مشكلات ايران و آژانس به سادگي حل نمي شود

آرمان ملی- نرگس کارخانه‌ای: احیای برجام نزدیک است و طرفین آمادگی خود را برای بازگشت به مذاکرات اعلام کرده‌اند اما به نظر می‌رسد همچنان مشکلاتی بر سر راه ایران است. مشکلاتی که به باور برخی تنها راهی برای فشار آوردن به ایران از سوی آمریکاست. فشارهایی که از سوی ایران نیز پاسخ داده می‌شوند و مذاکرات را پیش از آغاز، چالش‌برانگیز کرده‌اند. در رابطه با این مشکلات پیش‌روی ایران در مسیر رسیدن به احیای برجام و رفع تحریم‌ها «آرمان ملی» به گفت‌وگو با علی بیگدلی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین‌الملل پرداخته که در ادامه می‌خوانید. 
  در نتیجه ادعایی چون پیدا شدن آثار اورانیوم غنی شده در 4 مکان ممکن است مشکلاتی برای ایران در آغاز، ادامه برجام و حتی نتیجه آن ایجاد شود؟ 
سفر آقای گروسی به تهران، از رفتن پرونده ایران به شورای حکام آژانس بین‌المللی اتمی و پس از آن شورای امنیت سازمان ملل‌متحد جلوگیری کرد که اقدامی به موقع بود، اما به این معنا نیست که تمام مشکلات ما با آژانس حل شده باشد، بلکه مهم‌ترین مشکلات در نتیجه عدم ارائه گزارش دولت ایران به کارشناسان و عدم اجازه ورود و آزادی عمل به آنها همچنان پابرجاست. همچنین فیلم‌های دوربین‌های کارشناسی توسط ایرانیان، بر اساس مصوبه مجلس، برداشته شده بود که سبب مشکل در کار کارشناسان شد. اما در نتیجه گزارشی را که آقای گروسی در برگشت از ایران به شورای حکام داد، این شورا بر اساس پیشنهاد نماینده آمریکا از صدور قطعنامه علیه ایران خودداری کرد تا این امکان باشد که آقای گروسی بار دیگر به تهران بیاید یا آقای اسلامی به وین برود و ادامه این مذاکرات بر سر اعزام کارشناسان به 4 نقطه مورد نظر انجام شود. اما هنوز کار سازمان انرژی اتمی عملی نشده است و دلواپسی‌هایی از سوی آقای گروسی برای عملکرد ایران وجود دارد. ایران نیز به دو دلیل این نگرانی‌ها را مدنظر دارد؛ یکی اینکه قصد ندارد تمام امتیازاتی که در دست دارد را در اختیار آژانس قرار دهد چرا که اگر چنین کند دیگر اهرم فشاری روی آژانس و آمریکا ندارد و دوم اینکه می‌خواهد مسائل را با خریدن زمان به تاخیر اندازد تا بتواند با غنی‌سازی بیشتر آمریکا را تحت فشار بیشتری قرار دهد. اما اعتقاد من بر این است که ایران اشتباه می‌کند و نباید خود را اسیر این زمان‌کشی‌ها کند و این فرصت را به اسرائیل و آمریکا دهد و نباید اتحادیه اروپا را از دست بدهد. اما حالا در آستانه از دست دادن اتحادیه اروپا هستیم. ادامه این کار و تحت فشار قرار دادن آژانس و آمریکایی‌ها چندان برای ما مقرون به صرفه نیست، این سیاست‌های انتقام‌جویانه در تمام این 43 سال به نفع ما تمام نشده است. 
 آمریکا با وجود خروج نظامی از منطقه همچنان نفوذ بالایی دارد. آیا ممکن است با این وضعیت در منطقه، ایران در میان فشارهایی که طرفین به یکدیگر وارد می‌کنند دست بالاتر را داشته باشد؟ 


سفری که آقای رئیسی به دوشنبه داشتند نشان دهنده نگاه معطوف ایران به شرق است اما نتیجه‌ای به بار نخواهد آورد. یکی از هدف‌های این سفر و آقای رئیسی عضویت کامل ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای بود که حکایت از رویکرد ایران به بخش شرقی دنیا دارد. گفته نمی‌شود نگاه به شرق نباید داشت اما بریدن نگاه از غرب  و معطوف کردن آن به شرق زیانبار است. شرق به هیچ وجه توانایی احیای این اقتصاد در حال احتضار را ندارد. ایران حالا درگیر مشکلات داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی است و با رویکرد نگاه به سوی شرق هیچ یک از آنها را نمی‌توان حل کرد. از این  رو است که ما هر روز با سخت‌تر شدن معیشت مردم در داخل رو‍‌به‌رو هستیم. ایران باید نسبت به آژانس نرمش داشته باشد. باید آگاه بود که ایران نباید مناطق نفوذ سیاسی امنیتی خود را در منطقه از دست بدهد. در سفری که بشار اسد به روسیه کرد در اظهارات خود گفت دیگر اجازه نخواهند داد کشورهای خارجی در کشورشان با منافع ملی درگیر شوند و این نشان می‌‍‌‌دهد که او در حال بازگشت به سوی دنیای غرب است، با حمایت روسیه. روسیه نیز به دلیل درگیری با مسائل نفتی علاقه‌مند به کشورهای حوزه خلیج فارس است. در عراق نیز در آینده نزدیک چنین خواهد شد، آقای الکاظمی همین سیاست‌ها را دنبال می‌کند. یک جبهه جدید به زیان ما در منطقه در حال شکل‌گیری است که ترکیب 4 کشور ترکیه، عربستان، اسرائیل و مصر آن را تشکیل می‌دهند و اگر ما سیاست‌های خود را به این صورت ادامه دهیم، در نتیجه تشکیل این جبهه، در انزوای سیاسی و اقتصادی قرار خواهیم گرفت.  بنابراین تا این امتیازات از دست نرفته است باید از آنها استفاده کرد و به نحوی وارد مذاکرات هسته‌ای شد، نباید اجازه داده شود جبهه‌های جدیدی علیه ما در منطقه و در سطح بین‌المللی شکل گیرد.
  نظر شما نسبت به تیم مذاکره‌کننده جدید با توجه به انتصابات صورت گرفته چیست؟ 
تیم مذاکره کننده ایران با آمدن آقای باقری‌کنی چهره تندتری، مخصوصا در فضای بین‌المللی، خواهد گرفت اما از سوی دیگر این تیم فاقد توانمندی‌های لازم برای انجام دموکراسی است، حتی خود آقای امیرعبداللهیان نیز توانایی مذاکره ندارند. گرچه آقای کنی برای دوره کوتاهی عضو تیم مذاکره‌کننده بوده است، دیپلماسی، توانمندی‌های تجربی و علمی خاصی را می‌طلبد که در مجموعه این افراد چندان در حد مطلوب  دیده نمی‌شود. سوی دیگر مساله نوع اندیشه است، اگر این افراد قصد داشته باشند با فکر کیهانی و آقای شریعتمداری وارد مذاکره شوند ایران به هیچ نتیجه‌ای نخواهد رسید بلکه با این تفکر آمریکا و اروپا را رویین‌تن می‌کنند. باید نوع نگاه و داوری نسبت به برجام قدری تغییر یابد. علت نگرانی ایران این است که آمریکائیان گفته‌اند غیر از مساله برجام، ایران باید در 4 موضوع دیگر متعهد شود. ایران بیشتر بابت این مورد انتقاد دارد. از سوی دیگر نوع نگاه آمریکایی‌ها به برجام دیگر مانند برجام 2015 نیست، از نظر آنها برجام 2015 به انتها رسیده و عمر طبیعی آن 2025 بوده که در آستانه تمام شدن است. آقای بایدن نیز در اولین سخنرانی خود در کاخ سفید گفت ممکن است قید زمانی برجام را به سال 2050 برسانند. امید است تیم ایران با شکل و سیمای پسندیده‌تر، الفاظی دقیق ‌تر و فنی تر وارد این گفت‌وگوها شوند.