روزنامه خراسان
1400/06/08
بایدن خواب آلود، الهام بخش مثل یک قهرمان و روایت مادران متفاوت
چرت زدن رئیس جمهور آمریکا در دیدار با نخست وزیر رژیم صهیونیستی جنجالی شد
«بیدار شو جو»!
خادم-«بیدار شو جو، تو باید نامه استعفای خودت رو امضا کنی!» لورن بوبرت، نماینده محافظه کار کنگره آمریکا این گونه به چرت زدن رئیس جمهور 78 ساله در دیدار با نخست وزیر اسرائیل در کاخ سفید واکنش نشان داد. چرت زدن جو بایدن در دیدار با نفتالی بنت در حالی بود که عملکرد ضعیف او در نحوه خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان و همچنین بحران داخلی ناشی از کرونا، خواب را از او گرفته است. حالا دوباره «جو بایدن خواب آلود» لقبی که دونالد ترامپ در کارزار انتخاباتی 2020 برای خطاب کردن رقیب انتخاباتی اش استفاده می کرد، نقل زبان ها شده است. اما چرا ترامپ، بایدن را خواب آلود نامید؟ ماجرا به مارس سال 2011 باز می گردد. در آن زمان ویدئویی جنجالی منتشر شد که حین سخنرانی باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا درباره کاهش بودجه، بایدن به خواب رفته بود. او اواسط سخنان اوباما بیدار شد اما پس از کمی مکث دوباره به خواب رفت. در پی انتشار این ویدئو باراک اوباما گفت: «کسانی که در زمان من به خواب رفتند، اقدامشان غیرقابل قبول است.» آوریل سال 2020 نیز به خواب فرو رفتن جو بایدن نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هنگام گفت وگوی زنده تلویزیونی با هیلاری کلینتون وزیر خارجه اسبق این کشور جنجالی شد. همین امر باعث شد دونالد ترامپ بیش از پیش رقیب انتخاباتی اش را دست بیندازد. کم خوابی بایدن، پیرترین رئیس جمهور آمریکا گاهی به هذیان گویی هم منجر شده است. او در مناظرات انتخاباتی دونالد ترامپ را «جورج» خطاب کرد. در سخنان دیگری معاونش کامالا هریس را «رئیس جمهور ایالات متحده» نامید. دو ماه پیش نیز در گافی بزرگ، بایدن در سخنرانی خود در کارولینای شمالی گفت که کرونا تعداد بیشتری از آمریکاییها را در مقایسه با قربانیان مجموع جنگهای آمریکا در قرن گذشته به کام مرگ کشانده و هنگام نام بردن از این جنگها، از جنگ خیالی «آمریکا و ایران» نام برد که هرگز وجود خارجی نداشته است. بایدن اما تلاش هایی هم برای پاک کردن این تصویر خود از ذهن طرفداران و مخالفانش کرده است. او سال گذشته، پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، تمام مسیر در ورودی تا میکروفن روی صحنه جشن پیروزی را دوید تا نشان دهد در 77 سالگی سر حال است. پرونده پزشکی جو بایدن قطورتر از پرونده پزشکی دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکاست. کیسه صفرای جو بایدن برداشته شده است، افزایش سطح چربی خون، فیبریلاسیون دهلیزی، سوزش معده و آلرژی دارد؛ و در سال ۱۹۸۸ نیز انجام یک عمل جراحی برای باز کردن شریان مغز از جمله مواردی است که در پرونده پزشکی بایدن وجود دارد. جدای از این ها، «فِرِد هگن» مدیر یک کلینیک روان شناسی در شهر اسلو نروژ نیز تاکید کرده که در جریان بررسیهای خود از موضعگیریهای بایدن در دوران تبلیغات انتخاباتی اش، متوجه شده که بایدن با چالشِ ضعف در تمرکز، تنزل حافظه و متوقف شدن ناگهانی افکارش، رو به رو بوده که همگی اینها نشانههای ابتلای یک فرد به زوال عقل در دوره پیری هستند. میزبانی خانم کارگردان از مادران متفاوت در «نفس» فلورا سام در گفتوگو با خراسان، از تجربه جدید در اجرای برنامه شبکه نسیم و خاطره همکاری با زندهیاد ماه چهره خلیلی میگوید نویسنده: مائده کاشیان فلورا سام که بیشتر به عنوان کارگردان و نویسنده نزد مخاطبان شناخته میشود، این روزها با برنامه «نفس» در مقام میزبان چهرههای مردمی، حضور متفاوتی در تلویزیون دارد و تجربه جدیدی را کسب می کند. او در این برنامه میزبان مادران ویژه یا فداکاری است که زندگی سخت، پرفراز و نشیب یا عجیبی داشتهاند. به بهانه «نفس»، با او که به تازگی بازپخش سریال «مرضیه» را نیز روی آنتن داشت، درباره تجربه حضور در این برنامه و همکاری با زندهیاد ماهچهره خلیلی در آخرین سریالش گفتوگو کردهایم. برنامه «نفس» چه جذابیتی داشت که اجرای آن را برعهده گرفتید؟ یکی از جاذبههای برنامه برای من این بود که «نفس» صرفا درباره خانمها و مادران بود. جای برنامههایی که در آنها درباره خانمها، توانایی و ویژگیهایشان صحبت کنیم در تلویزیون بسیار خالی است. اجرا هم برایتان جذاب بود؟ بار اول نیست که اجرا میکنم، قبلا هم تجربههایی در این زمینه داشتم. سالهای گذشته در برنامه کودک اجرا کردم و این طور نبود که برایم جذاب باشد. همان اول خدمت به تهیهکننده و کارگردان برنامه هم گفتم که من مجری نیستم و نمیخواهم کارم شبیه مجریگری شود. در این برنامه مینشینم و گفتوگو میکنم، بسیاری اوقات حرف نمیزنم و مهمانان صحبت میکنند. اصلا نوع بیان، رفتار و حرکت دست و صورتم خیلی شباهتی به مجریها ندارد. بیشتر خودم هستم، انگار که نشسته ام پای صحبت یک نفر. پیش از این چه برنامههایی را اجرا کردید؟ برنامههای قصهگویی کودکان را در سالهای 68، 70 و 72 اجرا کردم. چرا از اجرا فاصله گرفتید؟ علاقه نداشتید؟ همان طور که گفتم، من مجری نیستم که بروم به دنبال اجرا. علایق من بیشتر کارگردانی، نویسندگی و بازیگری است که دنبالش کردم. تجربه گفتوگو با آدمهای مختلف در «نفس» چطور است؟ فرصت خوبی است برای این که شخصیتهای مختلف را ببینم؛ کاری که هر نویسندهای باید انجام دهد. من جدا از این برنامه، همیشه این کار را انجام میدهم، پای حرف آدمها مینشینم، به آنها نگاه میکنم بلکه بتوانم از خصوصیات رفتاری و شخصیتشان در شخصیتپردازی کارهایم استفاده کنم. «نفس» هم این فرصت را به من داده که پای صحبت آدمهایی با شخصیتپردازیهای قوی و متفاوت بنشینم. یعنی با این دیدگاه که بتوانید از داستان زندگی افراد و شخصیتها در کارهایتان استفاده کنید با مهمانان صحبت میکنید؟ نه، اصلا این طور نیست که با چنین نگاهی گفتوگو کنم، منتها چون نویسنده هستم، ناخودآگاه این اتفاق میافتد وگرنه دیدگاه من به گفتوگو این طور نیست که کسی را پیدا کنم و قصهاش را بنویسم! پس از «ماه عسل»، برنامههای گفتوگومحور زیادی با حضور چهرههای مردمی تولید شد، نگران بودید که شاید «نفس» برای مخاطب تکراری باشد یا معتقد بودید اتفاق جدیدی است؟ اتفاق جدیدی که نیست و تنها وجه تفاوتش، زنمحور بودن آن است که من مشابه آن را ندیده ام، شاید هم بوده اما اگر هم این طور باشد، خیلی کم بوده. نکتهای که وجود دارد این است که هیچ کس از قصه شنیدن خسته نمیشود. مهم این است که محتوای قصهها، هدف برنامه و جست وجوی سوژهها بر چه اساسی باشد. ما همیشه دوست داریم پای صحبت یکدیگر بنشینیم، مانند زمانی که با هم صحبت و درد دل میکنیم. اگر برنامه جذاب چیده شود، این برای هیچ کس خستهکننده نیست. این که خودتان هم مادر هستید در ارتباط حسی با مهمانان تاثیر داشته است؟ بله، این که من خانم و مادر هستم، بسیاری اوقات باعث میشود بتوانم حس آنها و مشکلاتشان را درک کنم. اگر باز هم پیشنهادی مشابه «نفس» داشته باشید، میپذیرید؟ برایم بسیار مهم است که برنامه چیست. اگر برنامه جذابی باشد و حس کنم میتواند گرهی از مشکلات اجتماع را باز کند یا پای حرف کسانی بنشینم که باید صدایشان شنیده شود، بله. در غیر این صورت برنامههایی راکه حرف متفاوتی نداشته باشند، نمیپذیرم، چون خیلی به دنبال اجرا کردن و برنامههای گفتوگو محور نیستم. به تازگی بازپخش سریال «مرضیه» با بازی زندهیاد ماهچهره خلیلی را روی آنتن داشتید، همکاری با ایشان در این سریال و فیلم «قرارمون پارک شهر» چطور بود؟ ماهچهره شخصیتی بسیار مهربان، پرانرژی، مثبت، خاکی و مردمی بود، در این دو کار هیچ چیزی غیر از اینها از او ندیدم. به شدت تعهد کاری داشت. یادم هست وقتی برای بازی در «مرضیه» با او تماس گرفتم، لندن بود. طبق روال همیشگی تلویزیون، کارمان باید خیلی سریع پیش میرفت، گفتم ماهچهره وقت ندارم، پنج قسمت از سریال را نوشته ام و میخواهیم پیشتولید را شروع کنیم، میخواهم سریع به من جواب بدهی. گفت پنج قسمت را بفرست فردا خبر میدهم. پنج قسمت را در کمتر از 24 ساعت خواند و گفت، خیلی خوشم آمده و بازی میکنم، کی بیایم ایران؟ گفتم سه روز دیگر و قبول کرد. از فرودگاه مستقیم به دفتر آمد و تست گریم انجام شد، در صورتی که هرکس دیگری بود، میگفت نخوابیدم، اختلاف ساعت داریم، فردا برایم تست گریم بگذارید! ماهچهره اصلا این طور نبود. سر کار ما متوجه بیماریاش شد، ورامین بودیم که ناگهان دلدرد شدیدی گرفت، کار به بیمارستان کشید و او را به تهران بردند. اصلا به من نگفت که مشکلاش چیست، گفت نگران نباش یک غده کوچک و خوشخیم است، مشکلی نیست و قرار است آن را خارج کنند. چیزی نگفت، چون آن زمان حال آقای اوجی هم خوب نبود و من برای او هم نگران بودم، احتمالا نمیخواست من را ناراحت کند. بعدا فهمیدم جواب پاتولوژیاش آمده بوده و از بیماریاش خبر داشته، اما هیچ کس سر کار متوجه نشد. بعد از «مرضیه» باز هم سریال مناسبتی مذهبی میسازید؟ باید پیش بیاید و قصه در ذهنم شکل بگیرد. هیچوقت این طور نبوده که بگویم بنشینم سریال مناسبتی بنویسم. اگر قصه خوبی به ذهنم برسد، کارهایی را که حالوهوای فرهنگی و مذهبی دارند، دوست دارم. ایده سریال «مرضیه» چطور شکل گرفت؟ همیشه مخصوصا در خصوص عاشورا و امام حسین(ع)، میبینیم در سریالها یک تکیه و چند خانواده هستند، با یکدیگر به اختلاف میخورند، بعد میروند دعا میکنند و... . اینها خوب است ولی همیشه معتقدم اگر واقعه عاشورا به روز نباشد و در زمان حال ما تاثیری نداشته باشد، ما راهمان را غلط رفته ایم. وقتی طرح «مرضیه» را به شوراها بردم، گفتند چه ربطی به امام حسین(ع) دارد؟ گفتم ربطش همین است، کسی که همیشه تکیه میرود و عاشق امام حسین(ع) است، جلوی ظلم میایستد، این تاثیر ایشان است وگرنه اگر 50 سال هم در تکیه عزاداری کنی، وقتی ظلم ببینی و در مقابل آن ایستادگی نکنی، در واقع یاد غم و غصه خودت افتاده و به حال خودت گریه کرده ای. تجربه بازیگری هم دارید، اما چرا مدتهاست در اثری بازی نکردید؟ من بازیگری را خیلی دوست دارم، اما چون کارگردانی میکردم، ترجیح میدادم تمرکزم روی آن باشد. پیشنهاد بازیگری خوبی هم نداشتم، البته پیشنهادهایی داشتم اما نقشها نقشهایی نبودند که حس کنم دوستشان دارم و میتوانم بازی کنم. اگر نقش خوبی باشد، چرا که نه، خیلی هم دوست دارم. چهره ها
الهامبخش مثل زندگی پینگپنگباز بدون دست پارالمپیکی
«ابراهیم حمدتو» که با گرفتن راکت به دهانش، ورزشکار شگفتی ساز مسابقات توکیو شده، مسیر عجیبی را تا امروز طی کرده است
مجیدی | خبرنگار
«هیچ غیر ممکنی وجود ندارد»، این را «ابراهیم حمدتو» پینگپنگ باز 48 ساله مصری میگوید که بدون هر دو دست و با گرفتن راکت در دهانش، به انجام مسابقات پینگپنگ به صورت حرفه ای و در سطحی مثل پارالمپیک میپردازد. او برای بالا انداختن توپ پینگپنگ، از پاهایش کمک میگیرد و سپس ضربه سرویس را میزند. تصویر او این روزها به دلیل حضور در توکیو در مسابقات پارالمپیک در رسانهها و شبکه های اجتماعی جهان بازتاب زیادی داشته است. به همین بهانه و در ادامه، با مسیر زندگی الهامبخش او آشنا خواهید شد.
از دست دادن دستهایش در 10 سالگی
در سال 2014 ویدئویی از ابراهیم حمدتو در مسابقات تنیس روی میز منتشر شد که باعث شهرت گسترده ای برای او در فضای مجازی شد. سپس این بازیکن مصری تنیس روی میز به مسابقات جهانی تنیس روی میز تیمی 2014 در توکیوی ژاپن دعوت شد تا در میان بهترین بازیکنان جهان در این رشته حضور داشته باشد. حمدتو که در 10 سالگی هر دو دست خود را در تصادف قطار از دست داده، در این باره گفته بود: «دیدن بهترین بازیکنان جهان در توکیو برای من پاداش بزرگی است و این نشان می دهد تا زمانی که سخت کار کنید هیچ چیز غیرممکن نیست.» حمدتو این فرصت را به دست آورد که در آن مسابقات با «ما لونگ» قهرمان چهار دوره گذشته المپیک مسابقه بدهد.
ماجرای عجیب پینگپنگ باز شدن این ورزشکار
حمدتو در اولین روز از مسابقات پارالمپیک توکیو با حریف خود از کرهجنوبی به رقابت پرداخت. او درخصوص نحوه شگفتانگیز سبک بازیاش به خبرنگاری در این باره گفت: «من ابتدا سعی میکردم که راکت را با زیر بغلم نگه دارم و از وسایل دیگری که به خوبی کار نمیکردند استفاده کنم. در نهایت، سعی کردم از دهانم استفاده کنم تا شانسم را برای موفقیت بیشتر کنم.» این پینگپنگ باز مصری درخصوص چگونگی علاقهاش به این رشته هم گفته است: «من در سال 1983 پس از از دست دادن هر دو دستم در اثر تصادف قطار عاشق تنیس روی میز شدم و بعد از تصادف ورزش را شروع کردم.» او قبلا در این باره مفصل تر توضیح داده بوده: «من در باشگاهی بودم که در آن مسابقه تنیسی را بین دو دوستم قضاوت می کردم. آنها درباره یک نکته اختلاف نظر داشتند، وقتی من امتیاز را به نفع یکی از آنها شمردم، بازیکن دیگر رو به من کرد و گفت: دخالت نکن چرا که تو هرگز نخواهی توانست پینگپنگ بازی کنی. صحبتهای او بود که باعث شد تصمیم بگیرم تنیس روی میز بازی کنم.»
از تلاش دست برنمیدارم
حمدتو کار خود را در توکیو با شکست در مرحله گروهی آغاز کرد اما امیدوار است در دومین مسابقه پیروز شود و برای اولین بار به مرحله حذفی صعود کند. او پس از شکست مقابل حریف کرهای گفت: «شکست امروز برای من تلخ بود و حتی چیزی برای گفتن ندارم. من خوب بازی کردم و عملکردم قابل قبول بود. از این بابت خدا را شکر میکنم. بلافاصله بعد از المپیک ریو برای توکیو 2020 آماده شدم. دوره سختی را پشت سر گذاشتم. تا جایی که بتوانم سخت کار می کنم و امیدوارم نتایج بهتری کسب کنم و از تلاش دست برنمیدارم.»
برای نوشتن این مطلب از ورزش 3 و ایسنا کمک گرفته شده است
سایر اخبار این روزنامه
نیاز اورژانسی به «قرنطینه هوشمند»
فاجعه 8 شهریور انتقام وحشیانه منافقین از ملت ایران
ثروتمندترین مالکان باشگاههای فوتبال جهان
توانیر: رمزارزها رشد 5 ساله مصرف برق را یک جا بالا کشید!
تاثیر واکسیناسیون گسترده؛ روز بدون فوتی کرونا در سیستان و بلوچستان
ابهامات مالی ساخت یک میلیون مسکن
تقویم وعده های دولت
روز طلایی ایران در پارا لمپیک
بایدن خواب آلود، الهام بخش مثل یک قهرمان و روایت مادران متفاوت
آب دزدها نقره داغ شدند
آمار تلخ فرار دختران از خانه
2 جنایت مقابل دوربین!
ادعای پرابهام سرقت ارزی 300 هزار میلیاردی