح ایران را برای مقابله با هرگونه تهدید مشاهده کرد، اولویت حمله امریکا به کشور‌های به‌اصطلاح «محور شرارت» از ایران به عراق تغییر کرد و این در حالی بود که در همان زمان مدعیان جریان اصلاح‌طلبی در مجلس ششم که اکثریت آن مجلس را در دست داشتند مرعوب از حمله احتمالی امریکا به ایران، با توصیه به رهبری برای تسلیم در برابر امریکا و نوشیدن جام زهر عملاَ نقش ستون پنجم در ایجاد هراس و تخلیه ظرفیت داخلی در برابر تهدید دشمن را بازی کردند که البته ناکام ماندند. اما در عرصه میدانی مسئولان امریکایی پس از ناتوانی در حمله به ایران، با حمله به عراق و فروپاشاندن رژیم بعثی حاکم بر این کشور با ادعای ایجاد دو نظام نمونه لیبرال دموکراسی در افغانستان و عراق (همین نکته‌ای که جوزف بورل به آن اشاره می‌کند)، مدعی شدند که آن‌چنان تحولی در منطقه ایجاد خواهند کرد که مردم ایران با تأسی به مردم این دو کشور، خودشان نظامشان را تغییر دهند. حافظه تاریخی مردم ایران فراموش نمی‌کند که در همان سال‌های اولیه تجاوز و سلطه امریکا بر افغانستان و عراق، وقتی برخی تغییرات ظاهری در این دو کشور با پول و هزینه امریکایی‌ها ایجاد و مثلاً تیم‌های ورزشی افغانستان و عراق، پیروزی‌هایی را کسب می‌کردند، عوامل همان جریان که توصیه به نوشیدن جام زهر می‌کردند، این نتایج را بر سر مردم ایران می‌کوبیدند که ببینید این دو کشور در سایه حمایت‌های امریکا به چه پیشرفت‌های بزرگی رسیده‌اند.
اکنون، اما فرصتی مناسب برای بازخوانی تحولات و دستاورد‌های این تجاوز ۲۰ ساله است. کشته و مجروح شدن صد‌ها هزار از مردم افغانستان و عراق، و برجای‌گذاری دو کشور ویرانه، و تداوم بی‌ثباتی سیاسی در این دو کشور به‌رغم کشته و مجروح شدن هزاران نظامی امریکایی و در کنار آن صرف هزاران میلیارد دلار از کیسه مالیات‌دهندگان امریکایی و یا غارت ثروت‌های منطقه، تنها گوشه‌ای از هزینه‌های این تجاوز است و مهم‌تر از آن محصول این تجاوز است که این روز‌ها در قالب فرار مذبوحانه امریکایی‌ها و دیگر نظامیان غربی عضو ناتو از افغانستان و ادعای تغییر مأموریت نظامیان امریکایی در عراق از نظامی به مستشاری باعث رسوایی بیشتر متجاوزان شده است.
اما این شکست تنها یک شکست نظامی نیست، بلکه فراتر از آن شکست فرهنگی غرب است که نه‌تن‌ها قادر به ملت‌سازی و ایجاد نمونه دولت‌های نمونه لیبرال دموکراسی در منطقه نشدند، بلکه با این فرار منطقه را وارد دور جدیدی از چالش و بحران سیاسی و امنیتی کرده‌اند.


از سوی دیگر نوع برخورد نظامیان امریکایی و اروپایی در هنگام فرار از افغانستان ماهیت تفکر لیبرال دموکراسی را بیشتر آشکار و بار دیگر همچون دوران تجاوز اثبات کرد که جان مردم این منطقه برای مدعیان دموکراسی غربی اهمیتی ندارد. برای آلمان‌های مدعی لیبرال دموکراسی، خارج کردن چند پالت آبجو از افغانستان اهمیت بیشتری نسبت به جان افغان‌هایی دارد که در این چند سال برای تحکیم سلطه غربی‌ها در این کشور تلاش کرده‌اند و برای امریکایی ها، یک سگ، اهمیتی فراتر از جان انسان‌هایی دارد که در این سال‌های اخیر به امید پیشرفت و ترقی خودشان را به دنباله‌های امریکایی پیوند زده بودند.
جلوه دیگر این شکست، ماهیت پوشالی ارتشی سیصدهزارنفری بود که امریکا و ناتو همواره مدعی ایجاد آن در افغانستان بودند، به‌گونه‌ای که هنگام ورود طالبان به کابل و دیگر مراکز استان‌ها، هیچ اثری از مقاومت این نیرو‌های ادعایی نبود و حتی فرماندهان و کارگزاران دولت دست‌نشانده قبلی در صفوف اول فرار از افغانستان بودند، و این به این معنی است که تأثیر آموزه‌ها و فرهنگ غربی در میان مردم افغانستان سبب از بین رفتن روحیه مقاومت مردم این کشور شده است که سال‌ها در برابر تجاوز روس‌ها و طالبان نسل اول مقاومت کرده بودند.
نوع فرار امریکایی‌ها از افغانستان وعدم آمادگی برای دفاع از رژیم‌های دست‌نشانده خود، عاقبت وابستگی به غرب و امریکا را به دیگر ملل جهان که به حمایت آن‌ها دل‌بسته بودند، نشان داد و ثابت کرد که دل بستن به قدرت‌های غربی برای آن‌ها امنیت و ثبات نمی‌آورد. این امر را شاید بتوان دلیل اصلی تغییر موضع سران برخی از کشور‌های منطقه نسبت به ایران در ماه‌های اخیر دانست که طی سال‌های اخیر با اتکا به حمایت (و البته تحریک امریکایی‌ها) در مقابل ایران صف بسته بودند. خروج امریکا از افغانستان همان‌گونه که برخی از منابع صهیونیستی به آن اذعان نموده‌اند، موجب تضعیف امنیت رژیم صهیونیستی و تغییر موازنه قدرت در منطقه به ضرر بلوک ضد ایران و مقاومت خواهد شد.
این شکست، فروپاشی ذهنی غرب‌گرایان داخلی را نیز در پی داشته است، آن‌ها که همچون حامیان غربی خود این روز‌ها شاهد ازهم‌پاشیدگی نظام دست‌ساخته غرب در منطقه هستند، به‌جای تأمل در علل این شکست، با این ادعا که نظام و نیرو‌های انقلابی از طالبان حمایت می‌کنند، تلاش دارند تا بر شکست‌های غرب و تحلیل‌های غلط گذشته خود سرپوش بگذارند.
سید حسن نصرالله دبیر کل حزب‌الله لبنان در سخنرانی مراسم روز عاشورا حسینی، با اشاره به فرار امریکا از افغانستان خطاب به سران کشور‌های منطقه یادآور شد: ما نزد ولایت‌فقیه آقای خود هستیم نه مثل برخی که نزد اربابانشان برده‌اند. به آنان که به امریکا تکیه کرده‌اند اعلام می‌کنم از تجربه افغانستان عبرت بگیرید [که چطور کابل سقوط کرد و امریکا دولت افغانستان را ر‌ها کرد و رفت]عبرت بگیرید که سگ‌های آموزش‌دیده امریکایی‌ها برایشان عزیزتر از شماست.