روزنامه اعتماد
1400/06/14
تغييرات اقليمي و...
تغييرات اقليمي باعث مشكلات متعددي در جهان شده است. يكي از بارزترين اين مشكلات خشكساليهايي است كه هر ساله در نقاط مختلف دنيا رخ ميدهند. وقتي صحبت از خشكسالي به ميان ميآيد، نظرها بيشتر از همه به دو موضوع افزايش درجه حرارت كره زمين و كم شدن حجم بارندگي معطوف ميشود. افزايش درجه حرارت يك پديده جهاني (Global) است كه مهمترين پارامترهاي آن افزايش تدريجي حجم گازهاي گلخانهاي در اتمسفر است. اما بارندگيها معمولا پديدهاي منطقهاي (Local) هستند و نزول آنها بستگي زياد به تراكم ابرها، فشار هوا، وضعيت توپوگرافي زمين و غيره دارد. اگرچه افزايش درجه حرارت كره زمين در اولين گام موجب خشكسالي و كم شدن ميزان بارندگي ميشود؛ اما در ادامه اين پديده، هر قدر درجه حرارت هوا افزايش پيدا كند به همان نسبت باعث ذوب شدن بيشتر برف يخچالها، تبخير سريعتر آب درياها، سدها، تالابها و غيره ميشود. اشباع هوا از بخار آب موجب سنگينتر شدن ابرها و افزايش بارندگيهاي پراكنده و سيكل افزايش درجه حرارت و متعاقب آن بارندگيهاي متنوع، موجب ثابت ماندن تقريبي حجم بارندگيهاي سالانه در جهان است. مشكل اصلي در اين رخداد، محل، زمان، مقدار و شدت بارندگيها به حساب ميآيد. تبخير آب سدها، درياها، تالابها هميشه به معناي ريزش باران در همان محل تبخير نيست! اكثر بارندگيها معمولا در مناطق كوهستاني و دور از محل تبخير صورت ميگيرد. هرچه كوهها بلندتر و از پوشش گياهي انبوهتري پوشيده شده باشند، احتمال بارندگي در مناطق آنها بيشتر است. جابهجا شدن و حركت ابرها توسط جريان هوا و برخورد آنها به موانع سر راه مانند ارتفاعات بلند كوهستانها موجب فشرده و سنگين شدن آنها و ريزش باران ميشود. بيشترين بارندگيهايي كه در فصول گرم سال با حجم زياد آن هم در فاصله زماني كوتاه در مناطق كوهستاني عاري از پوشش گياهي باريده ميشود، سيلابهاي مهيبي را موجب ميشوند كه ضمن تخريبهاي گسترده ابنيهها، باعث حمل انبوهي از خاكهاي ارتفاعات به درياها و پشت سدها خواهد شد. از دست رفتن خاك و لخت شدن زمين شرايط را براي شدت بخشيدن جريان آب و ايجاد سيلابهاي ديگر مهيا ميكند و اين يك دور باطلي است كه هر بار با شدت بيشتري تكرار ميشود.چه بايد كرد؟
۱- عوامل اصلي تغييرات اقليمي افزايش حجم گازهاي گلخانهاي در اتمسفر كره زمين است. به منظور جلوگيري از افزايش درجه حرارت كره زمين نخست اتخاذ تدابيري به منظور پيشگيري از افزايش بيشتر گازهاي گلخانهاي ضروري است . مهمترين گازهاي گلخانهاي عبارتند از: گاز انيدريد كربنيك (CO2)، گاز متان (CH4)، دياكسيد نيتروژن يا گازخنده (N2O) گازهاي فلوره و غيره هستند. علاوه بر اقدامات پيشگيرانه به منظور جلوگيري از توليد بيشتر گازهاي گلخانهاي اتخاذ تدابيري به منظور كم كردن حجم گازهاي گلخانهاي موجود در اتمسفر نيز امري ضروري است. يكي از مهمترين گازهاي گلخانهاي، گاز انيدريد كربنيك است. حجم اين گاز از زمان صنعتي شدن تاكنون از رقم 280ppm به حدود 400ppm در سال 2013 افزايش يافته است. جنگلها يكي از مهمترين عوامل طبيعي بازدارنده و كمكننده آنيدريد كربنيك در جهان هستند. آنها در شرايط كنوني خود نيز تحت تاثير تغييرات اقليمي مانند خشكسالي، آتشسوزيهاي متعدد، طوفانهاي مهيب و ساير عوامل طبيعي و غيرطبيعي مورد تهديد و با خطر نابودي مواجه هستند. اتخاذ تدابير مناسب جنگلشناسي نقش مهمي در امر پايداري آنها دارد. اين تدابير بايد بدون وقفه در كليه جنگلهاي كشور به اجرا درآيند.
۲- نفوذ آبهاي حاصل از بارندگي در محل فرود قطرات باران و جلوگيري از حركت آب بخش مهمي از راهكارهايي است كه با توسعه و احياي جنگلها و مراتع انجام ميشوند. نفوذ آب در زمين موجب افزايش حجم آبهاي زيرزميني و مانع از جاري شدن آنها به صورت سيل است. وقوع سيلاب باعث از دست رفتن خاك، پر شدن سدها و خرابيهاي گسترده است.پرشدن سدها از خاك و كم شدن حجم آب ذخيره شده در پشت آنها باعث شدت بخشيدن به تبخير بيشتر آبهاي ذخيره شده است. سالانه حدود 20 درصد آبهاي ذخيره شده پشت سدها تبخير و از دسترس خارج ميشوند. (كرمي 2021)
۳- آبهاي حاصل از بارندگي در ارتفاعات با هواي سرد نبايد به پشت سدها آن هم در گرمترين نقاط پاييندست منتقل و تبخير شوند. حجم زيادي از اين آبها ميتوانند در زمين نفوذ كنند و به تدريج در فصول مناسب سال مورد استفاده قرار گيرند. يكي از مهمترين راههاي نفوذ آب در اعماق زمين و جلوگيري از فرسايش خاك، گسترش پوشش گياهي انبوه است. جنگلها و مراتع نقش مهم و اساسي را در جلوگيري از فرسايش خاك، نفوذ آب به عمق زمين و كم كردن انيدريد كربنيك هوا به عهده دارند. اهميت اين منابع در مورد جلوگيري از طغيان رودخانهها و ممانعت از وقوع سيلابهاي مهيب آشكار و غيرقابل انكار است.
كشورهاي توسعهيافته از سالهاي دور به اهميت اين منابع پي برده و در جهت توسعه و احياي آنها اقدامات اساسي به عمل آوردهاند. در كشورهاي در حال توسعه به دلايل مختلف از جمله عدم آگاهي لازم از نقش ارزنده جنگلها و مراتع به تدريج مقدمات نابودي اين منابع فراهم شده است. ايران يك نمونه بارز از اين كشورهاست كه نتوانسته از قابليتهايي چون داشتن كوهستانهاي متعدد و نزديكي به منابع آبي متعدد (خليجفارس، درياي عمان، درياي مازندران و غيره) و داشتن بيش از 14 ميليون هكتار جنگل و عرصههاي جنگلي، براي ارتقاي وضعيت در اقليم عمدتا خشك و نيمه خشك خود استفاده مناسب به عمل آورد.
بديهي است عدم حفاظت و احيا و توسعه پتانسيل جنگلها و مراتع مانع از افزايش بارندگي و تعديل درجه حرارت خواهد شد. چراي مفرط دام و بهرهبرداريهاي سنتي و غيرعلمي، تغيير كاربري عرصههاي جنگلي و مرتعي و تبديل آنها به زمينهاي كشاورزي، صنعتي و اقدامات نادرست ديگر به نابودي پوشش گياهي و به دنبال آن بياباني شدن كشور ميانجامد. لخت و عاري شدن عرصههاي كوهستانها و مراتع كشور از پوشش گياهي از يك طرف زمينههاي مناسب براي فرسايش گسترده خاك و از طرف ديگر فرار ابرها و از دست رفتن آنها را فراهم كرده است.
تا زماني كه سياست دامپروري كشور به روال گذشته است و دام در جنگل و با انبوهي بيش از حد در مراتع حضور دارد در مانند گذشته بر همان پايه ميچرخد و كمترين اميدي به توسعه پوشش گياهي در عرصههاي منابع طبيعي و ممانعت از فرسايش خاك قابل تصور نيست .
۴- خشكساليها ضمن مشكلات فراواني كه در مورد توليد محصولات كشاورزي و دامپروري فراهم ميآورند، طغيان آفات و امراض و آتشسوزيهاي گسترده در سطح جنگلها و مراتع را به دنبال خواهند آورد. اتخاذ تدابير علمي مرتعداري، جنگلشناسي و جنگلداري ميتوانند سبب كاهش خسارت اين قبيل رخدادهاي طبيعي و غيرطبيعي شوند. وجود مقدار قابل توجهي از درختان خشكيده سرپا يا افتاده، توام با پوشش علفي گسترده، مواد قابل اشتعالي هستند كه در اكثر جنگلهاي طبيعي و دست كاشت به حد وفور ديده ميشوند. جنگلها ميتوانند با توجه به دخالتهاي جنگلشناسي به جنگلهاي پايدار و مقاوم در مقابل تغييرات اقليمي، آتشسوزي، بادشكستگي، طوفانزدگي و غيره مبدل شوند كه متاسفانه در اين مورد نيز تاكنون تدابير صحيحي اتخاذ نشده و بايد منتظر ماند تا دستي از غيب برون آيد و كاري بكند!