نان پدر و شیر مادر حلالتان

پارالمپیکی‌ها این روز‌ها آبروی ورزش ایران هستند، با کسب مدال‌های خوش‌رنگی که هر روز صبح از خواب بیدار نشده‌ایم، روزمان را می‌سازند و پرچم ایران را در توکیو بالا می‌برند. امروز که رقابت‌های پارالمپیک ۲۰۲۰ تمام می‌شود، ما می‌مانیم و خاطره‌های خوشی که بچه‌های بی‌ادعای معلول و جانباز برایمان ساخته‌اند؛ لحظاتی سرشار از حس غرور که با تواضع‌شان به یادماندنی‌تر هم شده است. درخشش پارالمپیکی‌ها در شرایطی است که خیلی از این مدال‌آوران در سخت‌ترین شرایط و حتی کمبود ابتدایی‌ترین امکانات تمرینی برای بازی‌های توکیو آماده شده‌اند.
نمونه آن کلیپی بود که هفته گذشته در فضای مجازی دست به دست شد که امیر خسروانی قهرمان طلایی‌مان در پارالمپیک را در حال حمل خاک با فرغون برای بازسازی پیست دوومیدانی که می‌خواست تمرین کند، نشان می‌داد؛ قهرمانی که اگر حریفانش بدانند که او زمین تمرینش را هم خودش آماده می‌کرده، انگشت به دهان می‌مانند که با آن امکانات، چطور توانسته است در بالاترین سطح رقابت‌های دوومیدانی معلولان دنیا مدال بگیرد، آن هم خوش‌رنگ‌ترینش را.
سختی‌ها و کمبود‌ها را دیگر مدال آوران پارالمپیک، هر کدام‌شان کم و زیاد احساس کرده‌اند و با وجود چنین سختی‌هایی که کشیده‌اند و امکانات ناچیزی که در مقایسه با حریفان‌شان داشته‌اند، توانسته‌اند در توکیو، خوش‌رنگ‌ترین مدال را برای ایران کسب کنند. آن‌ها با تمام این سختی‌هایی که کشیده‌اند و بدون اینکه ادعایی داشته باشند، در دو هفته گذشته بار‌ها پیام‌آور شادی برای مردم بوده‌اند و حتی برخی‌هایشان با وجود کسب مدال طلا و قهرمانی که نهایت یک افتخار برای یک ورزشکار در پارالمپیک است، باز هم می‌گویند شرمنده مردم هستند که نتوانسته‌اند رکورد بهتری را ثبت کنند.
نمونه‌اش هم همین امیرخسروانی که به او اشاره هم شد؛ قهرمانی که پس از قهرمانی در توکیو، از شرمندگی‌اش که نتوانسته در ماده پرش ارتفاع رکورد بهتری را ثبت کند، صحبت کرده است. شرمندگی قهرمانانی مانند خسروانی که بالاترین افتخاری را که دیگر بالاتر از آن نیست کسب کرده‌اند، نشان از بزرگی مدال‌آوران پارالمپیکی دارد که می‌گویند هر چه افتخار بیاورند باز هم برای مردم کم است و همین است که وقتی طلا هم می‌گیرند، باز هم سرشان را پایین می‌اندازند و حسرت می‌خورند که چرا قهرمانی‌شان را با رکورد بهتری به دست نیاورده‌اند.


تواضع و بی‌ادعایی قهرمانان پارالمپیک را بگذارید کنار رفتار و خواسته‌های برخی المپیکی‌ها که تنها دو هفته پیش در توکیو مسابقه دادند، تواضع و بی‌ادعایی قهرمانانی امثال خسروانی را بگذارید کنار المپیکی‌هایی که نام بزرگ‌شان را یک تریلی هم نمی‌کشد، اما دست خالی از توکیو به تهران برگشتند. مانند برخی‌ها که به کمتر از اردوی امریکا قانع نبودند و با زیاده‌خواهی‌شان کاری کردند که حتی مسئولان بنا به درخواست‌شان برای انجام یک عمل ساده مانند خار پاشنه، آن‌ها را به خارج از کشور اعزام کنند و بیش از ۱۰ هزار یورو هزینه روی دست ورزش بگذارند.
اگر قهرمان پارالمپیکی کشورمان پس از کسب حتی مدال طلا سرش را پایین می‌اندازد و می‌گوید شرمنده است، اما آن سو المپیکی‌های پرتوقعی بودند که حتی پس از ناکامی و حذف در همان مرحله اول، سرشان را متکبرانه بالا می‌گیرند و می‌گویند از عملکرد ضعیفشان ناراحت نیستند! آن قهرمان پارالمپیکی که نه اردوی خارجی داشته و حتی زمین تمرینش را هم خودش درست کرده است، با وجود کسب طلا عذرخواهی می‌کند و این ورزشکار المپیکی با وجود اردوی خارجی و هزینه‌های چند صد‌هزار دلاری و یورویی و به قول یکی از رؤسای فدراسیون‌ها لای پر قو آماده کردن‌شان، حتی با وجود دست خالی و نتیجه ضعیف نه تنها ابراز شرمندگی نمی‌کند، بلکه طلبکارانه با مردم صحبت می‌کند و منت همین را که به المپیک رفته و به عنوان نماینده ایران مسابقه داده است هم سر مردم می‌گذارد!
البته حساب اکثر المپیکی‌های کشورمان که با کمبودها، در توکیو برای مدال جنگیدند و پرچم‌مان را بالا بردند، باید از این قلیل ورزشکارانی که هنوز نان افتخارات گذشته‌شان را می‌خورند، جدا باید کرد. حکایت این قهرمان پارالمپیکی و تواضعی که دارد و آن ورزشکار المپیکی پرمدعا، اما دست خالی، دو روی سکه ورزش ایران است که این روز‌ها و با برگزاری بازی‌های توکیو، بیشتر از قبل آشکار شده است. همین مقایسه می‌تواند نقشه راه مسئولان برای آینده ورزش باشد که بدانند کجا و برای چه ورزشکارانی باید سرمایه‌گذاری کنند، اینطور نباشد که بخش زیاد بودجه یک فدراسیون را صرف اردوی امریکا و عمل خارپاشنه ورزشکاری کنند که خروجی‌اش در المپیک صفر است، اما از آن سو قهرمانان پارالمپیکی‌ها در حالی که خودشان فرغون به دست زمین تمرین‌شان را آماده می‌کنند و مسئولان ارشد ورزش حتی نامشان را نشنیده‌اند، با خوش‌رنگ‌ترین مدال از توکیو برگردند.