‌ آموزش عالی چالش امروز و آینده افغانستان

‌ آموزش عالی چالش امروز و آینده افغانستان مهدی زارع در آخرین ساعات روز 9 شهریور، حضور 20‌ساله آمریکا و متحدانش در افغانستان پایان یافت و این در حالی است که با فرار رئیس‌جمهور اشرف غنی در 25 مرداد 1400، کابل و عملا بیشتر نقاط افغانستان به کنترل نیروهای طالبان درآمد. اکنون افغانستان، کشوری محصور در خشکی در کنترل طالبان است. در 20 سال اخیر جنگ به‌طور رسمی بین ناتو و نیروهای مسلح (اردوی ملی) افغانستان با شورشیان طالبان برقرار بوده است. پس از توافق دولت ترامپ و طالبان در هفتم اسفند 1398 و امضای تفاهم‌نامه خروج از افغانستان و بعد از حدود 18 ماه، طالبان کنترل کشور و قدرت را به دست گرفتند. یکی از مهم‌ترین چالش‌های افغانستان، مسئله آموزش و وضعیت دانشجویان، دانش‌آموزان، استادان، معلمان و به‌طور کلی شهروندان تحصیل‌کرده است. این کشور که برآورد می‌شود در سال 1400 حدود 40 میلیون نفر جمعیت داشته باشد، یکی از جوان‌ترین جمعیت‌های جهان را دارد که به آموزش باکیفیت برای تقویت امنیت، رشد اقتصادی و توسعه نیاز دارند. سال‌ها درگیری و بی‌ثباتی مانع دسترسی برابر به آموزش، به‌ویژه برای زنان و دختران می‌شود. با گسترش «وزارت معارف» (آموزش‌وپرورش) در سال 2021، درصد باسوادان به 38 درصد رسید؛ درحالی‌که در 20 سال قبل و در زمان شروع مداخله نظامی آمریکا و متحدانش نرخ باسوادی حدود 15 درصد برآورد می‌شد. این میزان برای پاکستان 52 درصد و برای ایران 86 درصد است. بیش از چهار دهه جنگ و درگیری زیرساخت‌های افغانستان را مدام ویران کرده است. در افغانستان تحصیلات عالی زیر نظر «وزارت تحصیلات عالی» و توسط مؤسسات آموزش عالی دولتی و خصوصی ارائه می‌شود. افغانستان 19 مؤسسه آموزش عالی دولتی و بیش از 75 مؤسسه خصوصی دارد. قدیمی‌ترین دانشگاه‌ها، دانشگاه کابل، دانشگاه پزشکی کابل و پلی‌تکنیک، همگی در پایتخت قرار دارند. برنامه درسی آموزش عالی توسط وزارت تحصیلات عالی تنظیم می‌شود. دانشگاه‌ها، اعم از دولتی و خصوصی، تا حدی در تنظیم برنامه درسی مختارند. دانشگاه‌ها عموما فقط برنامه‌های کارشناسی و کارشناسی‌ارشد ارائه می‌دهند. افغانستان به دلیل جنگ‌های مختلف به‌ندرت توانسته برنامه‌های دوره‌های کارشناسی‌ارشد را توسعه دهد. بر اساس برنامه راهبردی ملی آموزش عالی، افغانستان برنامه‌ریزی کرده بود که طیف وسیعی از برنامه‌های کارشناسی‌ارشد را در چند سال ایجاد کند. این دانشگاه‌ها در درجه اول با همکاری دانشگاه‌های بین‌المللی از کشورهای مختلف مانند سوئد، آلمان، ایالات متحده آمریکا و انگلستان تأسیس شدند. در سال 1388 برنامه راهبردی ملی آموزش عالی 1389-1393 به‌عنوان نتیجه یک‌سری کارگاه‌های مشورتی با دانشگاه‌های افغانستان، توسط وزارت تحصیلات عالی‌ با حمایت یونسکو و بانک جهانی تهیه شد. تا سال 2014، کمیسیون برنامه درسی که توسط وزارت تحصیلات عالی تأسیس شده بود، بررسی و ارتقای برنامه‌های درسی را برای یک‌سوم دانشکده‌های دولتی و خصوصی افغانستان تأیید کرد. یکی از اولویت‌های این وزارتخانه افزایش تعداد برنامه‌های کارشناسی‌ارشد بود. این امر به‌ویژه با توجه به مشکلاتی که برای رفتن به خارج از کشور برای تحصیل در مقطع کارشناسی‌ارشد و دکترا به‌ویژه برای زنان و دختران در این کشور وجود دارد، حائز اهمیت فراوان بوده است. نیمی از دانشجویانی که در دو برنامه کارشناسی‌ارشد جدید در آموزش و مدیریت دولتی در سال 1392 ثبت‌نام کرده بودند، زن بودند. پنج مورد از هشت مدرک کارشناسی‌ارشد ‌دانشگاه کابل بین سال‌های 1386 تا 1391 نیز به زنان اعطا شد. در سال 1387، پنج درصد از دوهزارو 526 اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌های افغانستان دارای مدرک دکترا، 31 درصد کارشناسی‌ارشد و 64 درصد مدرک کارشناسی بودند. یکی از اولویت‌های وزارت آموزش‌و‌پرورش افزایش سهم اعضای هیئت‌علمی و افزایش تعداد افرادی است که دارای مدرک کارشناسی ارشد یا دکترا هستند. اما دانشجویان دکترا همچنان باید در خارج از کشور تحصیل کنند. تعداد اعضای هیئت‌علمی با مدرک دکترا از حدود شش تا حدود 3.5 درصد بین سال‌های 1387 تا 1393، به دلیل بازنشستگی اعضای قبلی هیئت‌علمی کاهش یافت. بخش مهمی از دانشجویان افغانستانی در ایران به تحصیلات عالی می‌پردازند. این دانشجویان از فرزندان خانواده‌های مهاجر به ایران در دهه‌های گذشته تا دانشجویانی را شامل می‌شود که برای تحصیل به ایران آمده‌اند. اگر به نیروهای تحصیل‌کرده افغانستانی در دو دهه گذشته توجه کنیم، مشاهده می‌شود که درصد قابل‌ملاحظه‌ای از افغانستانی‌های دارای مدارک عالی‌ که در دانشگاه‌ها، دولت، مجلس، بخش خصوصی و نهادهای بین‌المللی مشغول بوده‌اند، از افغانستانی‌های ایران و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های مختلف ایران بوده و هستند. 
جنگ در افغانستان به دلیل پیامدهای مستقیم خشونت به از‌بین‌رفتن بهداشت، امنیت و زیرساخت‌های عمومی انجامیده و همچنان زندگی مردم را نابود می‌کند. غیرنظامیان بر اثر تیراندازی متقابل، بمب‌های دست‌ساز، ترورها، بمب‌گذاری‌ها و حملات شبانه به خانه‌های مظنون به شورشیان کشته شده و می‌شوند. حتی در غیاب جنگ، مهمات منفجرنشده از این جنگ و مین‌های جنگی قبلی به کشتن ‌و زخمی‌کردن غیرنظامیان ادامه می‌دهد. مزارع، جاده‌ها و ساختمان‌های مدرسه آلوده به مهمات هستند که اغلب به کودکان در انجام کارهای خانه مانند جمع‌آوری چوب آسیب می‌رساند. در سال 1388، وزارت صحت عامه افغانستان گزارش داد که دوسوم مردم افغانستان از مشکلات روانی رنج می‌برند. جنگ‌های پیشین و درگیری‌های داخلی در این کشور باعث شده است که جامعه افغانستان به‌شدت در برابر اثرات طنین‌انداز جنگ کنونی آسیب‌پذیر باشد. این عوارض جنگی شامل افزایش میزان بیماری‌ها به دلیل از‌بین‌رفتن امنیت، بحران آب، بحران مهارگسیخته کرونا، کمبود آب آشامیدنی پاک، سوءتغذیه و کاهش دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی است. تقریبا همه عوامل مرتبط با مرگ زودرس‌-فقر، سوءتغذیه، بهداشت نامناسب، عدم دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی، تخریب محیط زیست‌-با تداوم جنگ و ناامنی کنونی تشدید می‌شود. افغانستان و مردمانش همسایه ما و به لحاظ فرهنگی و تمدنی، بخشی از پاره‌های ایران کهن هستند. افغانستان زادگاه ناصرخسرو قبادیانی و مولانا جلال‌الدین محمد بلخی است. امنیت و توسعه در افغانستان به امنیت ایران و منطقه کمک می‌کند و افزایش ناامنی و فقر و فلاکت در افغانستان، به ناپایداری وضع کل منطقه از جمله کشور ما می‌انجامد. به باور نگارنده، وقت آن رسیده که یک برنامه راهبردی در مورد وضع افغانستان و به‌خصوص نخبگان و تحصیل‌کردگان افغانستانی‌ با مشارکت خود ایشان زیر نظر ریاست‌جمهوری تهیه شود تا مشخصا بدانیم که با کمک خود نیروهای تخصصی افغانستانی، چشم‌انداز و راهکارهای بهبود شرایط این کشور و همچنین مهاجران افغانستانی در ایران چیست و ما در ایران بر اساس کدام راهبرد در دهه آینده باید عمل کنیم.