روزنامه آرمان ملی
1400/06/20
تقويت «ائتلاف شمال» طالبان را سر عقل ميآورد
آرمان ملی- نرگس کارخانـــهای: مقاومت دیگر محدود به پنجشیر نیست، مردم به خصوص زنان در ولایتها و شهرهای مختلف به اعتراضات ادامه میدهند و البته جنگ در پنجشیر نیز ادامه دارد. گفته میشود طی این جنگ طالبان دست به کشتار و جنایتهای فجیعی در این ولایت زده است که البته از سوی طالبان رد میشود. به دلیل قطعی اینترنت و مخابرات در این منطقه امکان اطلاع یافتن از شرایط دقیق وجود ندارد اما از برخوردهای خشن و غیرانسانی طالبان با معترضان خبرها، فیلمها و تصاویر بسیاری در دست است. طالبان پیشتر بارها وعده داده بود دست از جنایاتی این چنین که مشابه اقدامات آنها در 20 سال گذشته است دست برخواهد داشت. در این میان همچنین نگرانی برای تحقق دیگر وعدههای طالبان، مخصوصا وعدههای بینالمللی وجود دارد. وعدهها و توافقاتی که شاید کشورهایی چون ایران بر آن اساس حمایت از پنجشیر را رد کردند. در این رابطه «آرمان ملی» به گفتوگو با سید جلال ساداتیان، سفیر پیشین ایران در بریتانیا، پرداخته است که در ادامه میخوانید.به نظر میرسد ایران بیشتر تخممرغهای خود را در سبد استقرار طالبان گذاشته است. اما برخی باور دارند ایران یکی از اهداف برنامههایی چون حضور و حاکمیت طالبان بوده است. با وجود حمایتهای ایران از این گروه، چه خطراتی در صورت استقرار آنها ایران را تهدید خواهد کرد؟
موضوع افغانستان از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است، اولین نکته که میتوان مطرح کرد نحوه خروج آمریکا و تهاجم غافلگیرکننده طالبان است. به نظر میآید با وجود اینکه ایران در حال گفتوگو با طالبان بود، سرعت پیشرفت آنها ایران را نیز غافلگیر کرد. نکته دومی که باید مورد توجه قرار داد تحلیل نه چندان صحیح برخی در داخل ایران است که باور دارند طالبان عامل هزیمت و شکست آمریکا شده است و در نتیجه اقدامات و حضور آنها بوده که آمریکا از منطقه خارج شده، در حالی که واقعیت امر با این تحلیل متفاوت است. به نظر میرسد مساله اصلی، طرحی برنامهریزی شده است تا منطقه و به خصوص ایران را دچار مشکل کنند. از منظر برونمرزی و مخصوصا نسبت به کشور ما این خطر وجود دارد که ایران با مرز حدود 1000 کیلومتری با افغانستان محل تعرضات و ایجاد مشکلاتی قرار گیرد که از سوی گروههای معارض با ایران، داعشیها و دیگر جریانات تروریستی، که در افغانستان متمرکز میشوند. همین حالا نیز اگر این خبر صحیح باشد ما شاهد هستیم که پاکستان به دره پنجشیر حمله پهبادی و هوایی کرده است و حتی نسبت به اعتراضات در این رابطه نیز معترض است و ایران را تهدید نموده. اگر مدت زمانی بگذرد و طالبان تثبیت شود، باید به نحوی زندگی خود را اداره کنند، در نتیجه ناچار هستند به سوی کشوری بروند که به آنها کمک میکند. چنین کشوری عربستان است که هم انرژی آنها را تامین میکند و هم به آنها پول و امکانات میدهد و آنها در نتیجه باید گوش به فرمان عربستان باشند. عربستان نیز تلاش دارد با آمریکا ارتباطات خود را تقویت کند و در نتیجه به نظر میرسد آنها با گذشت شرایط فعلی و تثبیت شدن به گونهای دیگر عمل کنند. شرایط فعلی به معنی اقداماتی است که آنها اخیرا انجام دادهاند، آنها عفو عمومی اعلام کردهاند، ادعا دارند زنان میتوانند به محل کار خود بروند، در حسینیه شیعیان سخنرانی کردهاند و گفتهاند برای آنها در مناسبات مختلف مشکلی نخواهد بود. اینها همه بر اساس وعدههایی است که در گفتوگوها به ایران داده شده، اما مشخص نیست که آنها بر سر این وعدهها باقی بمانند و به چنین عملکردی ادامه دهند. در نتیجه ممکن است در آینده نزدیک تعرضاتی نسبت به ایران صورت گیرد.
آیا حمایت ایران از طالبان و به نوعی تلاش در ایجاد توافق با آنها، در شرایط سختی که قرار است احتمالا برای کشور ما ایجاد شود، میتواند راهگشا باشد و ایران را از خطرات حفظ کند؟
در حال حاضر ایران در یک تنگنا قرار گرفته است، دخالت ایران که حتی به معنی ورود نظامی نیست و میتواند تعارضاتی را ایجاد کند و عدم دخالت نیز میتواند اعتراضات بیشتری را به همراه داشته باشد. به نظر میرسد مصلحت این است که از طریق خود جریان فاطمیون که افغانی هستند و با هماهنگی با ازبکها و تاجیکها، ائتلاف شمال تقویت بشود و طالبان را وادار به تمکین نسبت به ایجاد دولت ائتلافی فراگیری کند که همه گروهها را آن هم از طریق انتخابات در بر میگیرد. در آن شرایط احتمالا همان دولت ائتلافی باعث کنترل خود آنها خواهد شد و تعارضات نسبت به ایران یا صفر میشود و یا بسیار کاهش پیدا میکند. در نتیجه آنچه توصیه میشود این است که تقویت جبهه یا ائتلاف شمال یا فارسی زبانان است که شامل همه افراد منطقه پنجشیر به علاوه مناطق بدخشان، فاریاب و سایر مناطقی میشود که بیشتر فارسزبان هستند. آنها نهایتا باید در یک دولت ائتلافی سهم خود را بدست آورند. این بخش از افغانستان مجموعا حدود 67 تا 77 درصد، دوسوم، جمعیت کشور را شامل میشوند. قرار نیست آنها زیر حاکمیت طالبان و یا پشتونهایی بروند که یک سوم جمعیت کشور را دارند.
طالبان در میان این قومیتها خود را غالب و اکثریت میداند، در نتیجه این امر با شناختی که در حال حاضر از طالبان داریم، با حضور آنها در قدرت چه خطراتی دیگر قومیتها را تهدید میکند که میتواند عاملی برای جنگ آنها با طالبان شود؟
طالبان با اعضایی متشکل از پشتونهای پاکستانی، تعدادی نیروی فرامنطقهای به علاوه برخی پشتونهای جنوب افغانستان است و اگر خود جمعیت آنها در نظر بگیریم و کل پشتونهایی که از سال 1995 باعث شکست اتحاد جماهیر شوروی شدند و دولتی تشکیل دادند، بر اساس برآوردهای ارائه شده از جمعیت، آنها حداکثر یک سوم جمعیت افغانستان هستند اما تلاش دارند این یک سوم حاکمیت مطلق بر افغانستان را بدست آورند. در این امر آنچه که پیشنهاد دادهاند این است که بقیه قومیتها مثل هزارهها، شیعیان، فارسیزبانان منطقه پنجشیر، تاجیکها و ازبکها و دیگران هر یک نمایندای در دولت داشته باشند. این پیشنهاد و طرح طبیعتا از سوی این قومیتها قابل پذیرش نیست. آنها پیشنهاد دارند دولتی بیطرف تشکیل شود، انتخابات صورت گیرد و هر کدام از جریانات نمایندگان خاص خود را داشته باشند و بر اساس وزنی که میآورند در حاکمیت حضور داشته باشند، چرا که مساله اول این خطر را دارد که طالبانی که میخواهد با قدرت سرنیزه و نظامیگری حاکمیت را بدست آورد، بعد از تثبیت کامل همه نمایندگیها را حذف کند و دست به کشتار بزند و در نهایت همان رفتارهای گذشته شامل تعرض نسبت به زنان، نقض حقوق انسانی سایر قومیتها در افغانستان و به خصوص کشتاری که آن سالها در خصوص شیعیان داشتند را بار دیگر تکرار کنند.
سایر اخبار این روزنامه
دو گـام بـه پـيش
برخی ناراضيان را تشويق میكنند به مهاجرت
استانداري را با پادگان اشتباه نگیرید
مشایی در زندان است یا هنوز در شمال؟
مصوبه مجلس دست این دولت را هم بسته است
تقويت «ائتلاف شمال» طالبان را سر عقل ميآورد
فاصله 30 میلیارد دلاری زمستان تا کلید برق
عملا مردم وام ميدهند؛ نه شما
نقض حقوق روزنامه نگاران در افغانستان
چگونه به پنجشیر برویم!
تاثیر کرونا بر عملکرد سمنها
سناریوهای اقتصادی پیش رو ی دولت
وابستگی آینده تولید نفت به برجام