مزایای عضویت ایران در «شانگهای»

عضویت دایم کشورمان در سازمان همکاری های شانگهای طی 24 ساعت گذشته به تیتر یک رسانه های داخلی و خارجی تبدیل شده است . در این بین سوالی که به ذهن خطور می کند این است که این عضویت  چه مزایا و منافعی را برای جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشور های عضو این سازمان در پی خواهد داشت و اساسا چرا این موضوع این قدر مهم شده است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که  جمهوری اسلامی ایران تا این جای کار و طی سالیان سال در برخورد با تروریسم و افراط گرایی کارنامه موفقی از خود نشان داده  و حمایت قاطعانه کشورمان از دولت‌های ملی در عراق و سوریه گواه آن است که تهران یکی از محکم ترین پایه های ثبات امنیتی در منطقه به شمار می آید . موضوعی مهم که فلسفه وجودی سازمان همکاری های شانگهای نیز برآن بنا نهاده شده است. تاکید بر حفظ و ثبات مرزها و همچنین حاکمیت ملی کشورها از دیگر عناصری است که در مخالفت کامل با سیاست یک جانبه‌گرایی آمریکا درباره اشغال کشورها و حمایت از هرج و مرج سازنده قرار داشته است. سازمان همکاری‌های شانگهای شاید یکی از معدود نهادهای بین‌المللی است که توانمندی مقاومت در مقابل سیاست یک جانبه آمریکا را دارد. نمونه آن درخواست رسمی از آمریکا برای خروج از پایگاه نظامی در منطقه «دره فراغنه» در کشور ازبکستان در سال 2005 بود.اکنون نیز باید دید که در آینده ایران و کشورهای عضو این پیمان، چگونه به ساز و کاری برای رسیدن به یک همکاری مشترک خواهند رسید اما در خصوص دیگر مزیت های  عضویت ایران در سازمان شانگهای باید خاطر نشان کرد که  نبض یک سوم اقتصاد کل دنیا در دستان اعضای این سازمان می‌تپد و رتبه اول بیشترین تولید کننده و مصرف ‌کننده انرژی در جهان را کشورهای عضو و ناظر سازمان همکاری شانگهای در اختیار دارند و همین امر می‌تواند یک بازار عرضه و تقاضای بسیار عالی را برای کشورمان به عنوان صادر کننده بزرگ نفت و گاز به وجود آورد و در واقع  این همکاری ایران با کشور های سازمان شانگهای مسیر فروش و بازگشت مبالغ حاصل از صادرات انرژی را به مراتب راحت تر می کند. این موضوع نشان‌دهنده آن است که این سازمان ظرفیت این را دارد که علاوه بر تاثیر گذاری بر قیمت انرژی در سطح بین الملل،  در زمینه صادرات و واردات انرژی همکاری تنگاتنگی را میان اعضا برقرار کند، اما این فرصت طلایی صرفا شامل واردات و صادرات نفت و گاز نمی شود و با توجه به این که حدود نیمی از جمعیت جهان و یک سوم خشکی‌های جهان در اختیار اعضای این سازمان است؛ کشورمان که در شرایط کنونی صادرات غیرنفتی اش  به کشورهای شرق آسیا و آسیای میانه بسیار اندک بوده و از چند میلیارد دلار گذر نمی‌کند،  نیم نگاهی هم به صادرات غیر نفتی نیز دارد و بی شک چنین ظرفیت جمعیتی و سرزمینی‌ در زمینه تغییر معادلات قدرت و ایجاد موازنه قوا در سطح جهانی می‌تواند بسیار موثر باشد،اما مهم تر از محکم تر شدن کمربند امنیتی در مرکز و غرب آسیا و همچنین رونق بازار 330 میلیارد دلاری این سازمان، عبور از یک جانبه گرایی غرب و توجه جدی به چند جانبه گرایی شاید مهم ترین دستاورد عضویت کشورمان در این سازمان باشد. عضویتی که از نگاه نگران غرب، نماد تحقق یک کابوس بزرگ است چرا که چند سال بود سیاستمداران غربی درباره انتقال محور قدرت جهانی از غرب به شرق هشدار می دادند و اکنون با عضویت ایران در پیمان شانگهای، نقطه عطفی در این روند جا به جایی رخ داده است. باید گفت که سازمان همکاری شانگهای یکی از معدود اجلاس یا سازمان‌هایی است که کشورهای غربی در ساختار اعضا، روند مدیریت و تصمیم‌گیری‌هایش هیچ‌گونه دخالتی ندارند. در حقیقت، ماهیت اصلی این نهاد در راستای تقابل با غرب و نهادهای وابسته به آن همانند ناتو موجودیت پیدا کرده است. در همین باره شاهد هستیم که سازمان همکاری شانگهای در سال 2005 پیشنهاد آمریکا مبنی بر پیوستن به این سازمان را رد کرده بود که این امر نشان از نگرش کلان امنیتی، سیاسی و اقتصادی ویژه اعضا در مسیر تقابل با حوزه غرب دارد. در چنین وضعیتی، عضویت دایم ایران در این سازمان می‌تواند وجهه ضد غربی و انفصال این اجلاس با حوزه تمدنی آتلانتیک را به صورت گسترده تقویت کند. البته عضویت ایران در این سازمان یک سیگنال برجامی نیز با خود به همراه دارد؛  بدین معنا که در سال‌های گذشته کانون تمرکز دستگاه دیپلماسی کشورمان به ضرورت اجرای برجام و توافق با غربی‌ها معطوف شده بود اما در وضعیت جدید و در آغاز قرن جدید، ایران با در پیش گرفتن رویکرد نگاه به شرق می‌تواند همکاری‌های دو جانبه خود را در سطوح مختلف با کشورهای عضو در سازمان همکاری شانگهای افزایش دهد. این امر در آینده نزدیک می‌تواند در قالب انعقاد قراردادهای مختلف تجاری، ترانزیتی و حتی امنیتی دو طرفه با کشورهای مختلف این منطقه باز نمود  یابد.