ماجرای مرگ تلخ نوزاد 12 روزه با متادون
ابراز پشیمانی میکند. نفسهای نوزادش در آغوش خودش به شماره افتاد. نوزادی که بعد از سالها خدا او را به آنها بخشیده بود. پسر 9 روزه پس از مصرف متادون نتوانست تاب بیاورد. در آغوش مادرش، نیمه جان شد. رنگ پریدهاش رو به سیاهی رفت. نفسهایش به شماره افتاد و در نهایت هم روی تخت بیمارستان جان داد. حالا مادرش دستگیر شده و این قتل را به گردن جاریاش انداخته است. مادر معتادی که به خاطر مصرف تریاک، کودکش را نیز گرفتار اعتیاد کرده بود.
دوشنبه ۲۵ مردادماه بود که این ماجرای تلخ رخ داد. آن روز مأموران پلیس در جریان مرگ مشکوک یک نوزاد 12 روزه در یکی از بیمارستانهای پایتخت قرار گرفتند. انتظامات بیمارستان در تماس با مأموران کلانتری از مرگ مشکوک نوزادی خبر داده بود.
بلافاصله حبیبالله صادقی، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران در جریان ماجرا قرار گرفت. خیلی زود به دستور بازپرس جنایی تحقیقات در این خصوص آغاز شد. بررسیها نشان داد که این پسربچه 12 روز قبل در همان بیمارستان متولد شده بود. او درست در 9 روزگی، با حال وخیم به بیمارستان منتقل شد. هنگام تولد، نوزاد و مادر در سلامتی کامل مرخص شده و به خانه رفته بودند. 9 روز بعد پدر و مادر، این نوزاد را به همان بیمارستان منتقل میکنند. این بچه بهسختی نفس میکشید و حال جسمی خوبی نداشت. هر لحظه بیحالتر میشد. بلافاصله تیم پزشکی تلاشهای خود را برای نجات جان این بچه آغاز کردند، اما نوزاد سه روز بیشتر دوام نیاورد. تسلیم مرگ شد و روی تخت بیمارستان جان باخت. اما کسی نبود که او را تحویل بگیرد.
بازداشت مادر
پدر و مادر این بچه متواری شده بودند. برای همین کادر درمان موضوع را به انتظامات بیمارستان اطلاع داد. بنابراین تحقیقات در خصوص مرگ نوزاد آغاز شد. جسد او به پزشکی قانونی منتقل شد و در همان معاینات اولیه مشخص شد که او بر اثر مصرف متادون جان باخته است. بنابراین به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری والدین نوزاد آغاز شد.
در ادامه مادر این بچه دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او در تحقیقات مدعی شد که خودش به پسرش متادون نداده است. او جاریاش را در این ماجرا مقصر اعلام کرد: «چند سال بود که بچهدار نمیشدم. 12 سال پیش ازدواج کردم. پنج سال نذر و نیاز کردم تا باردار شدم. یک پسر هفتساله دارم. بعد از هفت سال برای بار دوم باردار شدم. دوست داشتم دوباره باردار شوم. این بار هم خیلی نذر و نیاز کردم تا خدا پسر دومم را به من داد. وقتی متوجه شدم که باردارم، خیلی خوشحال بودم، اما به خاطر اینکه اعتیاد داشتم، جنینم در شکمم معتاد شد.»
اعتیاد در دوران بارداری
این زن شش سالی میشود که به تریاک اعتیاد دارد. او نتوانست در دوران بارداری اعتیادش را ترک کند. برای همین زندگی کودکش را نابود کرد: «یک سال بعد از به دنیا آمدن پسر اولم، به خاطر بیماری، تریاک کشیدم. برای رفع درد این کار را میکردم. تا اینکه معتاد شدم. دیگر نتوانستم تریاک را کنار بگذارم. گاهی اوقات هم متادون مصرف میکردم. تا اینکه دوباره باردار شدم. در دوران بارداری خیلی سعی کردم مواد را ترک کنم. ولی نتوانستم. مصرف تریاک باعث شد که جنین هم دچار اعتیاد شود. وقتی پسرم به دنیا آمد اعتیاد داشت. برای همین گاهی اوقات به او متادون میدادم.»زن جوان با یادآوری روز حادثه، اشک میریزد: «اما آن روز من به پسرم متادون ندادم. آن روز جاریام در خانه ما بود. پسرم مرتب گریه میکرد. او هم برای اینکه بچه را ساکت کند، در یک ظرف ماستخوری، مقداری چایی ریخت. بعد از آن کمی هم متادون ریخت و به بچه داد. بعد از خوردن این چایی بود که پسرم هر لحظه بیحالتر شد. فهمیدم به سختی نفس میکشد. حالش خیلی بد شده بود که او را با شوهرم به بیمارستان رساندیم. اتفاقا در آن سه روز چند باری به او سر زدم. تا اینکه گفتند بچهات مرده است. حتی میخواستم او را تحویل بگیرم که بیمارستان به ما گفت خودمان نوزاد را دفن میکنیم. از لحاظ روحی بهم ریخته بودم و نمیدانستم باید چکار کنم.»
ادعای بیگناهی
او ادامه میدهد: «شوهرم نظافتچی ساختمان است. خودم در حمام کار میکنم. اتفاقا در طبقه بالای حمامی که در آن کار میکنم، زندگی میکنیم. من عاشق پسرانم بودم. اصلا نمیخواستم چنین اتفاقی برای بچهام بیفتد. جاریام آن روز این کار را کرد. بعد از آن ماجرا هم با او قطع ارتباط کردم و نمیدانم الان کجاست. اتفاقا من از او شاکی هستم، چون باعث مرگ پسرم شد. ولی من تقصیری در این ماجرا نداشتم.»
با اعترافات این زن، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور بازداشت پدر نوزاد و همسر برادر او را صادر کرد تا زوایای پنهان این پرونده فاش شود.