مردمی بودن دولت و دولتمردان ضرورتی برای حکمرانی اسلامی

نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که بزرگ‌ترین دستاورد انقلاب اسلامی به‌حساب می‌آید، همان‌گونه که در شکل‌گیری متکی بر سیاست دینی و حمایت و همراهی مردم بوده، تداوم آن نیز با پشتیبانی و مشارکت مردم ممکن خواهد بود. برای تأمین این پشتوانه راهبردی، هم رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و هم رهبری فعلی امام خامنه‌ای در سیره عملی و نظری خود بر رعایت مشی ساده و به دور از تکبر در رفتار و گفتار با مردم، ساده‌زیستی و حفظ ارتباط با توده مردم مقید بوده و همواره مطالبه‌گری مردم، به‌ویژه اقشار محروم را مدنظر قرار داده و از کارگزاران نظام رعایت حال مردم را پیگیر بوده‌اند. راز همراهی مردم با ولایت و رهبری در نظام نیز در همین سیره مردمی نهفته است که امکان عبور از چالش‌ها و بحران‌ها را با وجود تمام دشمنی‌ها، تهدید‌ها و فشار‌های ظالمانه فراهم کرده است. با وجود این یکی از آفات و آسیب‌هایی که به تدریج دامنگیر برخی مسئولان و کارگزاران نظام شده فاصله گرفتن از مردم و گفتار و رفتاری شبه‌طاغوتی و مغایر ارزش‌ها و فضیلت‌های دینی و انقلابی و حتی به‌دور از عقلانیت سیاسی است. رویکرد برخی مسئولان به زندگی تجملاتی و اشرافی که تأمین آن به حقوق‌های نجومی یا دستیابی به رانت‌ها و سوءاستفاده‌های مالی و اقتصادی پیوند خورده، به تدریج نه‌تن‌ها فاصله طبقاتی با مردم را پدید آورده بلکه موجب فاصله بین درک معنایی، فهم و گفتمان سیاسی و اجتماعی آنان با توده مردم نیز شده است. در این میان وجود برخی محدودیت و حصار‌های مرتبط با مسئولیت و مقام در بین مسئولان و کارگزاران عالی که بخشی ناشی از تهدیدات امنیتی و بخشی نیز تشریفات سازمانی و کاری است و همچنین مشغله‌ها و گرفتاری‌های ناشی از اشتغالات کاری و مسئولیتی نیز به این فاصله‌ها دامن زده و علایمی از شکل‌گیری نوعی طبقه حاکمیتی را پدید آورده است. طبقه‌ای که بعضاً با خوی اشرافی‌گری، به ارتجاعی غیر قابل قبول و خصلت‌هایی طاغوتی نیز آلوده شده و، چون لکه‌ای سیاه بر دامن نظام جمهوری اسلامی نشسته است.
پدیده‌ای که با فلسفه اصلی کارگزاری و مسئولیت در نظام اسلامی در مغایرت و تعارض آشکار بوده و نه‌تن‌ها عدالت، بلکه شأن مسئولیت یعنی خدمتگزاری را به سایه انداخته و پیامد‌های خطرناکی، چون نارضایتی و بی‌اعتمادی نسبت به مسئولان و کارگزاران و بی‌تفاوتی و حتی اعتراض جامعه را موجب می‌شود.
از این رو این آسیب مورد توجه رهبری نظام بوده و بار‌ها مسئولان را به مردمی بودن و توجه به مشکلات و رنج مردم و تلاش برای برآوردن و رفع آن توصیه شده و مورد تذکر و هشدار قرار گرفته‌اند.
اینک با تشکیل کابینه آقای رئیسی که با شعار دولت مردمی به میدان رقابت‌های سیاسی آمده و رأی مردم را کسب کرده، زمان عملیاتی ساختن این شعار و به منصه ظهور رساندن آن فرا رسیده است که البته حضور آقای رئیسی در جمع غسال‌های زحمتکش بهشت زهرا و سپس سفر به خوزستان و دیدار‌های مردمی به ویژه حضور در مناطق و محلات محروم‌نشین و گوش دادن به گله‌مندی‌ها و مطالبات مردم به صورت مستقیم، آغازی مناسب و بلکه زیبا برای مردمی بودن دولت جدید به حساب می‌آید. اما مهم‌تر از این آغاز، تداوم، توسعه و کاربست این فضیلت و ضرورت حکمرانی در شرایط سخت و پیچیده کنونی و مردمی ماندن دولت تا پایان خط است که اقدامات ذیل از جمله الزامات آن می‌باشد:


۱- برداشتن حصار‌ها و محدودیت‌های تماس و ارتباط مسئولان با مردم که گرچه بخشی از آن موجه و قابل درک است، ولی بخش‌های زیادی هم برآمده از نوعی تشریفات اداری و بعضاً توهم امنیتی است که باید مورد بازنگری و اصلاح قرار گیرد و امر تماس و ارتباط‌گیری مردم و مسئولان به سرعت تسهیل شود.
۲- اجتناب از تجمل‌گرایی و تشریفات در انجام وظایف کارگزاری و زندگی شخصی مسئولان و گنجاندن ساده‌زیستی و دوری از تجملات و رعایت بیت‌المال در شاخص‌های ارزیابی عملکرد کارگزاران و مسئولان و تقید به آن در آشکار و پنهان که نه‌تن‌ها موجب کاهش هزینه‌ها می‌شود، بلکه احساس محرومیت در مردم و فاصله از مسئولان را کاهش می‌دهد.
۳- اختصاص زمان به رفتن میان مردم و حضور در بین مردم و شنیدن بدون واسطه مشکلات و مسائل آن‌ها که نه‌تن‌ها رنج مردم را التیام می‌دهد، بلکه زمینه ارائه گزارش‌های کاذب برخی کارگزاران بی‌تعهد و مسئولیت‌نشناس را نیز از بین می‌برد و امکان دیدن واقعیت‌های میدانی را به مسئولان می‌دهد.
۴- کنار گذاشتن نگاه از بالا به مردم و پذیرش این اصل که مردم، ولی نعمت بوده و آن‌ها که این مسئولیت را به شما سپرده اند، حق دارند مطالبه‌گری و از شما درباره چگونگی انجام مسئولیت‌ها سؤال کنند، شما نیز موظف به پاسخگویی بوده و نباید منتی بابت انجام مسئولیت خود بر مردم داشته باشید و اگر بالاتر نشسته‌اید، بالاتر از مردم نیستید بلکه خدمتگزار این مردم هستید.
با رعایت موارد فوق می‌توان امید داشت که آسیب جدایی و فاصله مسئولان از مردم زدوده شده و امکان جلب رضایت مردم که موجب تقویت مشروعیت و مقبولیت مسئولان و اقتدار حاکمیت است فراهم آید.
آخرین نکته اینکه مقدمه حضور در بین مردم و ارتباط‌گیری با آنان اقدام و انجام کار و ادای مسئولیت است که هنگام مواجهه با مردم بتوان گزارش اقدامات انجام شده را ارائه نمود. چرا که خدمتگزاری که بین مردم می‌رود باید برای ارائه گزارش خدمت دستی پر داشته باشد که آن هم منوط به داشتن برنامه و انجام اقدامات برنامه‌ریزی شده برای حل مسائل مردم و پیشرفت کشور است.