هلال شیعی و رقابت ژئوپلیتیک ایران و عربستان

روح‌الله اژدری: عبدالله دوم، پادشاه اردن سال ۲۰۰۴ درباره ظهور یک هلال شیعی ایدئولوژیک از بیروت تا خلیج‌فارس هشدار داد و از آن زمان به بعد بحث مقاصد ایران برای ایجاد یک هلال شیعی به موضوعی مهم برای میزگردها و کنفرانس‌های برگزار شده در مسائل منطقه‌ای تبدیل شده است. ۲ گروه از نخبگان سیاسی و روشنفکر ظهور تهدید از جانب هلال شیعی منطقه‌ای را برجسته می‌کنند. ۱- نخبگان سنی عرب ۲-مخالفان رشد نقش منطقه‌ای ایران در غرب بویژه در آمریکا. بحث مربوط به نخبگان سنی در جهان عرب دارای ۳ بعد است.  1- از نگاه نخبگان سنی عرب، تقویت احیای نقش شیعیان در عراق، توازن سیاسی و امنیتی موجود در جهان عرب را بر هم‌زده و این وضعیت در آینده جریانات را به سمتی هدایت خواهد کرد که در نهایت جایگاه سیاسی نخبگان سنی، در تقسیم‌بندی قدرت در منطقه را از توازن خارج خواهد کرد. اگر چه اکثریت شیعیان، یک نیروی محرک برای جنبش‌های اجتماعی- سیاسی و اصلاحات در عراق و بحرین بوده‌اند اما تنها اخیرا گروه‌های شیعی زمینه‌های لازم برای بیان و حضور در سرنوشت سیاسی خود را یافته‌اند. افزایش قدرت شیعیان در یک کشور عربی برای نخستین‌بار نخبگان سنی در جهان عرب را نه تنها درباره تقاضاهای جمعیت شیعه خود جهت کسب حقوق اجتماعی- سیاسی بیشتر، بلکه درباره روندی که در نهایت می‌تواند به حذف نخبگان فعلی از قدرت در نواحی به اصطلاح هلال شیعی بینجامد نگران کرده است.  2- از دیدگاه این نخبگان، چون موضوع احیای قدرت و نقش شیعیان مربوط به بسیج توده‌ای شیعه است، از این رو مساله هلال شیعی یک موضوع ایدئولوژیک است. به عنوان یک نیروی مهم، احساسات ارزشی موجود در خیابان‌های جهان عرب بویژه تقاضاهای رو به افزایش اجتماعی، سیاسی و اقتصادی توده‌های شیعه، همواره موضوعی مهم برای نخبگان دولتی سنی در سعودی، مصر، اردن، کویت، بحرین و لبنان بوده است. در طول تاریخ معاصر منطقه، جنبش‌های شیعی یک قوه محرک حتی برای جمعیت‌های سنی در طرح تقاضاهای مربوط به انجام اصلاحات سیاسی بیشتر و مسائل حقوق بشر در منطقه بوده‌اند. به عنوان مثال از اوایل دهه ۱۹۹۰ اصلاحات سیاسی رو به رشد در زمینه حقوق زنان در بحرین و کویت، کل منطقه خلیج‌فارس را متاثر کرده است. بنابراین هرگونه تلاش برای بسیج سیاسی توده‌های عرب چه سنی و چه شیعه و تأثیرات بعد از آن موضوعی نگران‌کننده برای نخبگان سنی بوده است بویژه زمانی که این موضوع با تلاش‌های ایران برای به دست آوردن نقش بیشتر در منطقه مرتبط باشد. همان‌گونه که حسنی‌مبارک گفته است «شیعیان منطقه بیشتر به ایران وفادار هستند تا کشورهای خودشان». این موضوع ثابت می‌کند چقدر نخبگان عرب نگران تاثیر یک ایران شیعی بر مردم عادی کشورهای خود هستند. محبوبیت سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در خیابان‌های عربی، یک نگرانی جدی برای نخبگان سنی عرب است.  3- بیشترین نگرانی نزد نخبگان سنی عرب این است که قوه محرکه این احیا و تقویت خود ایران است. تاکید بر وجود تهدید ایران در منطقه و جهان، همواره نزد نخبگان سنی عرب وجود داشته است. این امر یا به عنوان توجیهی برای برخی سیاست‌های رژیم‌های عربی مانند پذیرفتن نیروهای خارجی در منطقه، یا به ‌عنوان یک ترس تاکتیکی برای تقویت سیاست‌های حمایتی مالی و سیاسی آمریکا برای رژیم‌های‌شان یا به عنوان موضوع تامین همبستگی بین نخبگان این کشورها بوده است (پارسا، مطهرنیا، ۱۳۹۲:۱۲۰). کشورهای عربی و در راس آنها عربستان سعودی، جمهوری اسلامی ایران را حکومت شیعی جاه‌طلب می‌پندارند که در ذیل گفتمان صدور انقلاب، سعی در اشاعه منویات شیعی مسلک خود به کشورهای منطقه از جمله عراق، بحرین، یمن و سوریه دارد. اگر عنصر ایرانیت سیطره‌طلب را هم بر تلقی بالا بیفزاییم، درک انزجار هویتی آل‌سعود از جمهوری اسلامی ایران به غایت سهل‌تر خواهد شد. از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران، دستگاه حاکم بر عربستان را مبتنی بر اشرافیت خاندان ‌سعود دانسته است که ضمن ترویج فرقه منحط و منحرف وهابیت، گسستی عظیم از آموزه‌های اسلام ناب یافته و با هزینه‌های سرسام‌آور مالی و تسلیحاتی در پی حفظ یا استقرار رژیم‌های متحد خود در کشورهای پیرامونی است (خضری، صفوی، پرهیزگار، ۱۳۹۴:۱۸۳).