جهان تازه «کیهان» انتقاد از تکرار مختار و راز جاودانگی تختی


 
 
جهان تازه «کیهان»
نخستین هنرنمایی کیهان کلهر در ساخت موسیقی یک سریال نمایش خانگی، تبحر او در آهنگ‌سازی را به رخ کشید  به کارنامه هنری کلهر و موفقیت‌های جهانی او نگاهی دوباره انداخته‌ایم   اکرم انتصاری- «آرشه‌های جادویی و انگشتانی که روی کمانچه پرواز می‌کنند»؛ این اولین تصویری است که با شنیدن نام «کیهان کلهر» در مقابل چشمانمان نقش می‌بندد؛ اما «خاتون» یادآوری کرد که این هنرمند بزرگ ایرانی، فقط یک کمانچه‌نواز بی‌مانند نیست، بلکه قدرت آهنگ‌سازی‌اش هم مبهوت‌کننده است... . موسیقی ایرانی صدای همنشینی تار و کمانچه و دوتار و قیچک و رباب و... است. هنرمندی می‌تواند خوب بنوازد و خوب آهنگ بسازد که رگ خواب این سازها را بلد باشد و بداند همنشینی کدام نت از این سازها در کنار هم به موسیقی درجه یک تبدیل می‌شود. کیهان کلهر یکی از کاربلدهای روزگار ماست که شاید بیشتر از هر سازی با کمانچه خو گرفته باشد، اما با تنبور و سه‌تار و شاه‌کمان که خودش آن‌ را ابداع کرده است نیز هنرنمایی می‌کند. او می‌تواند به‌خوبی نت‌های سازهای ایرانی را کنار هم بنشاند و به آن‌ها جان بدهد. آهنگ‌سازی کلهر برای چند فیلم سینمایی داخلی و حضور در چند گروه خارجی نشان می‌دهد او علاوه بر نوازندگی، زبان ترکیب ویولن و پیانو و گیتار با سازهای ایرانی را هم به خوبی می‌داند. آهنگ‌سازی موسیقی متن سریال «خاتون» در شبکه نمایش خانگی تازه‌ترین شاهد این مدعاست. در این مطلب از آهنگ‌سازی و قدرت چندگانه کیهان کلهر در این زمینه نوشته‌ایم. اولین گام در نمایش خانگی اولین تیزر سریال «خاتون» به کارگردانی تینا پاکروان با یک غافلگیری همراه بود. در این تیزر از کیهان کلهر به عنوان سازنده موسیقی متن نام برده شد. این اولین تجربه ساخت این نوازنده بزرگ برای سریال و شبکه نمایش خانگی است. «خاتون» قصه یک خانواده در سال 1320 در دوران اشغال ایران توسط متفقین را روایت می‌کند. فضای این سریال که به هشتادسال قبل برمی‌گردد، ظرفیت خوبی برای آهنگ‌سازی کلهر ایجاد کرده‌است؛ به‌طوری‌که در بعضی از سکانس‌ها موسیقی متن بر فیلمنامه برتری دارد. همچنین برخی از سکانس‌های این فیلم به واسطه حضور یک خواننده گیلانی، نیاز به آهنگ‌سازی مسلط به موسیقی اصیل ایرانی دارد. کیهان کلهر موسیقی این سریال را در پراگ با همکاری ارکستر فیلارمونیک این شهر تولید کرده و آدام کلمنز رهبری آن را به عهده داشته است. میکس موسیقی سریال «خاتون» به عهده کیهان کلهر و جان هولزنر صدابردار ارکستر بوده است. وسواس ستایش انگیز در ساخت موسیقی فیلم کیهان کلهر آهنگ‌سازی برای فیلم را با ساخت موسیقی متن برای «مجبوریم» و «لانتوری» ساخته رضا درمیشیان تجربه کرده است. «مجبوریم» داستان یک دختر نوجوان بی‌خانمان است که روزهای تلخی را پشت سر می‌گذارد و «لانتوری» داستان تلخ اسیدپاشیِ یک پسر جوان است. قصه‌های پرتنش و تلخ این دو فیلم سینمایی به موسیقیِ همگام با داستان نیاز دارد که کلهر توانسته آن را در سکانس‌های حساس فیلم به‌ ویژه در «لانتوری» به اجرا دربیاورد و مخاطب با شنیدن آن، خود را همراه قصه بداند. کلهر زبان سازها را به خوبی می‌فهمد و می‌داند کدام ساز را در کدام سکانس فیلم به خدمت بگیرد تا خروجی کار به یک موسیقی درخشان و تأثیرگذار تبدیل شود؛ همان‌‌گونه که برای «لانتوری» و «مجبوریم» از این ابزار استفاده کرده است. موسیقی فیلم سینمایی «لانتوری» در دهمین جشنواره انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران نامزد بهترین موسیقی فیلم شد.  تجربه‌های بزرگ جهانی تازه‌ترین تجربه کیهان کلهر در سطح بین‌المللی، حضور به عنوان مشاور موسیقی فیلم پویانمایی «روح» شرکت پیکسار است. این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلم سینمایی پویانمایی و موسیقی فیلم شده‌است. صدای افسانه‌ای کمانچه کیهان کلهر در فیلم «جوانی بدون جوانی» ساخته فرانسیس فورد کاپولا، فیلم‌ساز برجسته جهانی نیز یکی دیگر از نقاط درخشان کاری اوست. موسیقی این فیلم را اسوالدو گلیخوف، آهنگ‌ساز بزرگ آرژانتینی و برنده جایزه گرمی ساخته و کیهان کلهر به عنوان نوازنده کمانچه در اجرای موسیقی متن این فیلم مشارکت کرده است. آلبوم «جاده ابریشم»، موسیقی مجموعه 10 قسمتی «جاده ابریشم» است که کیهان کلهر از 14 آهنگ آلبوم موسیقی این فیلم، چهار آهنگ را ساخته است. قطعه‌های «از دیرباز»، «کوه‌ها خیلی دورند» و «چهار نعل اسب» از جمله قطعه‌های این آلبوم هستند که کلهر هنرمندانه با موسیقی ایرانی به آن اصالت بخشیده است. کلهر به همراه گروه «جاده ابریشم» در سال 2017 برنده جایزه گرمی که معادل با اسکار موسیقی است، شد و طلسمِ نبود نام یک ایرانی در میان برندگان جوایز گرمی را شکست.           بازیگر «مختارنامه» ، منتقد پخش هرساله سریال حبیب دهقان ‌نسب ،بازیگر پیش کسوت در گفت ‌و گو با خراسان، از چگونگی  ایفای نقش یکی از یاران مختار ثقفی  در سریال تاریخی داوود میرباقری می‌گوید نویسنده:  مائده کاشیان     حبیب دهقان ‌نسب سابقه زیادی در زمینه بازی در آثار تاریخی دارد. او تا به حال در نقش‌های مثبت و منفی مختلفی نیز دیده شده و تصویری کلیشه‌ای از خود به جا نگذاشته است. این بازیگر آخرین بار با سریال «از سرنوشت 2» در نقش شخصیت منفی «نگهدار» در تلویزیون دیده شد و اکنون بازپخش سریال ماندگار «مختارنامه» را از شبکه قرآن روی آنتن دارد. به همین بهانه درباره حضور در «مختارنامه» و همکاری ‌هایش با داوود میرباقری با حبیب دهقان ‌نسب گفت ‌و گو کرده‌ایم.   چه شد که بازی در سریال «مختارنامه» را پذیرفتید؟ می‌توانم بگویم بیشتر شخصیت و حضور خود آقای میرباقری به عنوان نویسنده و کارگردان کار باعث شد که دعوت ایشان را قبول کنم، البته شخصیت هم فراز و نشیب ‌هایی داشت. «یزید بن اَنس» از بزرگان کوفه بوده و زمانی که امام حسین(ع) به کمک نیاز داشته، ایشان را یاری نکرده و بعدها وقتی مختار افراد را برای خونخواهی امام حسین(ع) دعوت کرد، او نیز قبول کرد مختار را همراهی کند و جان خود را هم برای عهد و پیمانی که با او بسته بود، گذاشت.   برای شناخت بیشتر این شخصیت تحقیق کردید؟ من معمولا برای آثار تاریخی که نیاز به تحقیق و تفحص دارد، مطالعه می‌کنم. البته بستگی به نوشته و نویسنده هم دارد، مثلا آقای میرباقری بسیار تحقیق و کتاب‌ های زیادی را مطالعه می‌کند و با یکدیگر تطبیق می‌دهد و از دل تحقیقات، متن خودش را به رشته تحریر درمی‌آورد، این طور نیست که همه‌اش بر اساس تخیل باشد. اگر فهرست منابع تحقیق ایشان را در تیتراژ سریال نگاه کنید، می‌بینید که فهرست بسیار بلندبالایی است. با همه این‌ها چون اشاره‌های کوتاهی به شخصیت من شده، جست وجو و کتابی را پیدا کردم که یک مقدار درباره او نوشته بود. البته مرگش در ابهام بود و خیلی روشن نبود. وقتی «یزید بن انس» از طرف مختار مامور می‌شود که به جنگ برود، در همان جنگ از دنیا می‌رود، اما مشخص نیست که آیا مریض بوده یا به دلیل کهولت سن و مسیر طولانی که با اسب طی کرده، درگذشته است. نه در آن کتاب مشخص بود، نه آقای میرباقری به نحوه فوتش دست پیدا کرده بود، اما نظر بر این بود که چون سن بالایی داشته و مسیر طولانی بوده، به علت کهولت سن درگذشته است.   به تازگی خانم فریبا کوثری گفتند مخالف بازپخش «مختارنامه» هستند و آقای شریفی‌نیا گفتند اتفاقا هر سال باید پخش شود. نظر شما چیست؟ به نظر من هم نباید یک سریال را زیاد پخش کرد، وقتی کاری پشت سرهم تکرار شود، دیگر ارزش خودش را نزد بیننده از دست می‌دهد. گاهی سریالی از شبکه‌های سراسری پخش می‌شود و یکی، دو سال بعد شبکه دیگری تکرارش را پخش می‌کند. این بد نیست چون برای کسانی که سریال را ندیدند یادآوری می‌شود، اما این که هر سال پخش شود، به نظرم مناسبت درستی ندارد و منطقی نیست. من بیشتر با خانم کوثری موافق هستم. اگر پخش تکرار سریال با فاصله باشد اشکالی ندارد، ولی با این که هر سال از شبکه‌های مختلف پخش شود، موافق نیستم.   تجربه همکاری با آقای میرباقری چطور است؟ آقای میرباقری در آثار سینمایی و تلویزیونی ‌شان نشان داده‌اند که بر ابزار کارشان مسلط هستند و شناخت خوبی از کار و تکنیک سینما دارند. به ویژه روی بازی بازیگران حساسیت دارند و می‌بینیم که اگر نگوییم همه، بسیاری از بازیگران در سریال‌ های ایشان، بازی‌های شاخصی از خود به نمایش می‌گذارند. توجه‌ و شناخت‌ شان درخصوص بازیگری، شناخت به ابزار کار و تحقیق و تفحص در کتاب‌های مختلف برای نگارش فیلم نامه، از نظر من مجموع این‌ها اتفاقات مثبتی است و برای هر بازیگری، کار با ایشان موقعیت خوبی است.   برای بازی در «سلمان فارسی» با شما صحبتی شده؟ فعلا که صحبتی نشده است.   سریال «امام علی(ع)»، «ولایت عشق» و «مختارنامه» آثار تاریخی و مذهبی ماندگار کارنامه شما هستند، تجربه بازی در کدام سریال را بیشتر دوست دارید؟ همه این کارها برای من به عنوان بازیگر، جذابیت‌‌هایی داشته‌اند و مهم بوده‌اند که پذیرفتم و کار کردم. هرکدام یک سری فاکتورهایی داشته‌اند که من را جذب کرده‌اند.   علاقه دارید در این آثار، نقش منفی یا مثبت ایفا کنید؟ مثبت یا منفی بودن نقش برای من به عنوان بازیگر فرقی نمی‌کند. کارنامه بازیگری‌ام در سینما، تئاتر و تلویزیون نشان می‌دهد که هر موقع لازم شده هر دو نقش را بازی کردم، مهم خود نقش است که بازیگر را جذب کند. شخصیت ‌پردازی نقش برایم مهم‌تر از مثبت یا منفی بودن است. بعضی همکاران من به نقش منفی حساسیت دارند و فکر می‌کنند اگر بازی کنند، وجهه خودشان را از دست می‌دهند یا خدشه‌ای به آن‌ها وارد می‌شود، ولی از نظر من این طور نیست. هردو نقش منفی و مثبت را بازی کردم و تماشاگر هیچ وقت مرا از خودش نرانده. مهم پرداخت درست نقش است و بازیگر باید از پس آن بربیاید.   چرا کمتر سریال‌هایی مانند «مختارنامه» ساخته می‌شود؟ هزینه‌های این کارها زیاد و تلویزیون به لحاظ بودجه در مضیقه است. من 4، 5 ماه در سریالی بازی کردم، اما به خاطر نبود پول نصفه  نیمه رها شده و معطل مانده، چندین ماه است که هیچ کدام از عوامل پولی دریافت نکرده‌اند. غیر از کار ما، شنیدم چند سریال دیگر هم به دلیل بودجه معطل مانده‌اند. کارهای تاریخی به دلیل وسعتی که دارند، دکور، لباس و تعداد زیادی بازیگر، بودجه‌های کلانی را طلب می‌کنند و برای تلویزیون سنگین است بخواهد مثلا سالی 3-4 تا «مختارنامه»، «سلمان فارسی» و «موسی(ع)» بسازد، در این صورت دیگر بودجه‌ای برایش باقی نمی‌ماند که صرف سریال‌های دیگر کند، به همین دلیل دست ‌به‌ عصا حرکت می‌کند. مگر این که یک‌سری نهادها و سازمان ‌ها بتوانند کمک کنند و از لحاظ مالی و تجهیزات، باری از دوش سریال‌های تاریخی که هزینه بالایی دارند، بردارند.           5 شهریور روز  کشتی راز جاودانه شدن جهان پهلوان تختی    غلامرضا تختی پنجم شهریور سال ۱۳۰۹ در محله خانی‌آباد در جنوب تهران چشم به جهان گشود. در ۳۷ سال عمر کوتاهش چنان زیست که با گذشت ۹۱ سال از آمدنش هنوز مرام و مسلکش ورد زبان‌هاست و حضورش روشنی‌بخش این تاریکی محض. تختی ۹ سال در دبستان حکیم نظامی و دبیرستان منوچهری خانی‌آباد درس خواند اما شرایط سخت خانواده او را مجبور به ترک‌تحصیل و پیدا کردن شغل کرد. جهان‌پهلوان تختی یک مدال طلا، 2 نقره و یک مقام چهارمی المپیک، 2 طلا و 2 نقره قهرمانی جهان به همراه طلای بازی‌های آسیایی را در کارنامه زرین و پرافتخار خود دارد؛ رکوردی که با یک طلا و 2 نقره المپیک کماکان در کشتی ایران پابرجاست. هرچند این ویترین پر مدال بارها اشک شوق را بر چشمان مردم جاری کرد و به عشق افتخارآفرینی پهلوان‌شان به کوچه و خیابان ریختند اما این مدال‌ها همچون ذره‌ای بود در مقابل دریای مروت و مردانگی تختی و رمز و راز جاودانگی‌اش. تک‌گل باغ پهلوانی ۳۷ بهار را بیشتر ندید اما همین عمر کوتاه را به عشق مردم و برای آن‌ها زیست، طول عمرش کوتاه بود اما عمق وجودش چنان بلند که سال‌هاست پهلوانی را با نام زیبای غلامرضا تختی معنا می‌کنیم. تختی برای این دنیا نبود، نیامده بود همه چیز را برای خودش بخواهد، جمع کند و برود. کارهای تختی استثنایی بود و او کاملا با دیگران فرق داشت. طرز رفتار، گفتار و همه چیزش با دیگران متفاوت بود. تختی به قدری خوش برخورد بود که همه نوجوانان هر سوالی که داشتند خیلی راحت با او مطرح می‌کردند و از او راهنمایی می‌گرفتند. کسی ندید تختی عصبانی شود. تختی همیشه جانمازش را اول از همه پهن می‌کرد. یک بیژامه گشاد هم داشت که می‌پوشید و نماز می‌خواند. با بچه‌ها هم شطرنج بازی می‌کرد. در مجموع او زندگی خیلی ساده و بی‌غل‌وغشی داشت. با هیچ کس هم اختلاف نداشت و کسی هم ندید با کسی درگیری پیدا کند. به راستی تختی شدن کار هیچ‌کس نبود و نیست جز غلامرضا!