روزنامه شرق
1400/06/16
پرسش «مسعود» در پنجشیر
پرسش «مسعود» در پنجشیر محمدجواد لسانی شاید اغلب هموطنان اطلاع نداشته باشند که احمدمسعود، زاده افغانستان، دورههای تحصیلی خود را تا پیش از دانشگاه، در ایران گذرانده است؛ او فرزند احمدشاه مسعود، قهرمان مبارزه با اشغالگران روسی در میهن خود است. نکته دوم آنکه این فرزند نیک پدر در آن سالهای اقامت در ایران، همواره تحت حمایت و یاری سردار قاسم سلیمانی بوده و تحصیلات راهنمایی و دبیرستان خود را در مدارس استعدادهای درخشان تهران طی کرده است. اما اینک پس از آن سالها، نبرد خونینی در ولایت پنجشیر افغانستان آغاز شده و دارودسته طالبان که تا چند هفته پیش رؤیای رسیدن به قدرت را باور نمیکردند حالا از نیرو و ادوات جنگی بهارثرسیده بهرهبرداری کاملی کرده و به تنها ولایت دستنیافته، گسیل شدهاند. با علم به این رویداد تلخ، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران درباره درگیریهای چند روز اخیر، دو طرف را دعوت کرده تا به اصل گفتوگو برای حلوفصل اختلافات پایبند باشند و به یک راهحل مرضیالطرفین برسند. سعید خطیبزاده تأکید کرده که «جمهوری اسلامی با همه طرفها در ارتباط مستمر بوده و تمامی مساعی خود را به کار گرفته تا رنج و درد مردم افغانستان به حداقل ممکن کاهش یابد. این سخنگو گفته که تنها از طریق گفتوگوهای اصیل بینالافغانی بدون حضور و مداخله کشورهای خارجی میتوان به صلح و ثبات پایدار در افغانستان رسید (زیرا) افغانستان امروز خسته از سالها اشغال و جنگ و خشونت است. همه گروهها باید از بهکارگیری مجدد خشونت و برادرکشی اجتناب کنند. مردم افغانستان شایسته دولتی مردمی و فراگیر هستند که بازتابدهنده ترکیب جمعیتی و قومیتی این کشور باشد. جمهوری اسلامی ایران در این مسیر، همانند ۴۰ سال گذشته در کنار مردم افغانستان است».این موضعگیری شیک از طرف دولت، شاید در نگاه اول موجه و بیطرفانه تلقی شود، اما نکتهای ظریف در این میان جلوه میکند که درباره افغانستان امروز، تأمل و درنگ بیشتری میطلبد. آن مهم این است که نبرد چندروزه در پنجشیر، بهشدت نابرابر و ظالمانه است؛ زیرا طالبان قدرت را با انفعال کامل ارتش ملی و بدون واکنش نیروهای اشغالگر آمریکایی تصاحب کرده است. به همین سبب، تبعیت نظامیان افغان از دولت مرکزی فاتح، امری بدیهی قلمداد میشود.
تعداد نظامیان تحت امر دولت مرکزی کابل را حدود ۳۰۰ هزار نفر تخمین میزنند و باید ادوات کامل جنگی در پادگانها و زرادخانهها را به آن قدرت افزود و اگر خواسته شود که تجهیزات پیشرفته نظامی جامانده از سوی آمریکا هم محاسبه شود که میلیاردها دلار میارزد. قطعا باید اذعان کرد که احمد مسعود با نیروهای داوطلب و محدودش در تنها ولایت آزاد افغانستان، نیاز فوری به حمایت بینالمللی بهویژه از سوی همسایگان مرزی خود دارد تا آن استان مظلوم، با عمیقترشدن تهاجم طالبان به حمام خون بدل نشود؛ نکتهای که به تعبیر امرالله صالح از آن با عنوان جنایت بشری یاد میشود و متأسفانه این صحنههای تلخ در حال حاضر، در ورودی دره پنجشیر قابل مشاهده است. وضعیت وخیم دره پنجشیر و به خون کشیدهشدن آن دیار بارها در تاریخ چندین سده اخیر منطقه تکرار شده است، اما گویا هیچکس از تاریخ گذشته ملتها درس نمیگیرد؛ برای نمونه نگاهی دور به تجاوز فاجعهبار چنگیزخان که ابتدا از فلات شمال ایران آغاز شد، با نابودی مهندسیشده شهروندان غیرنظامی رقم خورد. آنها در شهرهایی میزیستند که در مسیر عبور لشکر بیرحم قرار داشتند؛ از بلخ، مرو، نیشابور، هرات، طوس، ری تا قزوین، همدان و اردبیل. ناامنی و ترس مستمر بر ایران سایه انداخته بود و خشونت، راهزنی و چپاول، قتلعام و کشتن پیر و جوان و کودک، کار رایج قوم اشغالگر شد. درباره درندهخویی و توحش طالبان قدرت در آن زمان نوشتهاند که آنها در هفتم صفر ۶۵۶ هجری به سواد شهر بزرگ بغداد رسیدند و پس از محاصرهای کوتاه، سرانجام، شهر با همه اهالی بیگناهش تسلیم شد. خان مغول، مردم را دلخوش رفتار گرم و دوستانه مغولان کرد، اما کمکم، تخریب بغداد آغاز شد. سپس کار عادی کشتن، غارت و سوزاندن به مدت هفت روز ادامه یافت؛ فقط خانههای مسیحیان بود که در امان ماند. تا روز ۱۴ صفر همه مقامات از صدر تا ذیل، به تیغ اعدام سپرده شدند. به قول حمدالله مستوفیقزوینی در «تاریخ گزیده»، اهالی بغداد که حدود 800 هزار نفر بودند از دم شمشیر گذشتند. «جانت لیپمن ابالوگاد» تاریخدان آمریکایی درباره سقوط بغداد میگوید: «هیچ توصیف اروپایی از جهنمیان، با این قصه وحشت برابری نمیکند (کتاب Before European Hegemony). اکنون با گذر زمان، گویا هنوز هم چرخ درندهخوی هجوم و کشتار ادامه دارد. نکته اینجاست که اشغال ۲۰ساله افغانستان، از ابتدا مردود و محکوم بوده است. اما با نظری عمیق به مذاکرات قطر که دموکراتهای روباهصفت با طالبان داشتند، یانکیها در زمانی کوتاه نیروهای خود را از افغانستان بیرون کشیدند و به این ترتیب توازن قوای داخلی را بر هم زدند تا دولتی متعارف اما نیازمند اصلاحات با همه کموکاستها که برای مثال حقوق زنان را به رسمیت میشمرد، سقوط کند و قدرتی ارتجاعی و بدوی حاکم شود. حال باید پرسش کرد که با یادکرد تلخ همان تاریخ آشنا، چه مرجع بینالمللی میخواهد به داد مردم پنجشیر برسد؟ آنها دارند تاوان سخت مقاومت خود را میپردازند و در پیچ تاریخ، فرزند یک قهرمان را برای زیستنی آزاد و رو به ترقی انتخاب کردند که خاطرات سلحشوری او و یارانش همچنان در یادها مانده است. اکنون در برابر ارتجاع طالبانی چه کسی میتواند آنها را یاری کند؟
سایر اخبار این روزنامه
دلیل تبریک به طالبان
دو قطبیشدن نظریهها
تکمیل تیم اقتصادی رئیسی
حملات به پنجشیر محکوم است
تناقضگوییهای اصولگرایانه بر سر برجام
ویروس ناعادل فقرا فقیرتر شدند
خبری از «فلوکستین» و «دپاکین» نیست!
مخالفت نمایندگان با خودسانسوری
آقای وزیر لطفا کمی آهستهتر!
تعیین تکلیف حقالسهم اتاقهای بازرگانی و ...
افغانستان و خطای استراتژیک ایران
چالش وزرای منطقهای
۲ شرط لازم برای ساخت پتروپالایشگاهها در کشور
پرسش «مسعود» در پنجشیر