روزنامه جوان
1400/06/27
توهین به احمد متوسلیان حاصل فهم ناقص از نظارت است
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: مجموعههای شبکه نمایش خانگی این روزها مشتریانی به مراتب بیشتر از سریالهای تلویزیونی به خود جلب کردهاند و طبق آمار ارائه شده از سوی محمدمهدی عسگرپور، دبیر انجمن صنفی «ویاودی» فقط در سال ۱۴۰۰ رقمی بیش از ۲ هزار میلیارد تومان برای ساخت مجموعههای نمایشی در ویاودیها سرمایهگذاری شده است، این رقم به معنای ورود حجم بالایی از آثار نمایشی در آینده است، اما در مقابل چقدر نظارت در این شبکه فنی و حرفهای است؟ اگرچه برخی سازندگان سریالها از میزان بالای ممیزی گلایه میکنند، ولی به نظر میرسد ضعف نگاه کارشناسانه در نظارت محتوایی به وضوح خود را نشان میدهد. در این ارتباط حواشی مجموعه «قبله عالم» واکنش قاطعی از سوی نهادهای نظارتی در پی نداشت. «جوان» به منظور بررسی نظارت در فضای «ویاودی»ها گفتوگویی با حمیدرضا جلالی، کارشناس فرهنگی و فعال حوزه فضای مجازی داشته است. جلالی درباره شرایط فعلی فرهنگ و هنر میگوید: «امروزه اگر از هر سو به وضعیت فرهنگی کشور نگاه کنیم، آن را ثمره سیاستهای منفعلانه دولت روحانی میبینیم. ماحصل نگاه آن دولت به مقوله فرهنگ و هنر و به خصوص در بحث اعطای مجوزها و نظارتها که شامل تساهل و آسانگیری در مجوز دادنها و ضعف در نظارت بوده امروزه ثمره خود را نشان داده است.»وی ادامه میدهد: «در بحث «ویاودی»ها نبود نظارت کافی باعث وجود این مسائل میشود. در سطح ملی «ساترا» یا همان سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر، وجود دارد که وظیفه تنظیمگری یا رگولاتوری در حوزه صوت و تصویر فراگیر را بر عهده دارد، اما ظاهراً ساترا هنوز در سطح عمل نتوانسته به یک شیوه درست بوروکراتیک عمل کند، یعنی ما در بحث فعالیتها یک شیوهنامه درست یا یک پروتکل جامع نداریم، البته باید گفت مجموع محتوای این آثار این برداشت را به ذهن متبادر میکند. بگذارید یک مثال ملموس بزنم که تأثیر درست شیوهنامه در کنترل شرایط را نشان دهد. شرکت اپل، پروتکلی دارد که در آن به شخصیتهای منفی فیلمها اجازه استفاده از گوشی آیفون این شرکت را نمیدهد، یعنی اگر در فیلمی یک شخصیت منفی گوشی اپل داشته باشد، این شرکت بلافاصله از آن فیلم شکایت خواهد کرد، این یعنی بحث نظارت بسیار شفاف و با جزئیات اعمال میشود و سلیقه آنجا معنا ندارد.
سیاستهای نظارتی با اثرگذاری پایین
این کارشناس فرهنگی تأکید میکند: «در کشور ما تاکنون سیاستهای خاصی در زمینه نظارت بر محتوا وجود داشته است، اما متأسفانه تأثیر پایینی بر این حوزه دارد، البته میتوان درباره سرمنشأ این موضوع بحث کرد، ولی اکنون که تازه ساترا وارد عمل شده است نمیتوان انتظار داشت یک شبه همه شرایط را با نظارت درست سر و سامان دهد. مسئله نظارت در حوزه فرهنگ شبیه جریان شدید آب شده که مدتها در هر مسیری به دلخواه خود حرکت میکرده، حالا به فکر آن افتادهاند که آن را سر و شکل بدهند و مدیریت نمایند، ولی خب در این حین آب زیادی هم به هدر میرود و ضررهای زیادی زده است.»
وی یکی از مصداقهای هدررفتها در حوزه فرهنگ را وضعیت نظارت بر محتوای سریالهای شبکه نمایش خانگی میداند و میگوید: «ما حتی با وجود ساترا که یک نهاد رگولاتوری است، مشکل عمدهای در بحث نظارت داریم. یکی از دلایل آن را اشاره کردم که نبود شیوهنامه درست برای نظارت است.»
نظارتگریزی فیلمسازان ایرانی
جلالی با بیان اینکه اگر شیوهنامه دقیقی وجود داشت، فیلمساز نمیتوانست خلاف آن عمل کند، تأکید میکند: «متأسفانه در میان فیلمسازان ایرانی یک نظارتگریزی خاصی وجود دارد و هر وقت صحبت از نظارت بر تولیدات میشود، سریعاً بحث سانسور را به میان میآورند، در حالی که در دنیا خطوط مشخصی برای فعالیتها مشخص شده است. بگذارید یک مثال دیگر بزنم که خطوط نظارتی را مشخص کند. در فرانسه، شما نمیتوانید یک اثر هجوآمیز یا یک کاریکاتور از ژنرال دوگل ببینید. کسی که به دوگل به عنوان قهرمان ملی فرانسه توهین کند یا شخصیتش را به مسخره بگیرد، سریعاً با او برخورد میکنند، اما در ایران و در شبکه نمایش خانگی دیدیم که متأسفانه با امیر کبیر و نیز سردار شهید یا جاویدالاثر ما حاج احمد متوسلیان در سریال «قبله عالم» شوخی زشتی شد، در حالی که امثال متوسلیان یا حاج قاسم سلیمانی از جان و مال و آبروی خود برای حفظ مملکت گذشتند و جاودانه شدند. اینکه ساترا برای حذف این تصاویر ورود نکرده را باید به فهم ناقص دوستان از مسئله ممیزی ارجاع داد.»
حداقل یک بیانیه محکومیت صادر میکردند!
وی با طرح این سؤال که چرا باید سریال «قبله عالم» به سردار متوسلیان توهین کند، اما حداقل یک عذرخواهی انجام نشود؟ میگوید: فرضاً نیت کارگردان توهین به متوسلیان نبوده، ولی هر کس که آن سریال را دیده اولین تصویری که در ذهنش خطور کرده سکانس معروف فیلم ایستاده در غبار بوده است. تعجب من از ساترا بود که حتی یک بیانیه در این زمینه صادر نکرد.»
پژوهشگر حوزه فرهنگ میگوید: «اگر فرضاً ما یک شیوهنامه صحیح داشتیم، هیچ وقت فرصت و فضای لازم به فیلمساز برای بازی کردن با خطوط قرمز نمیداد و به قول معروف نمیگذاشت کارگردان یا نویسنده بتواند «با خطوط قرمز اعتقادی و فکری جامعه» بازی کند، چون میداند این کار میتواند به فعالیت حرفهای او آسیب بزند. نمونه خارجی این موضوع برای سریال «فرینج» (Fringe) پیش آمد. این سریال یکی از محبوبترین و پرمخاطبترین سریالهای امریکایی بود که به کارگردانی «جیجی آبرامز» تولید شد. پیش از آنکه «آبرامز» فیلمهای «مأموریت غیرممکن» را بسازد، با اینکه سریال در اوج شهرت بود، اختلافی بین وی و تهیه کننده به وجود آمد و به خاطر همان مسئله مشخص بودن خطوط نظارتی، شرکت سازنده به راحتی این سریال را متوقف کرد.»
جلالی در پایان تأکید میکند: «متأسفانه در جمهوری اسلامی، با وجود اینکه نظام سیاسی کشور برای برتری دادن تولیدات داخلی نسبت به آثار خارجی در حال هزینه کردن است و پهنای باند اینترنت و فضای مجازی را در اختیار تولیدکننده داخلی قرار میدهد، هنوز به این نکته نرسیده است که باید در مقابل این حمایتها قوانین نظارتی نیز داشته باشد که زمانی که به یک قهرمان ملی در یک مجموعه نمایشی توهین شد، جلوی آن را بگیرد و با خاطی برخورد کند.»
یکی از دلایلی که شاید هنوز ساترا نتوانسته است نظارت کاملی بر تولیدات شبکه نمایش خانگی داشته باشد، نبود شفافیت قانونی و تعارض منافع در این حوزه است، زیرا هنوز میان وزارت ارشاد و ساترا بر سر اینکه کدام نهاد باید نظارت بر شبکه نمایش خانگی را بر عهده داشته باشد، توافق و تفاهم کاملی به وجود نیامده و باید در انتظار وضع قوانین و نیز شفافیت بیشتر در این حوزه بود.
سایر اخبار این روزنامه
شانگهای بازیگر جهان پساامریکا
ورود ایران به بزرگترین بازار شرق
ورود ایران به بزرگترین بازار شرق
پوتین: عضویت ایران به اقتدار شانگهای میافزاید
دولت سیزدهم پیشگام در مبارزه با فساد
ظهور شهرهای آبی با شکست رکورد جهانی واکسیناسیون
توهین به احمد متوسلیان حاصل فهم ناقص از نظارت است
نگاهی که موفقیتی در پی ندارد
چاپلوسان نفتی
قیمت خودروهای خارجی ۸ برابر واقعی است
ایران سوخت داد، امریکا سوخت!
مانور تانکرهای سوخت ایران بر ویرانههای تحریم