روزنامه جوان
1400/06/06
شباهت انفجارهای کابل به ۱۱ سپتامبر
ایالات متحده امریکا برای پیشبرد منافع جهانی خود به جای اینکه منتظر زمینههای توجیه کننده بماند، دست به ایجاد بهانههای لازم میزند. حسنین هیکل در بیان حادثه ۱۱ سپتامبر در یک گزارش مفصل از دیدارهایی که از امریکا و برخی مقامات این کشور، در فاصله چندماه تا ۱۱ سپتامبر داشت، به مجموعه تدابیر و مقدمهچینیهایی که امریکا به سمت یک مجموعه از رخدادها در سطح جهان برنامهریزی کرده است پرداخت و تلویحاً به یک «پاییز خطرناک» اشاره کرد. در فاصله کوتاهی شاهد این بودیم که یاسر عرفات ازسوی رژیم صهیونیستی و نفوذیهایش در حکومت خودگردان مسموم و با مرگ وی، پرونده فلسطین وارد فاز جدیدی شد. مقامات امریکایی براساس این ضرورت که باید نظام تکقطبی در جهان را پس از فروپاشی اتحاد شوروی، مستحکم نمایند و قوانین و قواعد خود را در همه جا و در قبال تمامی قدرتها و کشورها تحمیل کنند، یک خودزنی ماهرانه را از طریق گروهی که تحت کنترل و مدیریت مستقیم و غیرمستقیم آنها بود، به اجرا گذاشتند. هدف بزرگ امریکاییها در جهان موجب شد در ۱۱ سپتامبر یک فاجعه و جنایت را برنامهریزی کنند و سپس برای انتقام از پدیدهای به نام تروریسم و مبارزه با تهدیدات جهانی جهادیها، با سرعت و وسعت وارد عمل شوند و افغانستان و عراق در غرب آسیا، اولین قربانی طرح امریکا بودند. حملات انتحاری به برجهای دوقلو و هزاران کشته و زخمی، که در کنارش صدها سؤال بیپاسخ وجود داشت!امروز نیز امریکا در افغانستان با بنبست بزرگی برای تحقق اهداف دکترین جهانی خود روبهرو شده و سیاستها و راهبردهای عملیاتی آن شکست خورده و با اینکه هر دو حزب حاکم روی نوعی خروج از افغانستان از گذشته توافق داشتند، ولی بایدن با سرزنش و ارزیابیهای کشندهای روبهرو شده که تا مرز زمزمه ضرورت استعفا نیز پیش رفته است. با طالبان برای خردادماه توافق کرده بود، ولی آن را به ۱۱ سپتامبر عقب انداخته و با وجودی که سگهای پنتاگون را به شهروندان افغانی همکار و یا علاقهمند به خروج از افغانستان ترجیح داده بود، یکباره از بیاطلاع بودن از آمار امریکاییها و غربیهای حاضر در افغانستان سخن گفته و برای خارج کردن هزاران افغانی، از خروج در موعد توافق شده طفره میرود و طالبان هم تأخیر را نمیپذیرد. یک اقدام جنایتکارانه و گسترده توسط داعش میتواند، تأخیر را توجیه کند. این سناریو توسط داعش در جایی که امنیت در اختیار امریکاییهاست به وقوع میپیوندد و ۱۳ امریکایی و ۹۰ افغانی که ۲۸ نفر آنها از طالبان هستند و صدها زخمی، این تراژدی را تولید میکند. داعش همان است که مقامات متعدد اعلام کردهاند که دست پرورده آنهاست و در ۱۰ سال گذشته، ابزار استراتژی جنگ نیابتی و تروریستی آنها در غرب آسیا بوده و اکنون هزاران نفر از آنها از عراق و سوریه به افغانستان منتقل شدهاند تا بخشی از پروژه جدید امریکا در افغانستان باشند. بایدن هم همان نمایش بوش پسر را بازی میکند و وعده انتقام میدهد. حتی اگر امریکاییها در سناریوی قبلی خود برای افغانستان و بازیسازی جدید در این منطقه دچار خطای محاسباتی شده باشند و رخدادها مطابق برنامه آنها به پیش نرفته باشد، اکنون به نظر میرسد سناریوی جدیدی برای افغانستان و متناسب با شرایط جدید، آغاز شده و به جای القاعده، داعش مقدمات آن را فراهم کردهاست. دیدار رئیس سیا با مقامات صهیونیست و سپس پاکستان و بعد با نفر دوم طالبان، یک زنجیره مرتبط است و باید از ماهیت سفر وزیر خارجه پاکستان به تهران به سادگی عبور نکنیم. اگر رقمهای میلیاردی سلاح و تجهیزات امریکایی را که به دست طالبان افتاده، واقعی بدانیم و حضور هزاران داعشی یا تعداد گروههای افراطی در افغانستان را قطعی بدانیم، انفجار کابل و سلاحهای باقیمانده و بقیه قرائن موجود، تصویر این مرحله جدید از سناریوی امریکایی را در افغانستان تا حدودی روشن میکند. رفتارهای بعدی امریکا، ماهیت این سناریو را روشنتر خواهد کرد.