روزنامه جوان
1400/06/21
معضل اصلی ادبیات پایداری کمتوجهی به نقد است
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: دکتر محمود رنجبر، دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی و دبیر علمی دومین همایش آسیب شناسی ادبیات پایداری بر این باور است که یکی از معضلات اصلی ادبیات پایداری کمتوجهی به مقوله نقد و بررسی آثار حوزه ادبیات پایداری است. همچنین در بسیاری از نشستهای حوزه ادبیات پایداری به جای نقد و بررسی این آثار به رونمایی از آنها اکتفا میشود و متولی مشخصی در حوزه ادبیات پایداری وجود ندارد. بسیاری از نهادهای فرهنگی، انتشار آثار حوزه ادبیات پایداری را جزو مأموریتهای اداری خود میدانند، در نتیجه به واسطه نوع رهیافت و نگره و اسناد بالادستی سازمانی، آثار در پارهای موارد در تناقض با یکدیگر هستند، به همین دلیل کار برای پژوهشگر حوزه نقد ادبی پایداری دشوار خواهد شد. در گفتوگویی که با دکتر محمود رنجبر، استاد زبان و ادبیات فارسی انجام دادهایم درخصوص اهداف همایش آسیب شناسی ادبیات پایداری و لزوم ترویج گفتمان نقد و تحلیل و شناسایی برخی آسیبها به بحث و بررسی موضوعات مطرح نشستهایم. از قلم دکتر رنجبر تاکنون دهها مقاله در مباحث ادبی و نقد و پژوهش نظیر شیوهای نو در نگارش نامه اداری و نگاهی به برخی مسائل ویرایشی، روایت اول و دوم از دفترچه آلبالویی، سه شیفته پای کار، طنز مزههای جنگ و... منتشر شده است. شما را به خواندن این گفتگو دعوت میکنیم. همایش آسیب شناسی ادبیات پایداری با چه اهداف و رویکردهایی برگزارمی شود و اهم محورهای آن شامل چه موضوعاتی است؟این همایش در ادامه نخستین همایشی است که با هدفگذاری مشخص در سال ۱۳۹۵ برگزار کردیم و بر مبنای برنامهریزیهای صورت گرفته و ارزیابیها ما همچنان بر همان محورهای پیشین برای جهتگیری پژوهشهای حوزه ادبیات پایداری تأکید داریم، لذا در این همایش هم هفت محور کلی و عمومی داریم و دو محور تخصصی و ویژه را طراحی کردیم که با توجه به دغدغههای امروز طراحی شده است. هفت محور اصلی عبارتند از: آسیبهای روش شناختی در پژوهشهای حوزه ادبیات پایداری، راهکارهای مناسب برای ارتقای کیفیت پژوهش ادبیات پایداری، بررسی ادبیات متن در ادبیات جنگ/دفاع مقدس، بررسی انواع گونههای ادبی در ادبیات جنگ/دفاع مقدس، ادبیات دفاع مقدس و نقش آن در وحدت ملی، ادبیات جنگ/دفاع مقدس در حوزه کودکان، ادبیات دفاع مقدس و موضوعات میان رشتهای. موضوع ویژه این همایش هم بررسی کیفیت و راهکارهای نگارش دانشنامه دفاع مقدس و مقالههای (مدخل) مرتبط با دانشنامه استان گیلان است. آسیب شناسی ادبیات پایداری تا چه میزان لازم است؟ آیا غنای ادبی و کیفی آثار به حدی رسیده که نیاز به آسیبشناسی باشد؟
هر حرکت عظیم برای طی مسیر خود نیازمند آسیبشناسی و بازخوانی راه آمده است، ادبیات پایداری نیز از جمله حرکتهای بزرگ برآمده از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است که با گذشت سی و اندی سال بعد از پایان جنگ به خلق آثار ارزشمند در حوزه پایداری پرداخته و بیشک نیازمند بازخوانی و بازپروری است؛ لذا برگزاری همایشهای ادبیات پایداری با هدف شناخت آسیبهای مترتب بر آثار منتشره ضروری به شمار میرود. ضمن اینکه همایش آسیبشناسی ادبیات پایداری به پژوهشگران کمک میکند معضلات و مشکلات در عرصه ادبیات پایداری را بهتر بشناسند. چون با توجه به حجم آثار منتشر شده در حوزه ادبیات پایداری توسط نهادهای فعال در حوزه دفاع مقدس و نهادهای مردمی و حتی اشخاص، متأسفانه پژوهشهای متشکل و سازمان یافته در حوزه شناخت و معرفی آثار فاخر ادبیات پایداری اندک است، بنایراین در شرایط فعلی به دو مسئله اساسی نیازمندیم: نخست مشخص کردن راه مناسب تسری فرهنگ پایداری در بطن جامعه و دیگری مشخص کردن مسیر پیشرو و پیشگیری از انحرافهای خواسته یا ناخواسته در حوزه آفرینش آثار ادبی در حوزه پایداری. آیا آفرینشگران حوزه ادب پایداری به لزوم نقد و تحلیل آثار این حوزه باوردارند یا به جهت هالههای تقدس، نقدوتحلیل سخت و به گونهای ناممکن است؟
اساساً باید بین خلق اثر ادبی و نقد اثر ادبی تفاوت قائل شویم، عموماً کسانی که به خلق آثار ادبی میپردازند، وارد نقد آثار ادبی نمیشوند. نقد آثار ادبی به منزله شناختن شیوهها و راهکارهای فخامت متن و گیرایی سوژههای آن است، بنابراین منتقد تلاش میکند شاخصههای والای اثر را برای دستیابی به روش یا نظریهای فراگیر بررسی نماید. از طرف دیگر هاله تقدسی که به زعم برخی افراد بر سر ادبیات پایداری قرار دارد به مقوله اصلی و اساسی آن یعنی دفاع جهتگیری میشود، نه مقوله نوشتههای ادبیات پایداری، در نتیجه ما در اینجا دو بخش متفاوت داریم؛ یکی امری مقدس به نام دفاع و دیگری کارکردهایی در شناخت این امر مقدس که قابل نقد و بررسی است. ضمن اینکه تقدس مترتب بر دفاع به منزله روح معنوی حاکم بر عمل پایداری مردم ایران در هشت سال جنگ بوده است. این روزها در همین مقوله هم نقدهایی انجام گرفته است. آیا آثار ادبی حوزه دفاع مقدس و آفرینشگران آمادگی پذیرش نقدهای علمی و ساختاری را دارند؟
بله، نویسندگان و آفرینشگران ادبی باید علاقهمند به نقد آثار خود باشند، باید توجه داشت این آثار تا زمانی که در ذهن و ضمیر نویسنده و خالق اوست، مربوط به خود اوست، اما زمانی که منتشر شد دیگر برای او نیست بلکه برای خوانندگان است، بنابراین طبیعی است که باید نویسنده نقدهای دیگران را بشنود تا چنانچه اشکالی در اثر وجود دارد، برطرف کند یا در آثار دیگر مرتکب چنین اشتباهی نشود و اگر هم برجستگی و ویژگیهایی داشت، مورد توجه نویسندگان جوانتر قرار گیرد. هم اکنون چه آسیبهایی ادبیات پایداری را تهدید میکند و به نظر شما ما در ادبیات آثار دچار کاستی و ضعف ساختاری نیستیم؟
یکی از معضلات اصلی ادبیات پایداری کمتوجهی به مقوله نقد و بررسی آثار حوزه ادبیات پایداری است. در بسیاری از نشستهای حوزه ادبیات پایداری به جای نقد و بررسی این آثار به رونمایی از آنها اکتفا میشود، نکته دوم نداشتن متولی مشخص در حوزه ادبیات پایداری است. بسیاری از نهادهای فرهنگی انتشار آثار حوزه ادبیات پایداری را جزو مأموریتهای اداری خود میدانند، در نتیجه به واسطه نوع رهیافت و نگره و اسناد بالادستی سازمانی آثار در پارهای موارد در تناقض با یکدیگر هستند، در نتیجه کار برای پژوهشگر حوزه نقد ادبی پایداری دشوار خواهد شد. به نظر میرسد تعامل و گفتگو بین پدیدآورندگان حوزه ادبیات پایداری و متولیان این امر میتواند این معضلات را برطرف نماید. آیا دولتی بودن یا حکومتی کردن انتشار و تولید آثار نمیتواند ازجمله آسیبهای موجود در این عرصه باشد؟
اساساً دولتی یا حکومتی خواندن آثار منتشره در یک فرهنگ را جریان التقاطی لیبرالیسم غرب در کشورمان رواج داده، از این منظر آثاری که درباره هژمونی یک فرهنگ منتشر شود، به عنوان ابزاری برای ترویج یک ایدئولوژی محسوب میشود، در حالی که اگر با نگاه منصفانه وارد بحث شویم درخواهیم یافت که تمام کشورهای جهان از آثاری که برای ترویج فرهنگ غالب آن کشور منتشر میشود، حمایتهای وسیع انجام میدهند. به عنوان مثال در امریکا و انگلیس به آثاری که درباره حوزه جنگ جهانی دوم و مشارکت جوانان این کشورها در این جنگ بپردازد، یارانههای فراوان و امکانات متنوع تعلق میگیرد. بنابراین نباید تصور کرد که ادبیات پایداری به منزله ترویج یک گفتمان مقطعی است، ادبیات پایداری و عناصر موجود در آن ریشه در تاریخ ایرانی اسلامی ما دارد، بنابراین هر دولتی که در ایران سر کار آید، خود را وامدار این تاریخ ارزنده میداند و بیتردید از آن حمایت خواهد کرد. در حوزه پژوهش ادبیات پایداری شاهد تنوع موضوعی و ساختارشناسی و سبکپژوهی ادبیات پایداری نیستیم! چرا پژوهشگران به این عرصههای مهم ورود نکردهاند و ما با تحقیقات ژرفی روبهرو نیستیم؟
این مسئله خاص حوزه نقد ادبیات پایداری نیست بلکه ما در حوزه نقد ادبی به طور کل با چنین مشکلی مواجه هستیم، مهمترین دلیل آن بیتوجهی به ساختارهای روایی آثار ادبی کشورمان، در طول زمان است. ما آثاری فاخر داریم که میتوان از دل آن نظریه ادبی بیرون آورد، اما، چون به شدت آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد، جزو ضروریات ژستهای روشنفکری ما شده، نظریههای غربی هم مانند بسیاری از الگوهای سبک زندگی در کشور ما رواج یافته است، لذا آثار بر مبنای این نظریهها بررسی میشود. در برابر این خودباختگی مفرط جریانی قرار دارد که آبشخور خود را پدیده نوینی مثل ادبیات پایداری میداند و معتقد است باید به سمت نظریهسازی پیش برویم و از دل آثار پدید آمده ولو کمتر دیده شده، گفتمان و نظریههای مبتنی بر گفتمان پدید آوریم. برگزاری همایشهایی از جمله این همایش با چنین هدفی است، اگر چه ما هنوز گامهای اولیه را برداشتیم، اما به آن امیدواریم. همایش آسیب شناسی ادبیات پایداری با چه اهداف و رویکردهایی برگزارمی شود و اهم محورهای آن شامل چه موضوعاتی است؟
این همایش در ادامه نخستین همایشی است که با هدفگذاری مشخص در سال ۱۳۹۵ برگزار کردیم و بر مبنای برنامهریزیهای صورت گرفته و ارزیابیها ما همچنان بر همان محورهای پیشین برای جهتگیری پژوهشهای حوزه ادبیات پایداری تأکید داریم، لذا در این همایش هم هفت محور کلی و عمومی داریم و دو محور تخصصی و ویژه را طراحی کردیم که با توجه به دغدغههای امروز طراحی شده است. هفت محور اصلی عبارتند از: آسیبهای روش شناختی در پژوهشهای حوزه ادبیات پایداری، راهکارهای مناسب برای ارتقای کیفیت پژوهش ادبیات پایداری، بررسی ادبیات متن در ادبیات جنگ/دفاع مقدس، بررسی انواع گونههای ادبی در ادبیات جنگ/دفاع مقدس، ادبیات دفاع مقدس و نقش آن در وحدت ملی، ادبیات جنگ/دفاع مقدس در حوزه کودکان، ادبیات دفاع مقدس و موضوعات میان رشتهای. موضوع ویژه این همایش هم بررسی کیفیت و راهکارهای نگارش دانشنامه دفاع مقدس و مقالههای (مدخل) مرتبط با دانشنامه استان گیلان است. آسیب شناسی ادبیات پایداری تا چه میزان لازم است؟ آیا غنای ادبی و کیفی آثار به حدی رسیده که نیاز به آسیبشناسی باشد؟
هر حرکت عظیم برای طی مسیر خود نیازمند آسیبشناسی و بازخوانی راه آمده است، ادبیات پایداری نیز از جمله حرکتهای بزرگ برآمده از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است که با گذشت سی و اندی سال بعد از پایان جنگ به خلق آثار ارزشمند در حوزه پایداری پرداخته و بیشک نیازمند بازخوانی و بازپروری است؛ لذا برگزاری همایشهای ادبیات پایداری با هدف شناخت آسیبهای مترتب بر آثار منتشره ضروری به شمار میرود. ضمن اینکه همایش آسیبشناسی ادبیات پایداری به پژوهشگران کمک میکند معضلات و مشکلات در عرصه ادبیات پایداری را بهتر بشناسند. چون با توجه به حجم آثار منتشر شده در حوزه ادبیات پایداری توسط نهادهای فعال در حوزه دفاع مقدس و نهادهای مردمی و حتی اشخاص، متأسفانه پژوهشهای متشکل و سازمان یافته در حوزه شناخت و معرفی آثار فاخر ادبیات پایداری اندک است، بنایراین در شرایط فعلی به دو مسئله اساسی نیازمندیم: نخست مشخص کردن راه مناسب تسری فرهنگ پایداری در بطن جامعه و دیگری مشخص کردن مسیر پیشرو و پیشگیری از انحرافهای خواسته یا ناخواسته در حوزه آفرینش آثار ادبی در حوزه پایداری. آیا آفرینشگران حوزه ادب پایداری به لزوم نقد و تحلیل آثار این حوزه باوردارند یا به جهت هالههای تقدس، نقدوتحلیل سخت و به گونهای ناممکن است؟
اساساً باید بین خلق اثر ادبی و نقد اثر ادبی تفاوت قائل شویم، عموماً کسانی که به خلق آثار ادبی میپردازند، وارد نقد آثار ادبی نمیشوند. نقد آثار ادبی به منزله شناختن شیوهها و راهکارهای فخامت متن و گیرایی سوژههای آن است، بنابراین منتقد تلاش میکند شاخصههای والای اثر را برای دستیابی به روش یا نظریهای فراگیر بررسی نماید. از طرف دیگر هاله تقدسی که به زعم برخی افراد بر سر ادبیات پایداری قرار دارد به مقوله اصلی و اساسی آن یعنی دفاع جهتگیری میشود، نه مقوله نوشتههای ادبیات پایداری، در نتیجه ما در اینجا دو بخش متفاوت داریم؛ یکی امری مقدس به نام دفاع و دیگری کارکردهایی در شناخت این امر مقدس که قابل نقد و بررسی است. ضمن اینکه تقدس مترتب بر دفاع به منزله روح معنوی حاکم بر عمل پایداری مردم ایران در هشت سال جنگ بوده است. این روزها در همین مقوله هم نقدهایی انجام گرفته است. آیا آثار ادبی حوزه دفاع مقدس و آفرینشگران آمادگی پذیرش نقدهای علمی و ساختاری را دارند؟
بله، نویسندگان و آفرینشگران ادبی باید علاقهمند به نقد آثار خود باشند، باید توجه داشت این آثار تا زمانی که در ذهن و ضمیر نویسنده و خالق اوست، مربوط به خود اوست، اما زمانی که منتشر شد دیگر برای او نیست بلکه برای خوانندگان است، بنابراین طبیعی است که باید نویسنده نقدهای دیگران را بشنود تا چنانچه اشکالی در اثر وجود دارد، برطرف کند یا در آثار دیگر مرتکب چنین اشتباهی نشود و اگر هم برجستگی و ویژگیهایی داشت، مورد توجه نویسندگان جوانتر قرار گیرد. هم اکنون چه آسیبهایی ادبیات پایداری را تهدید میکند و به نظر شما ما در ادبیات آثار دچار کاستی و ضعف ساختاری نیستیم؟
یکی از معضلات اصلی ادبیات پایداری کمتوجهی به مقوله نقد و بررسی آثار حوزه ادبیات پایداری است. در بسیاری از نشستهای حوزه ادبیات پایداری به جای نقد و بررسی این آثار به رونمایی از آنها اکتفا میشود، نکته دوم نداشتن متولی مشخص در حوزه ادبیات پایداری است. بسیاری از نهادهای فرهنگی انتشار آثار حوزه ادبیات پایداری را جزو مأموریتهای اداری خود میدانند، در نتیجه به واسطه نوع رهیافت و نگره و اسناد بالادستی سازمانی آثار در پارهای موارد در تناقض با یکدیگر هستند، در نتیجه کار برای پژوهشگر حوزه نقد ادبی پایداری دشوار خواهد شد. به نظر میرسد تعامل و گفتگو بین پدیدآورندگان حوزه ادبیات پایداری و متولیان این امر میتواند این معضلات را برطرف نماید. آیا دولتی بودن یا حکومتی کردن انتشار و تولید آثار نمیتواند ازجمله آسیبهای موجود در این عرصه باشد؟
اساساً دولتی یا حکومتی خواندن آثار منتشره در یک فرهنگ را جریان التقاطی لیبرالیسم غرب در کشورمان رواج داده، از این منظر آثاری که درباره هژمونی یک فرهنگ منتشر شود، به عنوان ابزاری برای ترویج یک ایدئولوژی محسوب میشود، در حالی که اگر با نگاه منصفانه وارد بحث شویم درخواهیم یافت که تمام کشورهای جهان از آثاری که برای ترویج فرهنگ غالب آن کشور منتشر میشود، حمایتهای وسیع انجام میدهند. به عنوان مثال در امریکا و انگلیس به آثاری که درباره حوزه جنگ جهانی دوم و مشارکت جوانان این کشورها در این جنگ بپردازد، یارانههای فراوان و امکانات متنوع تعلق میگیرد. بنابراین نباید تصور کرد که ادبیات پایداری به منزله ترویج یک گفتمان مقطعی است، ادبیات پایداری و عناصر موجود در آن ریشه در تاریخ ایرانی اسلامی ما دارد، بنابراین هر دولتی که در ایران سر کار آید، خود را وامدار این تاریخ ارزنده میداند و بیتردید از آن حمایت خواهد کرد. در حوزه پژوهش ادبیات پایداری شاهد تنوع موضوعی و ساختارشناسی و سبکپژوهی ادبیات پایداری نیستیم! چرا پژوهشگران به این عرصههای مهم ورود نکردهاند و ما با تحقیقات ژرفی روبهرو نیستیم؟
این مسئله خاص حوزه نقد ادبیات پایداری نیست بلکه ما در حوزه نقد ادبی به طور کل با چنین مشکلی مواجه هستیم، مهمترین دلیل آن بیتوجهی به ساختارهای روایی آثار ادبی کشورمان، در طول زمان است. ما آثاری فاخر داریم که میتوان از دل آن نظریه ادبی بیرون آورد، اما، چون به شدت آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد، جزو ضروریات ژستهای روشنفکری ما شده، نظریههای غربی هم مانند بسیاری از الگوهای سبک زندگی در کشور ما رواج یافته است، لذا آثار بر مبنای این نظریهها بررسی میشود. در برابر این خودباختگی مفرط جریانی قرار دارد که آبشخور خود را پدیده نوینی مثل ادبیات پایداری میداند و معتقد است باید به سمت نظریهسازی پیش برویم و از دل آثار پدید آمده ولو کمتر دیده شده، گفتمان و نظریههای مبتنی بر گفتمان پدید آوریم. برگزاری همایشهایی از جمله این همایش با چنین هدفی است، اگر چه ما هنوز گامهای اولیه را برداشتیم، اما به آن امیدواریم.
سایر اخبار این روزنامه
ما و پنجشیریان
قدردانی فرمانده کل قوا از ناوگروه ۷۵ نیروی دریایی
۲۰ سال پس از ۲۰ شهریور
اهمیت حضور در اقیانوس اطلس
سفر چندمنظوره کاظمی به تهران
جاده یکطرفه دوستی ما و فیفا
آسیب به ۴ زندانی بازداشت شده یعنی اعلام جنگ
قطعنامه ضد ایرانی در وین منتفی است
حزبالله: واردات سوخت از ایران امریکا را رسوا کرد
سازمانها باید برای فرهنگ خلق تقاضا کنند
معضل اصلی ادبیات پایداری کمتوجهی به نقد است
فرمان واردات خودرو در مجلس چرخید
پیش بهسوی روزی ۲ میلیون تزریق