روزنامه کيهان
1400/06/11
اخبار ویژه
عاشق کور و کری که خیانت و سرشکستگی آمریکا را نمیبیندیک اصلاحطلب غربگرا، از درماندگی آمریکا در افغانستان، نفی سیاست نگاه به شرق را نتیجه گرفت!
ابراهیم اصغرزاده در کلاب هاوس و درباره این موضوع که وزیر خارجه رئیسی چه خواهد کرد؟، گفته است: اینکه رئیسی با وزیرخارجه خود بتواند ابتکار خلاقانهای در راستای سیاست خارجی داشته باشد معلوم نیست، اما میتوانم بگویم که همه راهها به مذاکرات وین ختم میشود. در حال حاضر بمبی به نام افغانستان در همسایگی ما قرار دارد و زمانی میتوانیم بازی را جلو ببریم و این بمب را خنثی کنیم که در آن به نتیجه برسیم. این سیاست نمیتواند بر مبنای سیاست تهاجمی و نگاه به شرق باشد.
وی افزود: «سیاست نگاه به شرق کاریکاتوری است چرا که اگر ایران با غرب رابطه نداشته باشد برای ما ارزشی قائل نیستند و این رابطه به رابطهای تاکتیکی تبدیل میشود. همین ارتباط با همسایگان که مطرح میشود میبینیم که آنها در حال پیوند با اسرائیل هستند. وجود طالبان در شرق کشور بدین معناست که مسیر تعالی منطقه معکوس شده و رو به افول رفته است. طالبان نیامده که دولت مدرن تاسیس کند؛ عجیب است که برخی از آن به عنوان جنبش اصیل یاد میکنند در حالی که این گروه ترور و خشونت را در پیش گرفته است. این اتفاق تحولات منطقه را تغییر خواهد داد و جریانات افغانستان فرا افغانستانی خواهند شد. همچنین بر ارتباط ایران با جهان خارج نیز تاثیر خواهد گذاشت. نگاه به شرق یک بازی است که باید آن را کنار بگذاریم. نه روسیه و نه چین حاضر نیستند جلوی بمب صدور تروریسم را بگیرند. هر دو در مرزها آسیب پذیر میشوند. اتفاق افغانستان و قدرتگیری طالبان یک اتفاق دیالکتیکی است.»
اصغرزاده در رد این اظهار داشت: « قدرت بازدارندگی ایران در منطقه با وجود گروههای مقاومت افزایش یافته است» گفت: «میدانید که شوروی بزرگترین زرادخانه اتمی و تسلیحاتی را داشت و از قدرت بازدارندگی نظامی بسیار بالایی برخوردار بود. ضمن اینکه این قدرت شامل قدرت سخت نبود و شوروی آن موقع قدرت نرم بالایی نیز داشت و جهان کمونیزم جهان مترقی قلمداد میشد. تمام جنبشهای آزادیبخش تمام نگاهشان به شوروی و حمایتهایش بود، اما در نهایت بدون شلیک یک گلوله همچون برف آب شد. بدون اینکه حتی خبردار شود که چه اتفاقی افتاده است.
وی میگوید: نگاه به شرق به عقیده من نگاه شکست خوردهای است. البته باید این را بگویم که ایران باید از ظرفیتهای کشورهای آسیایی از جمله چین استفاده کند، اما حرف اصلی من این است که آیا نگاه تک بعدی به چین مشکل ایران را در سیاست خارجی حل میکند؟ آیا قرار است مشکلات اقتصادی ایران در دولت رئیسی را حل کند؟
اصغرزاده اظهار داشت: ذهنیت جنگ سردی و ستیز با غرب یک نگاه محافظهکارانه است و جز تحریک اندیشههای مردم در کشورهای آزاد نتیجه نخواهد داشت. صحبتهایی که احمدینژاد قبلا میکرد و از رابطه با آمریکای لاتین میگفت هیچ چیز برای ما نخواهد داشت. نگاه شرق نیز همینطور و تنها کاریکاتوری خواهد شد. ضمن اینکه شعاری که جمهوری اسلامی از اول انقلاب را داشت بر هم میزند و افکار عمومی غرب را علیه ما میشوراند.
درباره این اظهارات گفتنی است که اولاً شیدایی بلاوجه، از این سخنان میبارد. چرا که اگر زرادخانه اتمی نتوانست شوروی را از شکست در افغانستان و سپس فروپاشی نجات دهد، همین زرادخانه اتمی هم نتوانست آمریکا را در شکستهای تحقیرآمیز در افغانستان و عراق و سوریه- با وجود بالغ بر 7 هزار میلیارد دلار هزینه - نجات دهد و اکنون همین آمریکا مجبور است به شکلی شرمآور، از افغانستان فرار کند. ثانیاً عجیب است که اصغرزاده درباره تهدید طالبان هشدار میدهد اما نمیگوید که نقش آمریکا در ایجاد طالبان و تبدیل آن به مسئله افغانستان چه بود؟
ثالثاً این عنصر مرعوب و شیدای غرب، در حالی سیاست نگاه به شرق را تخطئه میکند که کشور در 7-8 سال اخیر نه گرفتار نگاه به شرق، بلکه گرفتار اعتماد بلاوجه و جنونآمیز برخی دولتمردان مدعی اصلاحات و اعتدال نسبت به غرب بوده است. و اگر هم دولت سابق، رکوردهای منفی اقتصادی را یکی پس از دیگری شکسته، حاصل همین تعلیق و انتظار و دلباختگی به آمریکا بوده است، اما با این همه اصغرزاده، مانند یک مأمور معذور میگوید همه راههای سیاست خارجی به مذاکرات وین ختم میشود. او در اینجا نیز توضیح نمیدهد که مذاکرات وین یعنی چه؟ آیا ناگهان سبز شده و یا مذاکرهای کم سابقه درباره توافق منعقد شدهای است که دولت ایران هزینه خود را تمام و کمال در آن پرداخته، اما آمریکای محبوب او، تماماً همین توافق را زیر پا گذاشته و حالا هم به جای شرمندگی و جبران، مطالبه امتیازات جدید میکند و از برجام، به عنوان توافق سابق نام میبرد؟! به جای انحرافات این حقایق، اصغرزاده با کلمات بازی میکند و «ذهنیت جنگ سردی» را تخطئه میکند.
رابعاً چه کسی گفته باید نگاه تکبعدی به چین داشت، که اصغرزاده مطرح و سپس تخطئه میکند؟! او و امثال او اگر بیطرفی داشتند و میتوانستند بدون شیدایی به موضوعات بنگرند، باید هنگامی که رئیس دولت سابق از آمریکا به عنوان کدخدا یاد میکرد و حتی موجب شاکی شدن انگلیس و فرانسه و آلمان- به اعتراف خودش میشد- به نگاه تک بعدی اعتراض میکرد.
و سرانجام این که «افکار عمومی غرب» که اصغرزاده دلشوره آن را دارد، در همین چند ساله پایمال شدن برجام و نقض حقوق ایران، کجای ماجرا بوده است؟ آیا غیر از این است که افکار عمومی در غرب، موم کف دست سرمایهسالاران و دیوانسالاران است؟! 9 درصد افزایش تورم در 5 ماه آخر دولت روحانی
رئیس اتاق بازرگانی تهران معتقد است دولت رئیسی در سختترین شرایط اقتصادی روی کار آمده است.
مسعود خوانساری در جلسه هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی گفت: دولت در شرایط بسیار سخت و یکی از سختترین دورهها، کار خود را آغاز کرده است. چالش بعدی دولت موضوع تورم است، آمارها در مردادماه میزان تورم را 45/2 درصد نشان میدهند در حالی که میزان تورم در پایان سال 99 به میزان 36/4 درصد بود که این آمارها نشان از رشد زیاد نرخ تورم دارد. این موضوع باعث کاهش میزان سرمایهگذاری نیز خواهد شد. پایه پولی نیز به عنوان یکی از عوامل ایجاد تورم 9/2 درصد رشد داشته است.
وی در ادامه تصریح کرد: تورم 5 ماهه کالاهای خوراکیها که مشمول سوبسید ارزی میشوند 58/4 درصد بود اما تورم کالاهای غیر خوراکی سوبسید هم نمیگیرند 36/5 درصد بود. این موضوع نشانگر این است که اعطای ارز سوبسیدی چیزی جز فساد ندارد. بارها اعلام کردهایم و دوباره میگوییم که تنها راه نجات کشور ارز تکنرخی است و دولت کمکهای خود را باید از طریق یارانه مستقیم به اقشار هدف بدهد.
خوانساری همچنین خاطرنشان کرد: کسری بودجه یکی از دلایل تورم بوده است. طبق آمار در سه ماهه اول، 190 هزار میلیارد تومان کسری بودجه وجود داشته است. رئیس سازمان برنامه و بودجه گفتهاند که به دنبال تغییرات در بودجه هستند. امیدواریم در شش ماهه آینده کسری بودجه کمتری داشته باشیم که طبیعتاً در عدم رشد تورم تاثیرگذار است. والاستریت ژورنال: خروج از افغانستان یک تراژدی و افتضاح بود
یک روزنامه آمریکایی نوشت: اتفاقات افغانستان باعث شده تا حتی دموکراتها نیز بگویند عملکرد بایدن یک افتضاح است.
والاستریت ژورنال مینویسد: با تأکید بر اینکه «آمریکا در افغانستان شکست خورد» تحولات روزهای اخیر در افغانستان، سبب شده، حتی دموکراتها و رسانههای طرفدار این حزب به این نتیجه برسند که عملکرد دولت بایدن در خروج از افغانستان، یک افتضاح است. فراموشکردن تصاویری که طی دو هفته گذشته از فرودگاه کابل منتشر شده، هم برای آمریکاییها و همپیمانهای ما و هم برای دشمنان آمریکا غیرممکن است.
تا چهارشنبه هفته گذشته، دولت نتوانسته بود مشخص کند که چه تعداد آمریکایی در افغانستان است و عدد و رقمی که ارائه شد، بسیار کمتر از تخمینهای قبلی بود. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه دولت بایدن، هنگام اعلام آن به رسانهها گفت: «احتمالا این رقم بهروز نیست.» از سوی دیگر، صدور ویزای ویژه مهاجرت برای افغانهایی که طی سالهای متمادی، به نیروهای آمریکایی در مبارزه با تروریسم در افغانستان کمک کردند، واقعا فرآیند کند و فاجعهباری بود. هیچ مشورت نزدیکی با همپیمانهای آمریکا نشد، به پیشروی سریع طالبان برای تصرف کابل و ساقطکردن حکومت افغانستان واکنش نشان داده نشد و همچنین، هیچ برنامهای برای انتقال تجهیزات پیشرفته جنگی از افغانستان وجود نداشت و نتیجه این خروج بیبرنامه و سریع، اتفاقاتی است که در کابل رخ داده و ادامه خواهد داشت. از سوی دیگر، رقبای ما یعنی چین، روسیه و ایران با خوشحالی در حال از میان بردن بقایای نفوذ آمریکا در منطقه هستند. آنچه در چند هفته اخیر در افغانستان رخ داده، ضعفهای بزرگ و ساختاری عملکرد کل دولت آمریکا یعنی رئیسجمهور، مقامات کاخ سفید و اعضای دولت را آشکار کرده است.
مقامات کاخ سفید وظیفه داشتند چالشهای احتمالی در برابر تحقق اهداف رئیسجمهور را پیشبینی کنند، نه اینکه صرفا به بحرانهایی که رخ میدهد، واکنش نشان دهند. آنها همچنین باید مشاورههای ضروری را به بایدن میدادند و کاری میکردند که وجهه رئیسجمهور نزد افکار عمومی حفظ شود، اما هیچیک از این کارها در برنامه خروج آمریکا از افغانستان انجام نشده است. این نقص بزرگ در عملکرد و کارآیی تیم بایدن نهتنها زمینه بحران اخیر در کابل را فراهم کرد، بلکه این نگرانی بزرگ وجود دارد که در بحرانهای آینده که قطعا برای آمریکا رخ خواهد داد، این تیم چه عملکردی خواهد داشت؟
حالا این پرسشها مطرح میشود که چرا وزارت خارجه، هنگامی که در ۱۴ آوریل، بایدن برنامه خروج را اعلام کرد، بر سرعت صدور ویزای ویژه برای افغانهای همکار آمریکا نیفزود؟ چرا پنتاگون طی این مدت، برنامه صحیحی برای خروج نیروهای آمریکایی، تجهیزات نظامی و انتقال غیرنظامیان از افغانستان تدوین نکرد و اجازه داد افغانها در معرض خشونت طالبان و داعش قرار گیرند و حوادث تلخ روزهای اخیر رخ دهد؟
کل روند خروج یک تراژدی بوده است. ضعف شدید دولت آمریکا در برنامه خروج از افغانستان، در مسائل دیگر هم قابل مشاهده است و اگر این وضعیت تغییر نکند، در آینده افتضاحهای دیگری رخ خواهد داد. دستاوردهای تاریخی یعنی افزایش بیکاری و شکاف طبقاتی؟!
وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه در نامه خداحافظی خود از دستاوردهای تاریخی، ملموس و غیرقابل انکار خود در این وزارت خبر داد.
به گزارش ایلنا، محمد شریعتمداری در نامه خداحافظی نوشته است: لطف خداوند مهربان شامل حال این بنده حقیرش شد که بیش از
۱۰۰۰ روز از عمر خدمتی خود را در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی باشم. آنهم در زمانهای که علیرغم همه تلاشهای گذشتگان به دلیل برخی عوامل داخلی و خارجی امید و اعتماد اجتماعی رو به افول گذاشته بود، فقر و تبعیض رو به افزایش بود، مسائل حل نشده فراوانی در حوزه تعاون، کار و رفاه اجتماعی روی زمین مانده و کلکسیونی از مطالبات تاریخی و انباشت شده گروههای هدف وزارتخانه، نظیر بازنشستگان، کارگران، تعاونگران، مددجویان بهزیستی، اقشار دارای معلولیتهای گوناگون، زنان سرپرست خانوار و... باید پاسخ داده میشد.
با این باور که مردم ما وزیر رفاهی میخواهند که به مطالبات انحرافی، نزاعها و اختلافات دامن نزند، قبیله گرایی نکند، متمرکز بر حل مسائل و مشکلات اصلی آنها باشد، با واژههای خوب نظیر شفافیت و مبارزه با فساد و همراهی نخبگان و شرکای اجتماعی فقط عکس یادگاری نگیرد بلکه به آنها عمل کند، کوشیدم تا با همراهی خود گروههای هدف بویژه بازنشستگان و کارگران، با اصالت دادن به گفتوگو، مدارا و تحمل، به منازعات و جدلهایی که امید به آینده را میکشد دامن نزنم و وزارتخانهای با تابلوی گفتوگوی اجتماعی فراگیر، اصلاحگر و کارآفرین با توان حل منازعات را بهعنوان الگویی برای همه دولت ایجاد کنم.
با پرهیز از تنگ نظری و با اتکا به رویکرد مهم شفافیت بهعنوان یکی از مؤلفههای مهم حکمرانی مطلوب و تقویت نظارت مردمی از طریق راهاندازی سامانههای شفافیت و استفاده از اکسیر تحول ساز و شفابخش یعنی جوانگرایی نخبگانی، سیاستگذاری شهروندمدار با مشارکت ذی نفعان، حکمرانی داده محور، ارتقای سایر تقویت سیستمهای پاسخگویی و با همراهی جمعی از مدیران، کارشناسان و کارمندان پاک دست، دلسوز، خلاق و بیادعا که از گروههای سیاسی و فکری بودند، دستاوردهایی تاریخی، ملموس و غیر قابل انکار برای جامعه هدف این وزارتخانه بدست بیاوریم.
امروز که بار سنگین مسئولیت را بر دوش ندارم و مروری بر آنچه گذشت میکنم، آنچه بیش از همه چیز برایم خوشایند است رضایت وخشنودی نسبی مخاطبان این وزارتخانه، جامعه هدف و درواقع ولینعمتان ما در این وزارتخانه از همه دستاوردهایی است که با کمک خود آنها در این مدت بهدست آمده است.
این ابراز رضایت در حالی است که بیکاری و فقر و دشواریهای درمان و دوران پس از بازنشستگی در دوره سپری شده وزارت کار و رفاه و دولت متبوع آن، شدت پیدا کرد. به عنوان مثال ضریب جینی (نشانگر شکاف طبقاتی) در چند سال گذشته افزایش قابل ملاحظهای پیدا کرد و جمعیت بیشتری نیز به خاطر سوء مدیریت، زیر خط فقر قرار گرفتند. از آن طرف هم مکرراً خبر متعددی درباره سپردن مدیریت شرکتهای زیرمجموعه شستا به افراد ناصالح و حقوقبگیر در رسانهها منتشر شد. جالب اینکه محمد شریعتمداری (به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی روحانی در سال 96)، پس از پیروزی روحانی ابتدا به وزارت صمت رسید اما پس از تشدید سوء مدیریت در حوزه صنعت و تجارت، گرانیهای افسارگسیخته و تصمیم مجلس وقت (همسو با دولت) برای استیضاح وزیر صمت، او از وزارت استعفا داد و سپس آقای روحانی نامبرده را به عنوان وزیر رفاه و کار به مجلس معرفی کرد و مجلس دهم (همسو) نیز به او رأی اعتماد داد!
این نکته هم گفتنی است که داماد محمد شریعتمداری، جزو محکومان پرونده مفاسد اقتصادی است.
سایر اخبار این روزنامه
مهار غول گرانی با انضباط مالی در بودجهنویسی و اجرا
دوگانههای مهم در نقشه راه عقلانیت(یادداشت روز)
اخبار ویژه
بایدن: برای جنگ به افغانستان رفته بودیم نه برای ساختن
تصمیمات جدید برای حمل میلیونها تن کالای اساسی به داخل کشور
رئیسی: اخبار خوبی از افزایش واردات و تولید داخلی واکسن دریافت شده است
حفظ کرامت مراجعهکنندگان به دستگاه عدلیه یک وظیفه اخلاقی و سازمانی است
افروز:مدالم را به رهبرم و مردم ایران تقدیم میکنم
مقاومت اسلامی تبدیل به کابوس رژیم صهیونیستی شده است
مجتمع غولپیکر نظامی ترکیه به وسعت 135 میلیون متر مربع!
کینه و عقده تمامنشدنی ورشکستگان سیاسی از حافظان امنیت و اقتدار ایران
مهار غول گرانی با انضباط مالی در بودجهنویسی و اجرا
مهار غول گرانی با انضباط مالی در بودجهنویسی و اجرا