روزنامه ایران ورزشی
1400/06/06
بیراههای که استقلال انتخاب میکند
سرمقاله فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad در باشگاه استقلال یکی از بهترین تصمیمات تاریخ، قراردادی ۵ ساله با مهدی قایدی بود که بزرگترین درآمد از محل فروش بازیکن را در تاریخ باشگاهداری ایران به ارمغان آورد. باشگاه داماش رشت اگر به دست امیر عابدینی نابود و منحل نمیشد، شاید انتقال علیرضا جهانبخش به ان.ئی.سی، سپس به آزد آلکمار، برایتون و فاینورد درآمدی بیش از فروش قایدی به شباب الاهلی را برای داماش میساخت. اما در باشگاه استقلال، این درآمد تاریخی حاصل از فروش قایدی، خرج ساختن قایدی دیگری نمیشود، بلکه دست استقلال باز میشود تا امین قاسمینژاد ۳۵ ساله و احتمالاً لوسیانو پریرا ۳۷ ساله را استخدام کند. استقلال دو فصل پیش با تصور موفقیت در یک پروژه کوتاهمدت شیخ دیاباته ۳۲ ساله را به رغم اینکه میدانست یا میتوانست بداند که او دچار مصدومیت است، استخدام کرد. استقلال عادت کرده است که نه برای ساختن جریان موفقیت، بلکه برای موفقیت در یک فصل تیم بسازد. موفقیتی هم به دست نمیآید و فقط بودجهها به میل و سلیقه مدیران باشگاه بر باد میرود. بازیکنان به رغم این قراردادهای گزاف، همواره در حال اعتراض و اعتصاباند، تیمهای پایه با بودجههای ناچیز و کیفیت نازل اداره میشوند و استقلال نسل ساختن را از یاد برده است. در استقلال دهه اخیر نسلی پیدا نمیشود که در استقلال ساخته شده باشد اما این باشگاه تمام درآمد حاصل از فروش قایدی را میتواند به پای چند بازیکن بریزد که در پایان فوتبال خود میخواهند به بزرگترین قرارداد با استقلال برسند. خرید بازیکنانی که میخواهند پایان فوتبال خود را در استقلال بگذرانند، آن هم با پول ستارهای جوان، ماجرایی معنادار در استقلال است. نشان میدهد چه بر سر بودجهها و درآمدها میآید. مسأله استقلال این است که ایده ندارد، نه ایدهای برای کشف بازیکن، ساختن ستاره و فروش و درآمد و نه ایدهای برای درآمدی که در یک حادثه با فروش قایدی به دست آورده است. باشگاه باید فراتر از سرمربی برای نقل و انتقالات ایده و اندیشه داشته باشد. مربی شاید برای سیستمی که در ذهن دارد و برای موفقیت در یک فصل بازیکن انتخاب کند، باشگاه اما باید بداند برای چه میخرد و با این خریدها مالک چه میشود و چه سرنوشتی با از دست دادن سرمایهاش خواهد داشت. باشگاه باید ببیند چرا با پول فروش بازیکن جوانش، بازیکنان ۳۵ تا ۳۷ ساله میخرد. با این بازیکنان نه موفقیت در کوتاهمدت تضمینشده است و نه آیندهای در انتظار باشگاه است. باشگاهی که بازیکنانی را در پایان فوتبالشان گران میخرد، بازیکنان خودش را نیز با توقعات گزاف میبیند، مثل توقعی که در ذهن مسعود ریگی و فرشید اسماعیلی و رشید مظاهری و دیگران دیدهایم. بازیکنی که باید در همین بازار با یک میلیارد برای استقلال بازی کند، از ۹ میلیارد حرف میزند چون میبیند که باشگاه قرار است با پولی مثل درآمد حاصل از فروش قائدی چه کند و چه بلایی بر سر این درآمد بیاورد.