روزنامه آفتاب یزد
1400/06/27
رنجبران قبیله مجنون
حامد مظفری - مسئله «درخت گردو» را میتوان جدا از مسئله کارگردان تحلیل کرد؟ چرا که نه! پس چرا بخش عمده آنها که بر فیلم تاختند، نام فیلم را گره زدند به نام کارگردان؟دلیلش شاید این باشد که محمدحسین مهدویان از همان فیلم اولش تبدیل شد به فیلمساز محبوب جریان موسوم به راست سنتی و دو فیلم بعدیاش که علیه منافقین بود، کاملا منطبق بود با همان چیزهایی که این جریان از یک فیلمساز متبوع خویش میخواهد.
البته که مهدویان از بنیاد روایت بالا آمده و آموزههای مستندنمایی که ویژگی اساسی آثارش است را در همان جا اتود زده بود و همان حس مالکیت راست سنتی بر مهدویان بود که باعث شد نگاه «درخت گردو» برتابیده نشود.
محمدحسین مهدویان مثل هر هنرمند دیگری وقتی شهره شد دلش خواست نوع دیگری به جنگ بنگرد که متفاوت باشد با آن نگاه در خدمت دست راستی «ایستاده در غبار» برای همین سعی کرد از همان نماهای ابتدایی «درخت گردو» تکلیفش را با جنگ روشن کند و بگوید این جنگی است که از خلبان عراقی بمبافکن تا کرد ایرانی تحت حمله شیمیایی، همه معلولش هستند و نه علت.
اینجا بود که آن ساختار راست سنتی در برابر فیلم ایستاد و مابقی اجزای فیلم و فیالمثل تصویرسازیهای رئالیستی از احوالات پساشیمیایی را ندید.
«درخت گردو» ضدجنگ شد تا کژی رفتار علیه محرومین جنگزده بیش از پیش زشتی خود را نشان دهد و این، مطلوب آن گفتمان محبوب دست راستی از آثار جنگی نبود. آنها جنگ را هرچند بدون درام باشد کاملا منطبق بر سازوکار گفتمانی خود میخواهند. آنها میخواهند برکات دفاع حین جنگ را ببینند که البته خیلی هم خوب است و از این مسیر است که فیلمهایی مانند «ملکه» ساخته محمدعلی باشه آهنگر هم بایکوت میشوند.
اینکه فقط بر برکات اتحاد و همدلی حین دفاع مقدس تاکید کنید میتواند نیمهای از یک اتفاق باشد و برای همین است که مخاطب امروز به این نگاه کلیشهگرا، چندان روی خوش نشان نمیدهد. «درخت گردو» در امتداد «ملکه» از جمله آثاری است که جور دیگری به جنگ مینگرد و این
به گونه دیگر نگریستن است که مطلوب مخاطب واقع میگردد.
مهدویان با همان سبک آشنای خود همچون یک مستندساز به کندوکاو با فاصله در احوال مردمانی پرداخته که به گونهای کاملا بیدفاع اسیر تهاجم شیمیایی شدند و تا به خودشان بجنبند همه چیز و همه کس را از دست دادند و آن قدر درد کشیدند که مرگ، چارهشان شد.
این آدمها اگر در جایی دیگر از دنیا بودند شاید لااقل از منظر اقتصادی، اوضاع بهتری داشتند ولی در اینجا همچنان بخش عمده محرومین امروز همانها هستند که در جریان جنگ، بمب بر سرشان ریخته شد! مهدویان در «درخت گردو» همین رنجبران قوم محروم را زیر ذرهبین برده و همین است که به شدت برای مخاطب امروز، همذاتپندارانه به نظر میرسد.
این قوم رنجدیده که همچون مجنون هستند که مدام رنج میبرند ولی به وصال لیلی نمیرسند در ظاهر فقط عبدالقادر فیلم مهدویان هستند ولی در باطن قابل تعمیم هستند به بسیاری از مردمانی که شرایط اقلیمی مانع زندگی بهترشدن شده. از همین منظر است که «درخت گردو» اثری مطلوب بدنه مخاطب میشود و درعین حال آن نگاه بسته ایدئولوگزده، فیلم را برنمیتابد.
اینکه حالا «درخت گردو» مورد حمایت آنها نیست نه فقط به ضرر فیلم نیست که اتفاقا به نفع سازندگان است که جدا از آن حمایت قبلی که از پیش تا پس از اکران نصیب فیلمهای قبلی میشد، به قضاوت بینندگان تن دهند.
اینکه کارگردانی را خودی کنید و تا ابد هر چه بسازد تعریف و تمجید بشنود از جایی به بعد ذات هنر و خلاقیت هنری را از بین میبرد و انگاری مهدویان خودش این را فهمیده که بعد از چهار فیلم اول، خودش به خودش پشت پا زده تا زمین بخورد و سپس از جا برخیزد و «درخت گردو» را بسازد.
«درخت گردو» تلاقی زندگی شاد و مفرح مردمان کرد را خیلی زود پیوند میدهد با انبوه درد و مصیبت. این روالی بود که همین چند سال پیش احمد رمضانزاده در فیلم «حکایت عاشقی» هم بروز داده بود. رمضانزاده تلاش کرد با قرار دادن سکانسهایی از نوازندگی و آوازخوانی در انتهای فیلم از تریاق هنر بهعنوان مرهمی بر درد محرومان بگوید و مهدویان هم در همان حال و هوا با سکانسهایی از همخوانی دختران پایتختنشین که از درد محرومان بیخبرند، فیلم را به آرامش پایانی میرساند.
مهدویان با «درخت گردو» کوشیده خودش را از زیر بلیت مدحهای دائمی جریان راست بیرون بکشد و به عنوان فیلمساز مستقل و نه ارگانی، قدعلم کند. اینکه بتواند این مسیر را ادامه دهد یا نه، معلوم نیست. باید چند سالی صبر کرد و حداقل پنج فیلم دیگرش را دید ولی «درخت گردو» نشان داده او میتواند روی پای خودش بایستد و باز هم از جنگ بگوید و با مخاطبان ارتباط
گیرد.
سایر اخبار این روزنامه
قرار بازداشت موقت تا حد امکان صادر نشود
تماس با ۱۱۰ برای سفارش پیتزا!
افزایش چشمگیر کودکان کار در چهار راهها
آغاز واکسیناسیون دانشآموزان از دو هفته آینده
کاش گرانی هم واکسن داشت
ژست گلزاریسمی
توانمندسازی زنان
تفاوت مراجع ثبت رسمی مالکیت اموال با ثبت نقل و انتقال آنها
گردشگری دریایی عاملی مهم برای رشد اقتصادی سیستان و بلوچستان
رنجبران قبیله مجنون
یک پیشنهاد برای درآمد پایدار مطبوعات
مستندنگاری سینمایی طرحها و پروژههای کشور
تقویت نگاه به شرق
یکی دیگر از دردهایخوزستان