روزنامه آفتاب یزد
1400/06/07
باری دیگر شهری که دوست میدارم...
سعیده میرزایی- تغییر، بخشی از زندگی انسان است؛ گریزی از تحول و تغییر نیست. جریان زندگی با انتخاب، معنا مییابد، و با هر انتخاب مسیری جدید پیش روی انسان گشوده میشود. زندگی، چیزی نیست جز تجارب زیسته و امید به آینده. انسان خردمند، با نگاه به گذشته درصدد ساختن آیندهای بهتر است. وضع موجود زندگی انسان و جامعه در هر حال محصول انتخاب است؛ حسرت گذشته، دردی دوا نمیکند. تاریخ توسعه نیز نشان میدهد آینده بهتر، نصیب ملتهایی شده است که تلاشی مداوم برای غلبه بر محدودیتها و ساختن فرداهایی بهتر داشته اند.تهران در شهریور ۱۴۰۰ مدیریت نوین شهری بر خود دیده است؛ شورای اسلامی شهر تهران اینک سیاستگذار است، و شهردار منتخب نیز در قامت سکاندار شهر ایفاء نقش میکند. تهران اینک بیش از هر زمان دیگری، به تدابیر جدی و اراده معطوف به عمل نیاز دارد. چراکه حال شهرمان خوب نیست... و حال مردمانش نیز؛ بهبود حال شهر و مردمانش، به امید و اقدام نیاز دارد.
علاج چالشها و مشکلات تهران، البته به ارادهای فراتر از مدیریت شهری نیاز دارد؛ ارادهای در سطح ملی و حاکمیتی نیاز است، تا التیامی بر زخمهای شهر تهران پیدا شود.
آهنگ همگرائی، انسجام و اجماع در مدیریت کلان شهر، برای مردمان تهران خوشایندتر است تا نزاعهای سیاسی یا
سهم خواهیهای جناحی. شهروندان تهران، مشتاق جدالهای آتشین یا نطقهای پرخروش مدیران نیستند، اینک فصل ساختن است. ساختن شهری بر مدار آرامش، عاری از سیاست زدگی و
سرشار از امید.
مدیریت شهری تهران در هر حال میراث دار شهری هستند که در انبوه مشکلات و چالشها در حوزههای محیط زیستی، ترافیک و حمل و نقل، شهرسازی و آلودگی بصری، مالی و اقتصادی دارد. این چالشها نه یک شبه خلق شدهاند و نه قرار است یک شبه حل شوند؛ انتظار اکسیر جادوئی از مدیران شهری نمیتوان و نبایست داشت. اما میتوان و بایست انتظار داشت تا شهر نواختی دگرگونه بگیرد. پایتخت ایران، باید در تراز ایران اسلامی و درشان تاریخ و تمدن پرشکوه اسلامی و ایرانی
ساخته شود.
علاج بخشی تهران، به تدابیری در سطوح مختلف نیاز دارد؛ در سطح نخست، همراهی شهروند و مدیر است؛ و در سطحی دیگر، هم افقی و همسازی مدیران شهری.
برای زیستن و بهتر زیستن، دگرگونه شهری نیاز است؛ و نقطه آغاز این تغییر، همگرائی شهروندان و مدیران شهر است. مردم شهر تهران بیصبرانه و مشتاقانه چشم انتظار مدیرانی هستند که بتوانند اندک اندک از حجم رنجها بکاهند، و بجایش امید و آرامش و زندگی بکارند.
همگرائی و اجماع مردم و مدیران، پیش شرط و پیش نیاز هر تغییر است؛ نقطه آغازی که به نظر میرسد مقدماتش فراهم است. پیام مردم را مدیران درک کرده اند. در کلام و مواضعشان پیداست که میدانند، مردم تهران چه میخواهند. شهر تهران خسته از هجمه است و هجوم؛ هجوم آلودگی و حجم رنجهایی که سیما و جان شهر را آهسته میخورد و میتراشد. برای کاستن از رنج شهر تهران، و افزودن بر آرامش و زندگی اما جز همراهی مردم و مدیران، در سطحی دیگر اجماع نخبگان و تفاهم مدیران نیز لازم است. حکمرانی شهری، یعنی تدبیر شهر بر مدار منافع عمومی. سیاستگذاری و تصمیمگیری باید در راستای تامین عدالت اجتماعی، توزیع عادلانه امکانات و خدمات، و توسعه پایدار صورت گیرد.
فارغ از جنس اندیشه سیاسی، و جهتگیری سیاسی مدیران شهری، تهران به اقدامات عاجل و علاج بخشی نیاز دارد. هرگونه خللی در این مسیر، تنها و تنها شهر را آسیب پذیرتر و شهروندان را آشفتهتر میکند.
به نظر میرسد چارهای نیست؛ جز اینکه مدتی از سیاست مرخص شویم؛ مدتی عینک سیاست را از چشم شهر برداریم، بگذاریم هوایی تازه کند با تخصص، تعهد و مردم داری.
چارهای نیست جز آنکه درهای سیاست بر پایه مدارا، تفاهم، کارآمدی و آرامش بچرخد تا روزگار تهران و تهرانیها خوشتر شود؛ آنچه اکنون مایه امیدواری است، مواضع و اظهارات منتخبین شورای شهر است، که سخنانشان نشان از مفاهمه دارد نه منازعه، و شهر را مکانی برای خدمت میخواهند نه به نام منفعت!
خانواده بزرگ شهرداری تهران نیز چشم امید به جنس مدیریت نوین دارند؛ کارکنان مجموعه شهری در مناطق، سازمانها و شرکتها که نقشی موثر در توسعه شهر و پیشبرد امور دارند، امیدوارند با بهبود وضع معیشتی، شایسته گزینی و عدالت محوری تغییری محسوس در معیشت و منزلتشان ایجاد شود.
تحقق شایسته گزینی در نظام مدیریتی و انتصابها و توجه به نظام پرداخت عادلانه و ارتقاء امکانات رفاهی و خدماتی بیتردید، اسباب بهبود انگیزه خدمت کارکنان خانواده شهرداری تهران خواهد شد.
در کلام کلی، امیدها با هر تغییر برانگیخته میشود؛ امید مانند فرصتی است که میرسد، و زود میگذرد. به تعبیر امیرمومنان علی (ع) فرصتها چون ابر میگذرند و انسان خردمند آنست که از این فرصت بهره گیرد. مدیران شهری تهران، فرصتی در اختیار دارند برای خدمت و زندگی؛ خدمت به شهری که زخمها بر تن رنجور دارد؛ خدمت به شهروندانی که انتظار زندگی بهتر دارند؛ خدمت به همکاران و کارکنان مجموعه شهرداری تهران؛ و در نهایت بارور کردن زندگی و ساختن فرداهایی بهتر از دل همین روزهای شهریور ۱۴۰۰...!
چشمانی با بیم وامید به فرداها دوخته شده است؛ بیم از تکرار روزمرهها و ادامه شوربختیهای تهران؛ و در نقطه مقابل امید به اقدامات، تدابیر و سیاستهایی که فضایی بهتر برای زندگی بسازد. در این میانه اما ما امید داریم، مدیران نوین بتوانند جانب امید بگیرند و فرصتها را دریابند تا تهران حال خوبش را بازیابد!
پس از خرداد ۱۴۰۰، مدیریت نوین شهری میتواند روندها و تصمیمات را به نفع همه اقشار مردم، طبقات و شئون مردم جاری کند، مانع از غلبه منافع قشری بر قشر دیگر شود. عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی و توزیع عادلانه امکانات رفاهی، خدماتی، توسعه حمل و نقل عمومی و کاهش آسیبهای اجتماعی، محورها و نشانههای مدیریت عدالت محور و توسعه خواه است.
در حالی وارد دهه چهارم پس از انقلاب میشویم، که نیاز به تحول جدی در حوزههای مختلف زندگی اجتماعی داریم؛ پس از ۴ دهه تجربه اندوزی، و سیاستگذاری در نظام مدیریتی کشور، و نیز تجربه سه دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا، باید بتوانیم با نگاه به گذشته و ارزیابی وضع موجود، بهترین راهبردها را برای ساختن بهترین فرداها، اتخاذ کنیم.
سایر اخبار این روزنامه
خسارت سنگین کرونا به دهه هفتادی ها
مدال طلای روح الله رستمی در رقابتهای دسته منهای۸۰ کیلوگرم پاراوزنهبرداری مردان
اعتماد مردم با عمل به وعدهها ترمیم شود
دستوراتی که فراموش می شوند!
سردرگمی مسئولان در مورد بازگشایی مدارس!
حمله به فرودگاه کابل، سکوت لندن و دیدار ۲۵ دقیقهای بنت - بایدن!
کلی گویی کافی است
بستری از ارتقای اعتماد عمومی
گذر از منشور درد و دریغ با کدام نقشه؟
سرمایه عظیم معلم بودن
باری دیگر شهری که دوست میدارم...
چگونه آلمان از بلندترین و سیاسیترین خط انرژی در جهان سود میبرد؟