داستان مهر از «جم» شروع شد
همه چیز از کمک به دانشآموزان نیازمند شروع شدشروع فعالیتهای خیرخواهانهاش به زمانی برمیگردد که به عنوان معلم، تصمیم گرفت به دانشآموزان نیازمند کمک کند؛ دیدن وضعیت دانشآموزانی که به دلیل فقر مالی حتی توان خرید نوشتافزار را هم نداشتند، او را به این فکر انداخت.
زهرا خنجرزاده میگوید: «در دورانی که به عنوان معلم فعالیت میکردم، دانشآموزانی را میدیدم که حتی نوشتافزار هم نداشتند تا بتوانند مشق بنویسند. به کمک خانوادهام و حمایتهای پدرم، برای این دانشآموزان لوازم تحریر و وسایل مورد نیازشان را تهیه میکردیم.
کمکم این کمکها به سمت تأمین دیگر نیازهای اعضای خانواده نیازمندان هم رسید. فرقی نمیکرد این افراد چه نیازی داشته باشند؛ تا جایی که در توان داشتیم به کمک همان گروه کوچک خانوادگی این مشکلات را برطرف میکردیم.»
از کمک به معیشت و خرید مواد غذایی مورد نیاز خانوادهها گرفته تا کمک به خرید وسایل اولیه زندگی و تأمین هزینههای درمان، از جمله این فعالیتها بود.
خنجرزاده میگوید: «فعالیتمان را با جمع کوچکی از خیران شروع کردیم که اعضای خانواده من بودند. این کمکها را به دانشآموزان بیبضاعت میرساندیم. اما خیلی زود افراد بیشتری برای کمک به ما معرفی میشدند و از طرفی دوستان و آشنایان دیگری به جمع خیران اضافه.
ما هم هیچ محدودیتی برای کمک به نیازمندان تعیین نکردیم و هر موردی برای کمک به ما مراجعه میکرد، از او حمایت میکردیم.»
جلب اعتماد خیران
شناسایی و تحقیق از وضعیت خانوادههای نیازمند را خودش انجام میداد. بعدها که فعالیتها گستردهتر شد، برای توزیع کمکها و رساندن آنها به دست نیازمندان خودش راهی مناطق مختلف میشد و از روند کمکرسانی فیلم و عکس تهیه میکرد تا برای گروه خیران ارسال کند.
او میگوید: «مهمترین موضوعی که باعث شد خیران و داوطلبان بیشتری هر روز به جمع ما اضافه شوند، این بود که من شخصا برای تحویل و ارسال کمکها به مناطق مختلف میرفتم و ارسال فیلم و عکس از روند ارایه این کمکها باعث جلب اعتماد خیران میشد.
اینکه میدانستند هزینه یا کمک غیرنقدی که دادهاند در کجا هزینه شده، احساس خوبی به آنها میداد.»
آشناییاش با هلالاحمر و دورههای مختلف آموزشی آن، او را به دنیای فعالیتهای امدادی و داوطلبانه جمعیت هم کشانده بود. بعد از شنیدن خبر زمینلرزه کرمانشاه، جزو اعضای اولین گروه داوطلبی بود که به این استان سفر کرد.
فعالیتهای امدادی و رسیدگی به وضعیت زندگی زلزلهزدهها از همان ساعات اول شروع شد. زهرا خنجرزاده میگوید: «به جز زلزله کرمانشاه، در حوادث دیگری از جمله زلزله سیسخت، سیل و … هم حضور داشتیم.
گاهی افرادی که به عنوان خیر به ما کمک میکنند، خودشان وضع مالی خیلی خوبی ندارند؛ ممکن است حتی از طبقه اقتصادی فقیر هم باشند
یکی از بهترین بازخوردها را بعد از وقوع زلزله سیسخت داشتیم؛ مثل هر حادثه دیگری شخصا برای بازدید از مناطق زلزلهزده به سیسخت رفته بودم. آنجا حدود 9 خانوار را پیدا کردیم که خانههایشان آسیب جدی دیده بود و غیرقابل سکونت.
کلیپها و فیلمهایی که از وضعیت مردم در سرمای سیسخت برای گروه خیران فرستادم باعث شد حمایتهای خوبی برای این افراد جذب کنیم.
در کمکرسانی در مناطق روستایی بوشهر، به روستاهای صعبالعبوری میرفتیم که حتی جادهای برای دسترسی به آن وجود نداشت و بخشی از مسیر را باید به کمک چارپایان و از مسیر والرو ادامه میدادیم. با این حال هیچ چیزی مانع از کمکرسانی ما به مردم نیازمند و محروم نمیشد.»
اولین خانه هلال خیرین
همه این تلاشها و فعالیتهای داوطلبانه باعث شد او مسئول اولین خانه هلال خیرین بوشهر باشد. این روزها زهرا خنجرزاده و دیگر خیران استان بوشهر در فکر تأمین کمکهای معیشتی و کمک به بهبود زندگی مردم در روستاهای محروم و درگیر خشکسالی هستند.
کاروانهای نذر آب 4 را راهی مناطق محروم میکند و دوستان خیر هم از همراهیاش دریغ نمیکنند. او میگوید: «درست است که در بوشهر روستاهای محروم کم نیست، اما فعالیتهای ما تنها به این استان خلاصه نمیشود.
هر جایی که برای کمک به ما معرفی شود، بعد از نیازسنجی، به کمک خیران برای برطرف کردن مشکلات پیشقدم میشویم. مثلا یک ماه پیش برای کاری به تهران رفته بودم و در محلات حاشیهای پایتخت، برای کودکان اسباببازی و وسایل مورد نیازشان را بردیم.»
عضویت همسرش در جمع داوطلبان هلالاحمر بوشهر و علاقهمندیاش به این حوزه باعث شده تا این زوج هلالاحمری وقت و توان بیشتری برای فعالیتهای داوطلبی صرف کنند. خنجرزاده میگوید: «کمکهای ما به استانها و شهرستانهای مختلفی رسیده است.
جالب اینجاست که حتی گاهی افرادی که به عنوان خیر به ما کمک میکنند، خودشان وضع مالی خیلی خوبی ندارند؛ ممکن است حتی از طبقه اقتصادی فقیر هم باشند. کمک به همنوع، مهمترین هدفی است که ما دنبال میکنیم. نوع و شکل این کمکها را هم نیاز مردم مشخص میکند.»
بهترین روزهای داوطلبی
بهترین خاطراتش از کمکهای داوطلبانه زمانی رقم خورد که یکی از مددجوهایی که قبلا از این گروه کمک دریافت کرده بود، برای کمک به دیگران پیشقدم شد: «یک بار وقتی فراخوان کمک به کودکان را ارسال کردم، یکی از مددجویان هم میخواست که در این کار خیر سهیم باشد.
به او گفتم تو خودت به کمک نیاز داری. گفت دوست دارم به همنوع خودم کمک کنم و این کاری است که از دستم برمیآید؛ همانطور که روزی دیگران هم به من کمک کردند. این بهترین کمکی بود که در این سالها از خیران و دوستانمان در خانه هلال دریافت کردهایم.»
کمکهای داوطلبانه گروه خیران زهرا خنجرزاده و خانه هلال خیران بوشهر تنها به کمک مالی و ارسال اقلام ضروری به نیازمندان نیست؛ گاهی کمکهای فکری و وقف مهارتهای افراد است که راهگشای بسیاری از مشکلات میشود.
او میگوید: «در زلزله سیسخت وقتی مشغول جمعآوری کمک برای خرید لوازم گرمایشی و وسایل زندگی برای خانوادههای زلزلهزده بودیم، یکی از اعضای داوطلب ما گفت که بهتر است برای کودکان هم اسباببازی و وسایل تفریح تهیه کنیم؛
کودکان در این شرایط اضطراب زیادی را تجربه میکنند و والدین هم به دلیل درگیری با مشکلات بعد از زلزله، از بچهها غافل هستند. برای همین کودکان در بحرانها دچار افسردگی و مشکلات روحی زیادی میشوند.
اما خرید اسباببازی برای آنها میتواند بخش مهمی از این افسردگیها را برطرف کند. بعد هم مبلغی برای خرید اسباببازی اهدا کرد. اینکه در آن موقعیت داوطلبی به فکر بچهها هم باشد و برای خوشحالکردن آنها برنامهریزی کند، خیلی برای ما ارزشمند بود.»