اول رقابت با ضابطه بعد خصوصی‌سازی

در حالی حمید سجادی، وزیر ورزش هفته گذشته بار دیگر پرونده واگذاری دو باشگاه دولتی استقلال و پرسپولیس را روی میز گذاشته و وعده دو ماه آینده را داده است که تنها نگاهی به وضعیت تیم‌های دولتی در یک دهه اخیر پس از واگذاری نشان می‌دهد که با شرایط موجود خصوصی‌سازی باشگاه‌های دولتی در ایران هرچند یک اقدام درست و خوب برای جلوگیری از تضییع بیت‌المال به حساب می‌آید، اما یک پروژه شکست‌خورده است. باشگاه تراکتور و وضعیت نامعلومی که در روز‌های اخیر پیدا کرده و حرف و حدیث‌های زیادی درباره آینده مدیریتی آن به گوش می‌رسد، آخرین نمونه از تلاش‌های به سرانجام نرسیده واگذاری باشگاه‌ها به بخش‌های غیردولتی است. تراکتور در حالی سه سال پیش به محمدرضا زنوزی متمول و مشهور تبریزی واگذار شد و برچسب خصوصی خورد که در روز‌های گذشته با توجه به حواشی مختلف مدیریتی، گمانه‌زنی‌ها درباره تغییر مالک آن بالا گرفته و گفته می‌شود که تراکتور با زنوزی به بن‌بست رسیده و مالکیت باشگاه قرار است تغییر کند.
اما اگر کمی در وضعیت باشگاه‌هایی که در سال‌های گذشته خصوصی شده‌اند تأمل کنیم، می‌بینیم که داستان تراکتور با کمی پس و پیش فرجام اکثر تیم‌هایی است که واگذار شده‌اند؛ یکی می‌شود مثل راه‌آهن که دیگر خبری از این باشگاه بازیکن‌ساز و سازنده نیست و یکی هم مانند تراکتور که با وجود پول‌پاشی‌های مالک متمولش به آخر خط رسیده و مشخص نیست چه سرنوشتی در انتظار این باشگاه ریشه‌دار تبریزی خواهد بود.
اما چرا پروژه خصوصی‌سازی باشگاه‌های دولتی در ایران شکست می‌خورد؟ اگرچه نمی‌توان از بی‌تدبیری‌ها و بلندپروازی‌های برخی مالکان تیم‌های خصوصی در وضعیتی که گرفتار آن شده‌اند، گذشت مانند تراکتور که آنقدر در همین سه سالی که از حضور زنوزی می‌گذرد، مدیرعامل و سرمربی تغییر داده است که می‌توان نام این باشگاه را در کتاب رکورد‌ها ثبت کرد، تیمی که کم از این خانه‌تکانی‌ها و قرارداد‌های عجیب و غریب ضربه نخورده است. با این حال مشکل اصلی به زمین خوردن باشگاه‌های غیردولتی را باید در جای دیگر جست‌وجو کرد و معضل اصلی را باید فراتر از تغییر چند مربی یا مدیرعامل و عدم ثبات روی نیمکت یا صندلی مدیریتی باشگاه‌ها دید. صحبت‌های عصر شنبه مالک تراکتور که در واکنش به شایعات تغییر و تحولات در این باشگاه رسانه‌ای شد، بهترین جواب برای چرایی به شکست منتهی شدن خصوصی‌سازی در فوتبال دولتی ایران است. زنوزی دست روی عامل اصلی مشکلات تیم‌های خصوصی گذاشته و به نکته‌هایی اشاره کرده که راه را بر موفقیت تیم‌های غیردولتی در فوتبال کشورمان بسته است.
او گفته است: «باید عامل مشکلات تراکتور را پیدا کنیم. فرض کنیم من اینجا مقصر هستم، اما چرا بخش‌های خصوصی دیگر موفق نشدند؟ آیا آن‌ها می‌توانستند موفق باشند؟ هیچ موقع هیچ بخش خصوصی نمی‌تواند با بخش‌های دولتی رقابت کند. بخش خصوصی محکوم به شکست است، چون در تیم‌های دولتی پول‌های بی‌حساب و کتاب پرداخت می‌شود، بدون اینکه آنالیز و بررسی شود. با این شرایط مانده‌ام و ایستاده‌ام. بقیه چرا نتوانستند با بخش دولتی رقابت کنند؟ امیدوار بودیم که اجازه ندهند به این شکل قیمت‌ها رشد کند. در باشگاه‌های صنعتی حساب و کتابی وجود ندارد و مشخص نیست که این پول‌ها بازگشت و عایدی دارد یا خیر. مگر بخش خصوصی می‌تواند با این باشگاه‌ها رقابت کند؟ برخی‌ها معتقدند که کرونا مشکلاتی برای ما به وجود آورده، اما اینطور نیست. سازمان بازرسی کل کشور به موضوع قرارداد‌های بازیکنان ورود کرد، اما آیا اتفاقی افتاد؟»


صحبت‌های مالک تراکتور لب‌کلام مشکل خصوصی‌سازی در فوتبال ایران است و تا زمانی که دست باشگاه‌های دولتی، به‌خصوص صنعتی برای استفاده بی‌حساب و کتاب از منابع دولتی برای جذب بازیکن و مربی باز باشد و نهاد‌های نظارتی حساسیتی در این رابطه نشان ندهند، باشگاه‌های خصوصی که برخلاف دولتی‌ها، به دنبال هزینه - فایده در پولی که در فوتبال خرج می‌کنند، هستند، نمی‌توانند در این رقابت کاری از پیش ببرند. ریخت و پاش باشگاه‌های دولتی مانند صنعتی‌ها که رقم قرارداد‌ها را به بالای ۲۰ میلیارد رسانده‌اند، نمونه عینی فوتبال دولتی در ایران است. جایی که باشگاه‌های وابسته به منابع عمومی، محدودیتی برای بودجه‌شان تعیین نشده تا بدون هیچ ضابطه‌ای و تنها برای بستن یک تیم قوی، ابایی از پرداخت‌های چند برابری نسبت به قیمت واقعی یک بازیکن نداشته باشند.
در چنین رقابتی، بخش خصوصی که بودجه محدود و البته با حساب و کتابی را در نظر می‌گیرد، بازنده است. به همین خاطر در این روز‌ها که بحث خصوصی‌سازی استقلال و پرسپولیس دوباره مطرح شده، بهتراست قبل از خصوصی‌سازی جدید، علاوه بر نظارت بر بودجه باشگاه‌های دولتی، قرارداد بازیکنان و مربیان تیم‌های دولتی که گویا مدیران این باشگاه‌ها، محدودیتی در تعداد صفر‌های قرارداد‌ها با توجه به اتصال به بودجه دولتی قائل نیستند ضابطه‌مند شود، آن وقت است که پس از شکل گرفتن یک رقابت سالم بین دولتی‌ها و خصوصی‌ها، می‌توان به آینده واگذاری‌ها امیدوار بود تا هم از بار مالی دولت در فوتبال حرفه‌ای و باشگاهداری کاسته شود و هم یک آینده روشن پیش‌روی بخش غیردولتی برای سرمایه‌گذاری در فوتبال قرار بگیرد.