روزنامه آرمان ملی
1400/06/11
غم نان و ترس جان مطالبه ها را از يادمان بُرد
آرمان ملی- امید کاجیان: اینروزها یکی از اتفاقات دردناک شاید نگاهی به تغییر ماهیت خیلی از مطالبات ایرانیان باشد. وقایعی که از سال 96 رگباری اتفاق افتاد، دائم همه چیز را تحتالشعاع قرار میداد و در این میان مصیبت کرونا از اسفند98 در ایران و به اتمام نرسیدن آن که هیچ ،گسترده و گستردهتر شدن دائمش، اساسا طلب خیلی از مسائل و امور زندگی که در آن سالها به عنوان یک حق طبیعی اما نداشته برای مردم به شمار میآمدند را زیر آوار وقایع تلخ و تلختر بعدی محو کرد. امروز کرونا و مساله واکسن و دست و پنجه نرم کردن با مرگ و زندگی بدیهی است که ذهنیت افراد را از بسیاری مسائل دیگر دور میکند. در کنارش اما خم شدن کمر مردم زیر بار اقتصاد نیز مزید بر علت شده، چه کسی فکرش را میکرد مردمی که به دلار سه هزار و هفتصد تومانی اعتراض میکردند و آن را نماد بارز معضل اقتصاد کشور میدانستند و پراید 21 میلیونی را لعن و نفرین میکردند که چگونه از 7 میلیون، این شده (!). امروز با ارز در مرز 30 هزارتومان زندگی کنند و برخی خودروهای بیکیفیت ایرانی بالای صد و چند ده میلیونی را تحمل. نبود مسکن و کار و ترس از بیشغلی در وضعیت امروز و قطعی برق و... شاید پرونده زندگی در ایران را در کنار جولان مرگ و موت کرونا تکمیل میکند و حالا مطالبه خیلیها شده زنده ماندن و ادامه دادن، همین. بدیهی است که در چنین شرایطی بسیاری از اتفاقاتی که در همین دو سه سال پیش باعث واکنش مردم میشد رنگ ببازد و بیاهمیت جلوه کند. اتفاقاتی که نشان میدهد اقتصاد در ایران زیر بنای همه چیز است از فرهنگ و آموزشش گرفته تا روابط خارجه و مردمش. همان طور که خبر میآید مسئولان در برههای به خاطر گران بودن واکسن کرونا آن را نخریدند(!) در این سو مردمی که دنبال نان هستند، دیگر کمترکاری به وضعیت فرهنگی و آموزش دارند و ذائقه شان تغییر میکند. نمونه این تغییر ذائقه مردم را امروز به خوبی میتوان در عامه دید تغییر ذائقهای که خیلی تلخ است و دردناک و یادآور همان تئوری مزلو که میگفت تا وقتی نیازهای حیاتیات تامین نباشد کاری به نیازهای دیگر نخواهی داشت.تفاوت نگاه مردم به دو کابینه
تغییرات دیدگاه جامعه ما در نوع نگاه مردم به کابینه دولت رئیسی به خوبی نمایان است و بیانگر مسیر دغدغههای امروزی که آنها در این دوران دارند. اینبار دیگر کسی به وزیر آموزش و پرورش، وزیر علوم و حتی وزیران رفاه و ارتباطات و ... سوابقشان، خیلی کاری نداشت. اگر مردم نگرانی هم داشتند از بابت انتخاب گزینههای وزارت بهداشت بود و اقتصاد، اینکه حالا میتوان به مخالف سابق ورود برخی واکسنها به ایران برای حل بحران کرونا در ردای وزیر بهداشت امید داشت؟ یا به وزیری که مخالف fatf است برای حل بحرانهای اقتصادی دل بست؟ دراین میان اگرچه در رسانهها اظهارات وزیر ارشاد برای برخی هنرمندان نگران کننده تلقی میشد اما برای عامه مردم در چشم نبود و چندان مورد توجه یا اگر هم کسی از وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش و ارشاد اعتراضی و نگرانی داشت، معلمی بود که نگران نان خودش و یا هنرمندی در هراس از دست دادن کارش، در این امر کمتر نحوه افکار وزرا نقش داشتند. حتی در رقابتهای انتخاباتی 1400امسال هم شاهد بودیم که نامزدهای ریاست جمهوری کمتر به مسائل آزادیهای اجتماعی و... واکنشی داشتند و تنها ذهن مردم را معطوف مسائل معیشتی و وعدههای در این حوزه میکردند. در حالی که همین چند سال پیش موقع تشکیل کابینه حسن روحانی اتفاقا که این وزرای دیگر بودند که مورد توجه مردم و رسانهها قرار میگرفتند، همه، نگاهشان به وزیر خارجه بود و رابطه با غرب و مذاکرات هستهای، همه میخواستند تا جدال فرجی دانا وزیر علوم و آن بورسیههای غیرقانونی نتیجه دهد و دیدیم که وزیر نماندنش اعتراضات زیادی به همراه داشت. برای خیلیها مهم بود که حتما کسی مثل محمد علی نجفی وزیر آموزش و پرورش شود یا مثلا شهردار تهران. البته اتفاقات بعدی که برای نجفی افتاد ذهنیت همه را راجع به او تغییرداد. هرچند همینکه زمانی زندگی خصوصی محمد علی نجفی و بعد مرتکب قتل شدن او بر سر زبانها بیفتد و رسانهها، نشان میداد که ما مردم هنوز فرصت برای فکر کردن راجع به چیزهایی جز دغدغههای معیشتی خودمان هم داشتیم.
روزگار مطالبهگری
زمانی تلاش برای آزادیهای اجتماعی در بورس بود. وقتی سپنتا نیکنام در انتخابات شورای شهر یزد ابتدا تایید صلاحیت شد و بعد مردم به او رای دادند و ناگهان گفتند چون او فرق میکند، از ورودش به شورا جلوگیری شد همه رسانهها و افکار عمومی و در نهایت بخش هایی از ساختار کشور درگیر این موضوع شدند که چرا باید او محروم از حضور در شورا شود و امروز رد صلاحیت مجدد او قبل از انتخابات و نه رد صلاحیت هیچ کس دیگر مورد توجه افکار عمومی نبود. زمانی زنان و استادیوم رفتن مورد مباحثه قرار میگرفت و عدهای خواستار تغییراتی اساسی در نگاه به زنان میشدند. زمانی دغدغه برای مردم فراهم آمدن فعالیتهای اجتماعی و آزادی و رسانههای فراگیر بود و امروز اگر همه روزنامهها و رسانهها تعطیل هم شوند واکنش چندانی در برنخواهد داشت. یک وقتی فعالیت سیاسی دانشگاهها و احزاب و رفع حصر و ... موضوع خوبی برای جلب توجه مردم بود اما گویی الان کسی کاری به این کارها ندارد. حتی بودند گروهی که دغدغههای محیط زیستی داشتند و اما این زمانها مردم کمتر فرصت فکر کردن حتی به بخش کوچکی از آنها را پیدا میکنند. امروز بسته شدن رشته نمایش در هنرستان سوره فقط بخشی از دغدغه خود هنرمندان زن است و چند رسانه برای خوراک کار روزانه شان و نه عامه مردم و نه دغدغه رسانهها. حتی ماجراهایی مثل اینترنت و طرح صیانت از فضای مجازی هم برای خیلیها در این شرایط بیمعناست و آنهایی که کسب و کار اینترنتی دارند را ترسانده که آن هم به خاطر ترس نان خودشان است تا نوع تفکر حاکم. این نگران نشدنها و مطالبه نکردنها وحشت آینده را دوچندان میکند و ترسناک بودن سرنوشت آتی مردم این مرز و بوم را و البته ترسناک شدن خود ما مردم. ادامه زندگی به هر نحوی این روزها تلاش خیلیها شده. اینکه تاب مقاومت در برابر مشکلات عدیده اقتصادی بیاوریم و بتوانیم از این مرحله بحران عبور کنیم. دل خیلیها شاید با مرور این مطالبات گذشته، برای آن روزها تنگ شده باشد آن روزهایی که خیلی هم دور نبودند. زمانهایی که لااقل برخی از مردم و گروههای سیاسی و رسانهها وقتی برای حقشان تلاش میکردند، برای خواستن حق زندگی بهتر، آزادتر با رفاه بیشتر و اما امروز از آنها خبری نیست و این روند تداوم دارد. روزگار امروز ما بیشباهت به فیلمهای آخرالزمانی و یا زامبی محور نیست. ای کاش روزی دوباره به روزگار مطالبهگری برگردیم.
سایر اخبار این روزنامه
تاخير نابخشودني واكسيناسيون
خروج از بحران اقتصادی تنها با كمک همسايگان ميسر نيست
ماده مخدر کِمیکال ؛ ارزان-در دسترس!
قفل بازار مسكن با نظارت دولت بازميشود؛ نه دخالت
افغانستان آرام، امكان سرمايه گذاري و امنيت ايران را بالا مي بَرد
شبيه سازي رئيسي؛ مانع ديدنِ نقاط ضعف
رفتن نمايندگان از بهارستان به پاستور!
غم نان و ترس جان مطالبه ها را از يادمان بُرد
دردسرهای رئیسی در آغاز کار
سالی که نکوست از بهارش پیداست ...
اهمیت عنصر زمان در احیای برجام
ترمیم اعتماد عمومی، شدنی است؟
تبعات افزایش تنش بین ایران و سعودی