روزنامه آفتاب یزد
1400/06/22
شادیهای از دست رفته
قربانعلی تنگ شیر- بشر امروزی که گرفتار پاندمی کووید ۱۹ است، نیازمند روابط بین فردی، دوستانه، ارتباطات خانوادگی، دوست داشتن و دوست داشته شدن است. حس ارزشمندی و رضایت در زندگی فردی نیز در این دوران اهمیت دوچندانی دارد. بنابراین کمبود روابط اجتماعی و ارتباطات انسانی مطلوب میتواند عوارضهای احساس تنهایی و پوچ بودن را برطرف کند. آنها میتوانند آسیبهای زیادی بر سلامت روانی و جسمانی ما بگذارند. تنهایی فیزیکی با احساس تنهایی متفاوت است. محروم بودن فرد یا محدود بودن در ارتباطات فردی تنهایی فیزیکی گفته میشود. مثلاً در جمع بودن ولی هیچگونه گفتگو نداشتن و سکوت مطلق داشتن. اما احساس تنهایی بسیار مهم وخطرناک بوده زیرا فرد با حضور در جمع خانواده و فامیلباز هم احساس تنهایی دارد. دلایل آن میتواند
عدم توجه اطرافیان و کمبود مشترکات اساسی در زمینههای گوناگون از جمله افکار و ذهنیات و اهداف و باورها و...باشد. حس ارزشمندی و رضایت در زندگی فردی باعث شادی و رفع کمبودهای روحی و روانی میشود وعلاقه به ادامه زندگی را دو چندان میکند (زیرا سرعت تنهایی و بیکسی رو به افزایش است) مشکلات اقتصادی، افزایش هزینههای زندگی، بالا رفتن سن ازدواج، افزایش آمار طلاق وعدم تمایل به فرزندآوری، بیکاری، پیشرفت بیشتر در نوع شغل و تحصیلات همه اینها میتوانند موارد مهمی نسبت به تشکیل خانواده و شکستن سد تنهایی و فرار از احساس تنهایی انسانها باشند. دیگر نمیتوان بر روی فرزندان به عنوان سرمایه اجتماعی و عاطفی حساب کرد. زیرا آنها نیز مشکلات خودشان را دارند. خندیدن، گفتگو کردن، بغل کردن، دور هم بودن، نوازش کردن، بوییدن، دیدن چهره ها، دوستان واقعی،
آشپزی کردن، پیادهروی، مطالعه و خالی کردن درون، همه اینها به نوعی از ما گرفته شده است. ترس از تنها مردن نیز بر روی سالمندان و احساس تنهایی و ناامیدی و بعضاً افسردگی در سالمندان بیشتر شده است. تنهایی به خصوص در زنان بیشتر از آقایان است. اما جای تعجب دارد که این نتیجه در مورد مجردها صادق نیست؛ زنان متاهل بیشتر از مردان متاهل از هجوم احساس تنهایی شکایت میکنند و مردهای مجرد بیشتر از زنان مجرد با این احساس روبرو هستند. میتوان عادت اجتماعی دو گروه و بیشتر اجتماعی بودن زنان را موثر دانست. ترس از تنهایی در جمع، ترس از اجتماع و یا هراس اجتماعی، خجالت، کمرویی، درگیریهای ذهنی خود شخص، احساس کمبود توجه و محبت نشدن (فراموش نشدن خاطرات آسیب زننده از ذهن شخص) و نیز (وجود یک نگرانی درونی خاص) میتوانند در افراد ایجاد ترس از تنهایی کنند. عدم تامین نیازهای دوران کودکی، آسیب دیدگی روانی در دوران کودکی دو عامل خطرساز برای ابتلا به اختلال اضطراب تنهایی مطرح هستند. (ترسِ از دست دادن عزیزان) باعث ایجاد (اختلال وسواس نگری) میشود. وسواس فکری متمرکز بر ترسِ از دست دادن عزیزان در نتیجه محافظت افراطی از آنان بروز میکند. شاید افرادی باشند که در زندگی هیچ کدام از علائم تنهایی و نداشتن شادیها را نداشته باشند ولی همواره (استرس به وقوع پیوستن تنهایی) را با خود داشته باشند. طلوعخورشید روزانه را شاکر باشیم و غروب آن را درک کنیم از سوی دیگرنداشتن استرس و اضطراب را ارج نهیم. تنهایی در سالمندان یک امر طبیعی و ازلی است. ترس از مرگ و مرگ به تنهایی را باید فراموش کرد. نباید تمام انرژیهای دوران زندگی را برای فرزندان خرج کرد باید مقداری از آن انرژی را برای دوران کهنسالی ذخیره کرد. باید سالمندی را پذیرفت و سالمندان باید شرایط تنهایی ایام پیری را سپری کنند و خودشان به فکر حل مسائل و انجام امور خود باشند. شادیهایمان را افزون کنیم و بر زمانه بخندیم.
سایر اخبار این روزنامه
آقای «کیهان»! این که شد همان «خودت بمالِ» معروف
اگر قرار بود «گاندو» را «محمدحسین مهدویان» بسازد چگونه سریالی می شد؟!
جنگ اعصاب در اداره ها
لغو روادید بین ایران و عراق
محیط بانان ۴ ماه است که حقوق نگرفته اند
میز وصندلیهای شفابخش
شادیهای از دست رفته
الهلال؛ غرق در آکواریوم آبی؟!
یک علم پزشکی بیشتر نداریم!
باز هم از عذرخواهی خبری نیست
کوتاه آمدیم یا کوتاه آمدند؟!
یک جای کار میلنگد
کماکان تنظیم سند خودرو در دفاتر اسناد رسمی الزامی است