اندوه پنجشيركشت ما را

به نظر مي‌رسد از 165 سال پيش كه بر اثر فشار و تجاوز نظامي انگليس در جنوب، ايران مجبور شد از شهر هرات درگذرد نگاه ما به افغانستان به‌كلي تغيير كرد و تضعيف شد. با اينكه افغانستان بخشي از قلمرو فرهنگي ايران محسوب مي‌شود و برخي اين كشور را پاره تن ايران مي‌دانند ولي در اغلب تحولات بزرگ اين كشور غايبيم و نفوذ تاثيربخش نداريم! در جريان ظهور اوليه طالبان در افغانستان كه با حمايت امريكا و انگليس و در مقابله با شوروي سابق صورت گرفت و بعدها با حمايت پاكستان بر كل اين كشور سيطره يافت ما از حوادث بيخ گوش‌مان عقب بوديم و ناگهان با شهادت ديپلمات‌هاي‌مان توسط اين گروه به هوش آمديم و خطر را حس كرديم ولي در همان زمان با اينكه توانش را داشتيم اين گروه را تنبيه نكرديم و تاوان خون عزيزان‌مان بر گردن‌مان ماند. پس از آن باز هم تحولات بزرگي در اين كشور صورت گرفت و امريكا و ناتو افغانستان را اشغال كردند و ايران اگر كمك نكرد بي‌تفاوت ماند. درست است كه در آن زمان پس از حملات 11 سپتامبر فضاي جهان تحت تاثير شديد آن واقعه قرار داشت ولي بازهم ما مي‌توانستيم داعيه‌هاي مهمي را مطرح كنيم و در صحنه سياسي اين كشور منفعل يا ناظر بي‌طرف نباشيم. بگذريم، حالا دوباره طالبان با همان عقبه ذهني ولي مجهز و با چهره‌اي امروزي و سياسي بر افغانستان چيره شده است و كاملا پيداست كه همه قدرت‌ها از جمله همسايه‌هاي اين كشور هر كدام برنامه‌ها دارند و مقاصد خاصي را دنبال مي‌كنند ولي باز هم از ايران جز اظهار مواضع كلي چيزي به چشم نمي‌خورد و حتي در ابعاد ديپلماتيك تحرك فوق‌العاده و متناسب با تحولات بزرگ اين كشور مشاهده نمي‌شود. روشن است كه ناامني در مرزهاي شرقي ما هيچ كم از ناامني در مرزهاي غربي ندارد. اگر قدرت گرفتن داعش در عراق يك تهديد جدي براي ايران بود قدرت گرفتن طالبان در افغانستان كه توام با ظهور و تقويت گروه‌هاي تروريستي خواهد بود هم يك تهديد واقعي براي ما محسوب مي‌شود. طالبان هيچ داعيه‌اي براي برخورد با داعش و القاعده ندارد جز اينكه به امريكا تعهد و تضمين داده است كه از خاك اين كشور خطري متوجه منافع غرب نشود. در اين صورت همسايه‌هاي اين كشور مي‌مانند و آينده پر ابهام اين منطقه و هزينه‌هايي كه بايد براي امنيت خود پرداخت كنند. چين نشان داده كه نه‌تنها نگران نيست كه آماده بهره‌برداري‌هاي خاص خود در اين كشور است. روسيه و همسايه‌هاي شمالي اگرچه تا حدودي نگران هستند ولي گروه‌هايي مثل داعش انگيزه‌هاي كمي براي ايجاد مزاحمت براي آنها دارند، درست به عكس ايران كه هدف بسيار خوبي براي گروه‌هاي وهابي و ضدشيعي است. لطمه بنيان‌كني كه داعش در سوريه و عراق از ايران ديد خطر اين گروه براي ايران را بسيار جدي مي‌كند. اگر برنامه‌اي دايمي و استراتژيك براي وجود ناامني در اطراف ايران باشد افغانستان بهتر و آماده‌تر براي اين معناست. پاكستان با دلارهاي عربستان مشغول يكه‌تازي در افغانستان است و ما دست روي دست گذاشته‌ايم و احتمالا دعا مي‌كنيم كه براي رضاي خدا حتي تا فرستادن نيروهاي زبده و پهپادهاي خود به افغانستان پيش رفته است! پاكستان با همه ادعاي دوستي كه با ما دارد هرگز نتوانسته يا نخواسته كه تهديدها از داخل كشور خود در مرزهاي ما را از بين ببرد در اين صورت اين كشور در آينده قطعا كوچك‌ترين مسووليتي در قبال هر مشكلي بين ما و طالبان را نخواهد پذيرفت. آيا واقعا دولتمردان ما آنقدر ساده شده‌اند كه قول‌هاي احتمالي طالبان در مذاكرات غيررسمي براي عدم تهديد از خاك اين كشور را پذيرفته باشند؟ در حال حاضر ما در افغانستان داراي كدام اهرم فشار جهت تضمين امنيت خود هستيم؟ حمايت عملي از محور مقاومت در پنجشير مي‌توانست اين اهرم فشار را براي ايران فراهم كند ولي ما كه حتي اخلاقا در اين زمينه وظيفه داشتيم جز چند اظهارنظر ديپلماتيك در پايين‌ترين سطح هيچ ابتكار عملي به خرج نداده‌ايم. ظاهرا اشتغال همه‌جانبه ما به غرب تا مديترانه در حال تشكيل يك تهديد اساسي در شرق كشور است. طالبان كه زير سايه سكوت ما در حال اشغال يك كشور است چه امتيازي مي‌تواند به ما بدهد و ما چگونه از كنار اين موضوع استراتژيك عبور كرده‌ايم؟ آنها خوب مي‌دانند كه حتي مواضع تند ديپلماسي ايران ممكن است ظرفيت‌هاي ضد طالباني بسياري را فعال يا آماده كند پس چرا در اين كشور به انفعال رو آورده‌ايم و حتي از پنجشير مظلوم دفاع نمي‌كنيم؟ مردم پنجشير در محاصره كامل طالبان قرار دارند اگر مصالح ايران دفاع فعال از آنها نيست آيا كمك‌هاي انسان‌دوستانه هم به اين مردم در مصالح ما نمي‌گنجد؟ طالبان نه قدرت و نه جراتش را دارد كه مانع از چنين كمك‌هايي به مردم بي‌پناه شود. دولت مي‌تواند در اين زمينه كمك‌هاي مردمي ايرانيان كه البته خود در رنجند را به پنجشير برساند. نگاهي به دنياي مجازي نشان مي‌دهد كه ايرانيان به صورت بي‌سابقه و اعجاب‌آوري با مردم افغانستان ابراز همدردي مي‌كنند و از اعمال طالبان بيزاري مي‌جويند. قرار بود انقلاب ما مدافع همه مظلومان عالم باشد، حالا كنار ما مردمي به‌سر مي‌برند كه عميقا در خوف و انقلاب و سرگرداني و تهديدند و اتفاقا هم‌زبان ما هستند و در جنگ تحميلي كمك‌مان كردند و در سوريه و عراق ياورمان بودند. نكند دير بجنبيم و از افغانستان تيرهاي بلا روانه شهرهاي‌مان شود؟ نكند اندوه بزرگي در پنجشير پديد آيد و تازه مويه كنيم كه: اندوه پنجشير كشت ما را؟!